SlideShare a Scribd company logo
1 of 26
Download to read offline
یاران کهف 
2 
بسم الله الرّحمن الرّحیم 
و ما آنچه را روي زمین هست خاك بایر میکنیم. * مگر پنداشتهاي از میان آیههاي ما اهل 
کهف و رقیم شگفتانگیز بودهاند. * وقتی آن جوانان به غار رفتند و گفتند : پروردگارا ما را از 
نزد خویش رحمتی عطا کن و براي ما در کارمان ثوابی مهیا فرما. * پس در آن غار سالهاي 
معدود به خوابشان بردیم. * آنگاه بیدارشان کردیم تا بدانیم کدامیک از دو دسته مدتی را که 
درنگ کردهاند بهتر میشمارند. * ما داستانشان را براي تو به حق میخوانیم. ایشان جوانانی 
بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند و ما بر هدایتشان افزودیم. * و دلهایشان را قوي 
کرده بودیم که بپا خاستند و گفتند : پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است و ما هرگز 
جز او پروردگاري نمیخوانیم وگرنه باطلی گفته باشیم. * اینان، قوم ما که غیر خدا خدایان 
گرفتهاند چرا در مورد آنها دلیل روشنی نمیآورند، راستی ستمگرتر از آن کس که دروغی در 
باره خدا ساخته باشد کیست؟ * اگر از آنها و از آن خدایان غیر خدا را که میپرستند 
گوشهگیري و دوري میکنید پس سوي غار بروید تا پروردگارتان رحمت خویش را بر شما 
بگسترد و براي شما در کارتان گشایشی فراهم کند. * و خورشید را بینی که چون بر آید از 
غارشان به طرف راست مایل شود و چون فرو رود به جانب چپ بگردد و ایشان در فراخنا و 
قسمت بلندي غارند، این از آیههاي خداست هر که را خدا هدایت کند او هدایت یافته است و 
هر که را خدا گمراه کند دیگر دوستدار و دلسوزي و رهبري برایش نخواهی یافت. * چنان 
بودند که بیدارشان پنداشتی ولی خفتگان بودند . به پهلوي چپ و راستشان همی گرداندیم و 
سگشان بر آستانه دستهاي خویش را گشوده بود، اگر ایشان را میدیدي به فرار از آنها روي 
میگرداندي و از ترسشان آکنده میشدي. * چنین بود که بیدارشان کردیم تا از همدیگر 
پرسش کنند، یکی از آنها گفت: چقدر خوابیدید؟ گفتند روزي یا قسمتی از روز خوابیدهایم. 
گفتند پروردگارتان بهتر داند که چه مدت خواب بودهاید، یکیتان را با این پولتان به شهر
یاران کهف 
3 
بفرستید تا بنگرد طعام کدام یکیشان پاکیزهتر است و خوردنی از آنجا براي شما بیاورد و باید 
سخت دقت کند که کسی از کار شما آگاه نشود. * زیرا محققا اگر بر شما آگهی و ظفر یابند 
شما را یا سنگسار خواهند کرد و یا به آیین خودشان بر میگردانند و هرگز روي رستگاري 
نخواهید دید. * بدینسان کسانی را از آنها مطلع کردیم تا بدانند که وعده خدا حق است و 
در رستاخیز تردیدي نیست، وقتی که میان خویش در کار آنها مناقشه میکردند، گفتند بر 
غار آنها بنائی بسازید پروردگار به کارشان داناتر است و کسانی که در مورد ایشان غلبه یافته 
بودند گفتند بر غار آنها عبادتگاهی خواهیم ساخت. * خواهند گفت: سه تن بودند 
چهارمیشان سگشان بود و گویند پنج تن بودند ششم آنها سگشان بوده اما بدون دلیل و در 
مثل رجم به غیب میکنند و گویند هفت تن بودند هشتمی آنها سگشان بوده. بگو 
پروردگارم شمارشان را بهتر میداند و جز اندکی شماره ایشان را ندانند، در مورد آنها مجادله 
مکن مگر مجادلهاي به ظاهر و درباره ایشان از هیچیک از اهل کتاب نظر مخواه. 1 
- 1 وَإِنــَّــا لجََــــاعِلُونَ مَــــا عَلَيْـهَــــا صَــــعِيداً جُــــرُزاً ﴿کهــــف/ ٨﴾ أَمْ حَسِــــبْتَ أَنَّ أَصْــــحَابَ ٱلْکَهْــــفِ وَ ٱلــــرَّقِيمِ کَــــانُواْ مِــــنْ ءَايَاتِنَــــا عَجَبــــاً 
﴿کهف/ ٩﴾ إِذْ أَوَى ٱلْفِتْـيَةُ إِلَى ٱلْکَهْفِ فَـقَالُواْ رَبـنََّا ءَاتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحمَْةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنـاَ رَشَـداً ﴿کهـف/ ١٠ ﴾ فَضَـرَبْـنَا عَلَـىٰ 
ءَاذَا مِِْ فِي ٱلْکَهْفِ سِـنِينَ عَـدَداً ﴿کهـف/ ١١ ﴾ ثُمَّ بـعََثْـنَـاهُمْ لِـنَـعْلَمَ أَيُّ ٱلحِْـزْبـيَْنِ أَحْصَـىٰ لِمَـا لَبِثـوُاْ أَمَـداً ﴿کهـف/ ١٢ ﴾ نَحْـنُ نـقَُـصُّ 
عَلَيْکَ نـبََأَهُم بِـٱلحَْقِّ إِنـهَُّمْ فِتْـيَةٌ ءَامَنُواْ بِرَ مِِّْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﴿کهف/ ١٣ ﴾ وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُـلُـو مِِْ إِذْ قَـامُواْ فَـقَـالُواْ رَبـنَُّـا رَبُّ ٱلسَّـمَاوَاتِ 
وَ ٱلْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَاْ مِن دُونِهِ إِلَـٰهاً لَقَدْ قُـلْنَا إِذاً شَطَطاً ﴿کهف/ ١٤ ﴾ هَـٰؤُلَاءِ قَـوْمُنَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهةًَ لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ 
بـيَِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ ٱفْـتَـرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِباً ﴿کهف/ ١٥ ﴾ وَإِذِ ٱعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يـعَْبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ فَأْوُواْ إِلَى ٱلْکَهْفِ يَنشُرْ لَکُ مْ رَبُّکُـم 
مِّــن رَّحمَْتِــهِ ويـهَُيِّــئْ لَکُــم مِّــنْ أَمْــرِکُم مِّرْفَقــاً ﴿کهــف/ ١٦ ﴾ وَتَـــرَى ٱلشَّــمْسَ إِذَا طَلَعَــت تــَّـزَاوَرُ عَــن کَهْفِهِــمْ ذَاتَ ٱلْيَمِــينِ وَإِذَا غَرَبــَت 
تـقَّْرِضُهُمْ ذَاتَ ٱلشِّـمَالِ وَهُـمْ فِي فَجْـوَةٍ مِّنْـهُ ذَ لِـکَ مِـنْ ءَايـاَتِ ٱللَّـهِ مَـن يـهَْـدِ ٱللَّـهُ فَـهُـوَ ٱلْمُهْتَـدِ وَمَـن يُضْـلِلْ فَـلَـن تَجِـدَ لَـهُ وَلِيّـاً مُّرْشِـداً 
﴿کهف/ ١٧ ﴾ وَتَحْسَبُـهُمْ أَيْـقَاظاً وَهُمْ رُقُودٌ وَنـقَُلِّبُـهُمْ ذَاتَ ٱلْيَمِينِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِ وَکَلْبُـهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِـٱلْوَصِيدِ لَوِ اط لَعْتَ عَلَيْهِمْ 
لَوَلَّيْتَ مِنْـهُمْ فِرَاراً وَلَمُلِئْتَ مِنْـهُمْ رُعْباً ﴿کهف/ ١٨ ﴾ وَکَذَ لِکَ بـعََثْـنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُواْ بـيَْـنَـهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْـهُمْ کَمْ لَبِثْـتُمْ قَـالُواْ لَبِثْـنَـا يـوَْمـاً 
أَوْ بـعَْــضَ يــَـوْمٍ قَــالُواْ رَبُّکُــمْ أَعْلَــمُ بِمــَا لَبِثْــتُمْ فَـــٱبْـعَثــُواْ أَحَــدَکُم بِــوَرِقِکُمْ هَــذِهِ إِلَى ٱلْمَدِينَــةِ فَـلْيَنظــُرْ أَيـهَُّــا أَزْکَــىٰ طَعَامــاً فَـلْيَــأْتِکُم بِــرِزْقٍ مِّنْــهُ 
وَلْيَتَـلَطــَّفْ وَلَا يُشْــعِرَنَّ بِکُــمْ أَحَــداً ﴿کهــف/ ١٩ ﴾ إِنـهَُّــمْ إِن يَظْهَــرُواْ عَلَــيْکُمْ يـرَْجمُُــوکُ مْ أَوْ يُعِيــدُوکُمْ فِي مِلَّــتِهِمْ وَلَــن تُـفْلِحُــواْ إِذاً أَبــَداً 
﴿کهف/ ٢٠ ﴾ وَکَذَ لِکَ أَعْثَـرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَـعْلَمُواْ أَنَّ وَعْدَ ٱللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ ٱلسَّـاعَةَ لَا رَيْـبَ فِيهَـا إِذْ يـتََـنَـازَعُونَ بـيَْــنَـهُمْ أَمْـرَهُمْ فَـقَـالُواْ ٱبْـنُـواْ 
عَ لَيْهِم بـنُْـيَاناً رَّبـهُُّمْ أَعْلَمُ مِِْ قَالَ ٱلَّذِينَ غَلَبُـواْ عَلَـىٰ أَمْـرِهِمْ لَنَتَّخِـذَنَّ عَلَـيْهِم مَّسْـجِداً ﴿کهـف/ ٢١ ﴾ سَـيَـقُولُونَ ثَلَاثـةٌَ رَّابِعُهُـمْ کَلْـبُـهُمْ 
وَيـقَُولُونَ خمَْسَةٌ سَادِسُـهُمْ کَلْـبُـهُمْ رَجمْـاً بِــٱلْغَيْـبِ وَيـقَُولُـونَ سَـبْـعَةٌ وَثـاَمِنُـهُمْ کَلْـبُـهُمْ قُـل رَّبِّي أَعْلَـمُ بِعِـدَّ مِِ مَّـا يـعَْلَمُهُـمْ إِلَّا قَلِيـلٌ فَـلَا تُمـاَرِ 
﴾ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِراً وَلَا تَسْتَـفْتِ فِيهِم مِّنْـهُمْ أَحَداً ﴿کهف/ ٢٢
یاران کهف 
4 
« تفسیر کهیعص؛ کهف در باب کوآنتوم » 
نویسنده: محسن امیراصلانی 
FaceBook: Mohsen Amiraslani
یاران کهف 
5 
تحلیل رؤیا گونه: 
قسمتاول: بررسی مسئلۀ کهف و جایگاهش 
قسمتدوم: کهف منتظران 
قسمتسوم: مراتب مریمیه، زکریه، ابراهیمیه 
قسمت چهارم: کهف ي ع ص 
قسمت پنجم: کهف رسولان
یاران کهف 
6 
وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ 
﴾ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً ﴿کهف/ ٢٧ 
و آنچه را که از کتاب پروردگارت به تو وحی شده است 
بخوان، کلمات او را تغییردهندهاي نیست و جز او هرگز 
پناهی نخواهی یافت.
یاران کهف 
7 
همانا این کتاب مژدهایست براي قیامکنندگان و تمام » 
کسانی که بر علیه ظلم و جور زمانه با نیروي برتر الهی 
«. ظهور خواهند کرد 
الْحمد للَّه الَّذي أَنْزَلَ على عبده الْکتاب و لَم یجعلْ لَه 
﴾ عوجاً ﴿کهف/ ١ 
قَیماً لینْذر بأْساً شَدیداً منْ لَدنْه و یبشِّرَ الْمؤْمنینَ الَّذینَ 
﴾ یعملُونَ الصالحات أَنَّ لَهم أَجراً حسناً﴿کهف/ ٢ 
ستایش خدایی را که این کتاب را بر بندة خود فرو 
فرستاد و هیچگونه کژي در آن ننهاد * [کتابی] راست و 
درست، تا [گناهکاران را] از جانب خود به عذابی 
سخت بیم دهد و مؤمنانی را که کارهاي شایسته 
میکنند نوید بخشد که براي آنان پاداشی نیکوست.
یاران کهف 
8 
همۀ آنچه که دربارة کهف نمیدانستید! 
آنچه که در کهف رخ داده است  
آنچه که رخ خواهد داد  
احوال هجرتکنندگان  
احوال زندانشوندگان  
احوال بازگشتکنندگان 
یاران کهف 
9 
تفسیر یک رؤیا! 
شخصی خواب میبیند از مردم فرار میکند در غاري پنهان میشود (در جایی زندانی میشود) 
نگهبانی در این غار وجود دارد و... 
وَإِذِ ٱعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يـعَْبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ فَأْوُواْ إِلَى ٱلْکَهْفِ يَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمَْتِهِ ويـهَُيِّئْ لَکُم مِّنْ 
﴾ أَمْرِکُم مِّرْفَقاً ﴿کهف/ ١٦ 
خدا میفرماید: چون از آنچه که به اشتباه میپرستند در جامعه دوري گزیدید بهسوي کهف 
(غار) بروید، در مکانی دور، وضعیتی پنهان بگذرانید، خداوند آنها را در این غار میگذراند با 
همدیگر متحد میشوند بعد زمان توسط ایشان سپري میشود و ایشان همان افراد اساطیري 
گذشته هستند در عصر جدید مانند عیسیبنمریم. 
گمان میکردید که بیدارند و روي پهلو طرف راست و چپ میشدند و سگشان بر آستانۀ غار 
دو دستش را گشوده بود و اگر بر آنها مشرف میشدي بیتردید از آنها فرار میکردي و 
میگریختی. 
گروهی که در عصري ظهور میکنند... امکان دارد فردي در عالمی از همین دنیا 
درحالیکه حرکت خورشید نیز وجود دارد در فضایی پنهان و محافظت شده بعد زمان را طی 
کند. مانند طی الزمان و سپس در عصر جدیدي وارد شود و در این زمان جدید زیست کند! 
کهف(اهمیت غار در اسلام) 
عجیبترین و خاصترین سورة قرآن سورة کهف میباشد! حالت و داستانهاي عجیبی در 
این سوره آمده است در حدي که حتی خداوند میفرماید: آیا فکر میکنی که داستان اصحاب 
کهف و ارقام آن، آیات عجیبی است!؟ 
در تعریف فراماسونرها آمده که ایشان حزب زیرزمینی نخبگان هستند! 
آیا سرنوشت مذهبی دنیا بهدست عدهاي نخبه (رسولان نخبه) خواهد افتاد؟ 
آیا قیام رسولان از کهف، زندان، بهصورت زیرزمینی شکل میگیرد؟ 
آیا اصحاب کهف، همان بازگشت کنندگان حقیقی از بعد زمان هستند؟ یا رسولان و افرادي 
که در بدنهاي جدید متولد میشوند، اما اساطیري و قدیمی هستند؟
یاران کهف 
10 
کهف در ادبیات عرفان، معناي خاصی داشته و یادآور اتفاقات عظیمی است و هر وقت یاد 
کلمۀ غار در اسلام میافتیم بیدرنگ اولین و مقدسترین غاري که در اسلام به خاطرمان 
میرسد... غار حراست! 
غار حرا، تنها غار تنهایی محمدرسولالله، غار حرا شروع و آغاز اسلام بود... محمدي به غار 
حرا رفت و محمدرسول الهی از آن خارج شد. از اینروست که اهل غار همان رسولان هستند 
و برگزیدهشدگان خواهند بود؛ زیرا در این کهف تنهایی و عزلت خداوند به بندهاش و 
برگزیدگانش چیزهایی را میدهد که شایستۀ رسولان است. خداوند به محمد هب (بخشید) 
نمود! درست است محمد در بیابان خداوند و رسول امین و روحالقدس را ملاقات ننمود، بلکه 
محمد در کهف به رسالت رسید... درست مانند مریم، زکریا، ابراهیم در سورة مریم و 
اصحابکهف. 
وَ إِذِ اعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يـعَْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ يـنَْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحمَْتِهِ وَ يـهَُيِّئْ لَکُمْ مِنْ 
﴾ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً ﴿کهف/ ١٦ 
و چون از آنها و از آنچه که جز خدا میپرستند کناره گرفتید، پس به غار پناه جویید، تا 
پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و براي شما در کارتان گشایشی فراهم سازد. 
موحدان حقیقی، یعنی آنهایی که تنها خدا را میپرستند و تنها از خدا یاري میجویند، اینان 
حقیقتاً در صراط مستقیم قرار دارند؛ هر زمان که این بزرگان از دست فرعونیان روزگار انزوا 
گزیده و هراسان و پناهجو، به دامان خداوند پناه میبرند، خداوند بر هر یک معجزي بزرگ 
میبخشد (هب میکند). 
هب: به معنی بخشیدن است! 
﴾ کهيعص ﴿مريم/ ١﴾ ذِکْرُ رَحمَْتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِيَّا ﴿مريم/ ٢ 
کاف، ها، یا، عین، صاد. * [این] یادي از رحمت پروردگار تو [دربارة] بندهاش زکریاست. * 
﴾ وَ اذکُْرْ فِي الْکِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْـتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِيا ﴿مريم/ ١٦ 
و در این کتاب از مریم یاد کن، آنگاه که از کسان خود، در مکانی شرقی به کناري شتافت.
یاران کهف 
11 
﴾ وَ اذکُْرْ فِي الْکِتابِ إِبْراهيمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّيقاً نَبِيا ﴿مريم/ ٤١ 
و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز، زیرا او پیامبري بسیار راستگوي بود. 
و همچنان موسی، موسایی گریزان و هراسان و خائف از دست فرعون در سرزمین طوي. 
آیا مریم (عیسی)، زکریا (یحیی)، ابراهیم (ص) غیر از رسولان هستند...؟ 
کـ اشاره به کهف است. 
هـ یعنی هب شدن (بخشیده شدن). 
ي اشاره به تولد چون یحیایی است در مقام زکریه! 
ع اشاره به تولد چون عیسایی است در مقام مریمیه! 
صاشاره به ظهور چون ابراهیمی است در مراتب ص (ص همان ذکر و نازل شدة اصلی و 
رسول آخرالزمان و صاحبالزمان میباشد که از رسولان است). 
یعنی کهفی که باعث بهوجود آمدن عیسی، یحیی و چون ابراهیمی میشود.  
رسولان الهی و برگزیدگان انبیاء از انزوا و غار تنهایی و عزلت خارج میشوند و پیام خداوند را 
به حق و خلق میرسانند، ایشان همان رسولان و خالصان و فرستادگانی هستند که تبدیل 
میشوند. مانند زکریایی که به چون یحیایی تبدیل میشود و مریمی که به چون عیسی 2 
تبدیل میشود... 
و از اینروست که عیسیبنمریم نامیده میشود! و این خود سرّي اکبر است... مانند 
محمدي که تبدیل میشود به محمدرسولالله. هرچند که ظاهراً احمد و )  مریمبنعیسی 
محمد یکی میباشند، اما این محمدرسولالله است و آن یک تنها احمد امین است. 
و سرّ آن در این است که در واقع زکریا و یحیی یکی هستند، همیشه خداوند، رسولانش را 
براي اینکه برگزیده و انتخاب کند به گوشهاي در انزوا میکشد و این گوشۀ انزوا خلوتی است 
همچون کهف مانند: 
-2 عیسی، کوچکترین پیامبر است و او را میتوان با این نشانهها یافت، او کم سن و سالترین پیامبر بود که به تعالیم 
خود میپرداخت، او داراي مراتب حـم است و کتابی از طرف خداوند نازل نمود. آنقدر مهربان است که انسان را به یاد 
رحمت و مهربانی خدا میاندازد، آنقدر با گذشت است که تقوايِ حقیقی را الهام میکند.
یاران کهف 
12 
غار رسولان 
احوال محمدرسولالله 
بخوانید احوال زکریا را در کهف 
بخوانید احوال مریم را در کهف 
بخوانید احوال ابراهیم را در کهف 
بخوانید احوال موسی را در کهف 
به موحدان و مخالفان بهدلیل باورهاي اشتباهی که در جامعه وجود دارد، توصیه میشود؛  
کهف (مراتب کـهـیـعـص) را یاد گیرند تا به شناخت حقیقی انبیاء دیگر مانند: اسحاق و 
یعقوب و دیگران برسند. 
در واقع شناخت پیامبران و انبیاء تنها نصیب کسانی میشود که از باورهاي غلط دوري  
جسته و به کهف ایمان میآورند. 
کهف تنها یک غار نیست، بلکه جایگاهی براي شناخت رسولان 3  
رجعتکننده است. 
و چون از آنها و آنچه جز خدا میپرستیدند کناره گرفتند... 
اصحاب کهف همان کنارهگیرندگان از اعتقادات اشتباه در جامعه هستند.  
به غار پناه جویید تا پروردگار از رحمت خود بر شما بگستراند و در کار شما گشایشی ایجاد 
کند و بخشیدیم به آنها اسحاق و یعقوب و دیگر بندگان را! 
کهف زمان 
هرچند که بسیاري از افراد تلاش نمودهاند تا وقایع عجیبی را در تاریخ بهوجود بیاورند و 
گزارش دهند. مانند مشاهدة سفینههاي فضایی کرات دیگر و یا ملاقات با موجودات 
افسانهاي یا ملاقات با آدمهاي فضایی (یوفوها) و داستانهاي غیرواقعی از قدرتهاي 
ماورائی و... و اتفاقات عجیب در هستی و... اما موضوع این است که بیشتر این اتفاقات واهی 
و غیر واقعی بوده و یا اینکه چون حالت معماگونه داشته است ناشناخته بود و پس از پیدا 
-3 براي اطلاعات بیشتر کتاب رسولان نوشتۀ: محسن امیراصلانی را مطالعه نمایید.
یاران کهف 
13 
شدن علت اصلی و فیزیکی آن دیگر ماورائی و غیر تجربی نبوده است. به هر حال هیچ 
داستان و افسانهاي همچون حقیقت اصحاب کهف عجیب و واقعی نیست. اینکه گروهی از 
افراد از عصري از دوران گذشته به زمان حال و آینده بیایند بدون اینکه متوجه گذشت دوران 
و زمان شوند و این حقیقیترین داستان و عجیبترین اتفاق براي ما خواهد بود که در واقع 
نوعی سیر داده شدن در بعد زمان است و به اعتقاد ما تابهحال چندین بار این اتفاق رخ داده 
است و افرادي غالباً بهصورت انفرادي و به ندرت گروهی (مانند اصحاب کهف) در بعد زمان 
سیر داده شدهاند، هرچند که برخی از آنها هرگز پس از اینکه متوجه میشدند از زمانی 
گذشته به حال سیر داده شدهاند راز خود را برملا نکردند و چون میدانستند کسی این اتفاق 
را نمیپذیرد این راز را با گذشت زمان فراموش کرده و خود را با شرایط فعلی تطبیق دادند، 
اما عدة دیگري که چنین حادثهاي را تجربه نمودند، پس از درك این اتفاق چون نتوانستهاند 
با شرایط زندگی کنونی خود کنار بیایند با در میان گذاشتن جریان سیر داده شدنشان بهشدت 
سرزنش و محکوم به جنون و دیوانگی و دروغ و خیالپردازي شدند و نتوانستند حقیقت و راز 
خود را اثبات کنند و برخی دیگر نیز مانند اصحاب کهف توانستند و آن را ثابت نمودهاند. 
زکریا و یعقوب هردو نمادي از منتظران واقعی هستند و خیلیها در تاریخ ادعاي مسیح  
بودن، احمد و مهدي بودن داشتهاند؛ اما یحیی و اسرار آن بر کسی آشکار نیست و تنها او 
بدین نام و ویژگیها بوده و کس دیگري نبوده است. یحیی در زمانی از مادر (سرزمینی) 
متولد میشود که وعده داده شده است، درحالیکه زکریا خود گواه این است که این سرزمین 
عقیم و نازاست. یحیی در روزهاي سختی بهدنیا میآید که ترس و نگرانیِ زکریا (آل مؤمنان) 
و وارثان، آنقدر زیاد شده است که دیگر کسی امید به آمدنش ندارد. راز تولد چون یحیایی، 
زکریا و زکریاهاست! آنهایی که میدانند چه میخواهند؟ و باید به دنبال آن باشند. او مانند 
یعقوب منتظران میخواهد، خداوند حجت خود و چهاردهمین را میفرستد تا وارث حقیقی 
ظهور کند، او در انتظار وارث است. زکریا انتظار چون یحیی را میکشد و نه هر فرزند دیگري 
را. 
سؤال: آن سه روز که بشارت میرسد چه زمانی است؟ (ایام بشارت)
یاران کهف 
14 
پاسخ: اینها از نشانههاي آمدن اوست، سه روز، سکوت به وجود خواهد آمد، تاریکیهاي 
سهگانه و مراتب سهگانۀ تولدي چون ظهور عیسی و تولدي مبارك چون ظهور یحیی و تولد 
آخر در روز سوم ظهور "ص" خواهد بود (ي ع ص). 
پس اینک ایشان نیز مانند هر ظهورکننده خواهد آمد. او نیامده است تا از دنیا برود و دوباره 
برگردد، اما تنها موجودیست که متولد میشود و از دنیا میرود (فوت میکند) و تنها روز 
قیامت ظهور میکند. از طریق دونادون 4 متولد نمیشود! مانند: عیسی 5 و یحیی که قبل از 
آنها افرادي بدین نام نبودند که بگویند یحیی اول یا یحیی ثانی و یا عیسی اول و عیسی 
ثانی. 
ظهور وارث همانند ظهور و تولد ابراهیم 6 است... 
بنابراین ص نیز وجودیست که مانند دو ناجی و وارث قبلی متولد خواهد شد تا حقیقتی واحد 
و نه اینکه صدیگري باشد و از گذشته دوباره زنده شود. پس از تولد یحیی و ظهور منجی، 
مردم به شدت صبح و شام سپاسگزار خداوند بوده و بسیار عبادت میکنند و در انتظار ناجی 
هستند و پیام توسط زکریا (منتظران الهی) و دیگري مریم دریافت میشود که قوم او در 
انتظار ناجی هستند؛ پس او همچون زکریا به گوشه و انزوایی میرود و دعا و نیایش میکند و 
روح الهی بر بشري نازل میشود و مریم را باردار میکند و چون عیسی متولد میشود؛ زمین 
برکت مییابد و آنقدر بر او برکت نازل میشود که به فیض الهی مردگان را زنده میکند و 
کور مادرزاد را شفا میدهد و او در مجسمهاي گلین میدمد و در دم زنده میشود و او 
پربرکتترین پیامبر تاریخ است که بر بشر فرستاده شده. 
-4 دونادون؛ یعنی انسان پس از مرگش دوباره در قالب انسانی دیگر متولد میشود. 
-5 کهیعص؛ آن نوجوان نیکوکار همان بندة برگزیدة خداوند مهربان و بردبار، آن پاك برگزیده و آن پرهیزکار واقعی از 
تمام بديها، و مهربان و احترامگذار بر پدر و مادر و بزرگتر یحیی هموست و نه هرگز زورگو و متکبر نبوده و 
نمیباشد... (فرزند برگزیده) 
- 6 مراتب ابراهیم را بخوانید از کتاب رسولان
یاران کهف 
15 
در کهف عزلتنشینان 
﴾ فَـلَمَّا اعْتَـزَلهَمُْ وَ ما يـعَْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يـعَْقُوبَ وَ کُلا جَعَلْنا نَبِيا ﴿مريم/ ٤٩ 
﴾ وَ وَهَبْنا لهَمُْ مِنْ رَحمَْتِنا وَ جَعَلْنا لهَمُْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيا ﴿مريم/ ٥٠ 
وَ إِذِ اعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يـعَْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ يـنَْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحمَْتِهِ وَ يـهَُيِّئْ لَکُمْ مِنْ 
﴾ أَمْرِکُمْ مِرفَقا ﴿کهف/ ١٦ 
کهف 
سؤالاتی در این پیرامون: 
در واقع اصحاب کهف پناهبرندگان نیستند، پناه داده شدگان هستند.  
کهف و رقیم!  
رقیم به چه معناست؟!  
قائل از میان آنها کیست؟  
محل وسیع غار کجاست؟  
اینکه خورشید از سمت راست به سمت چپ آنها در حرکت است، چیست؟  
الکهف آنها چیست؟  
اینکه دو دست بر دهانۀ غار دارد چه معنایی است!  
اصحاب کهف سمبل چه کسانی هستند؟  
آیا آنها از دورهاي دیگر آمدهاند؟  
تعدادشان راز آنهاست؟ سمبل خورشید در غار آنها چه معنی دارد؟  
منظور از سگ ایشان چیست؟  
آیا آنها یک حزب زیرزمینی و خاص هستند؟ یا آنها غایبان زمانهاي گذشتۀ خود  
هستند که در عصر جدید حضور پیدا کردهاند؟ 
آیا آنها خودشان هم نمیدانند که از عصر دیگر آمدهاند مثل یک خواب روحشان متولد  
شده است؟
یاران کهف 
16 
اگر بخواهید سورة کهف را بفهمید، به همراه سورة مریم آن را مطالعه کنید، هر دوي این  
سوره یک معنی را کامل میکند. 
کهیعص، اصحاب کهف 
اصحاب کهف، گروهی هستند در آخرالزمان که همراه با رسول در همان بدن 
قبلی ظهور میکنند و نه در تولد جدید. ایشان کسانی هستند که در حین فرسودگی و 
انحناي زمان ناگهان از شکاف نوار زمانی وارد زمان آخر میشوند. هرچند که این اتفاق 
چندین بار در تاریخ براي افراد مختلف (البته بهندرت) رخ داده است، اما در آخرالزمان در 
شکافی خاص در یک تونل کوالانسی (به بعدي در زمان کنونی) سیر داده میشوند. اینان 
همان افرادي هستند که در پس زمانی، گم و غیب میشوند؛ چون عیسیبن مریم، ادریس و 
برخی از دیگر پیامبران. ولی ما تنها یکی از ایشان را میشناسیم. این گمشدگان در تاریخ 
عبارتند از: یحیی، عیسی، ابراهیم و برخی از محافظین و همراهانشان و اینان همان 
رجعتکنندگان هستند. ما به عیسی ثانی، ثالث و... رابع و... ایمان نداریم. بلکه سخن ما تنها 
عیسیبن مریم است و هم ادریس که ایشان در مکان خاصی قرار دارند که همان کهف است 
و به بعد آخرت (جاي دیگر) انتقال خواهند شد. 
﴾ وَ اذکُْرْ فِي الْکِتَابِ إِدْرِيسَ إِن هُ کَانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً ﴿مريم/ ٥٦ ﴾ وَ رَفَـعْنَاهُ مَکَاناً عَلِيّاً ﴿مريم/ ٥٧ 
کهف نام مکانی است اعلی و غاري میباشد با کیفیت تونل زمان. 
یاران کهف 
17 
غار زمان 
انسان به دو طریق در طول زمان سیر داده میشود: 
الف) بهصورت جسمانی مانند اصحاب کهف. 
ب) بهصورت روحانی مانند رجعت و حلول و تولدي دیگر در بعد زمانهاي آینده. 
یعنی اینکه شخصی یا بمیرد و در عصري جدید متولد شود و یا اینکه با همان جسم و جان 
در عصري از آینده حاضر شود! از طریق سیر در شکاف و حفرة زمانی، البته این حفره وسعت 
زیادي دارد که مانند گردبادي که اشیائی را از مکانی به مکان دیگر انتقال میدهد افرادي را 
در سیر دورانیاش میچرخاند و به بعدي از زمان آینده میفرستد. افراد سیر داده شده حالتی 
مانند یک خواب عمیق را تجربه میکنند و با فرکانس صوتی خاصی که میشنوند بیهوش 
شده و در عصري دیگر بههوش میآیند البته با همان جسم و روح خودشان! هرگز کسی در 
این غار زمانی از آینده به گذشته و حال نمیآید و بلکه سیر آن تنها از گذشته به حال و آینده 
است و این گردباد در زمانی که ماهیتی غارگونه دارد افراد را در بعد زمانی متفاوت از زمان 
سیر در کرة زمین حرکت میدهد و به سمت بالا میبرد و پس از آن نیز در هر زمان که 
خداوند بخواهد آن را در همان مکان حدودي غیبتشان باز میگرداند. 
برخی ممکن است سیصد سال و یا هزار یا دوهزار سال بیشتر نیز در این غار بهسر ببرند و در 
فضایی وسیع بمانند و پس از سپري شدن چندین ساعت و یا حداکثر یکروز پس از بههوش 
آمدن متوجه شوند حدود 300 و یا هزار سال سیر داده شدهاند. جایگاه این کهف که عمود بـر 
دنیاي ما در کرة زمین است بدین صورت است: 
وَتَـرَى ٱلشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّـزَاوَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَاتَ ٱلْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَت تَّـقْرِضُهُمْ ذَاتَ ٱلشِّمَالِ وَهُمْ فِي 
فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَ لِکَ مِنْ ءَايَاتِ ٱللَّهِ مَن يـهَْدِ ٱللَّهُ فَـهُوَ ٱلْمُهْتَدِ وَمَن يُضْلِلْ فَـلَن تَجِدَ لَهُ وَلِيّاً مُّرْشِداً 
﴾ ﴿کهف/ ١٧ 
و خورشید را بینی که چون بر آید از غارشان به طرف راست مایل شود و چون فرو رود به 
جانب چپ بگردد ، و ایشان در محل وسیعی در غار بودند، این از آیههاي خداست هر که را
یاران کهف 
18 
خدا هدایت کند او هدایت یافته است و هر که را خدا گمراه کند دیگر دوستدار و دلسوزي و 
رهبري برایش نخواهی یافت. 
به عنوان مثال: 
افرادي که در این کهف قرار دارند حالتی بیهوش و شناور را بدون وجود جاذبه تجربه 
میکنند. آنها جداً اگر یکروز از نظر زمان ما بروي زمین غایب شوند حدود 1000 سال از 
لحاظ بازگشت بروي زمین زمان را پشت سر میگذارند و بدین شکل از زمین سیر داده 
میشوند. 
اصحاب کهف حدود 8 ساعت در این غار بهسر بردند و باز برگردانده شدند و متوجه شدند  
که حدود 300 سال در خواب بهسر بردند و این کهف در اثر تقارن چند ستاره و نوعی جاذبه 
ایجاد میشود که باعث میشود حیوانات و موجودات زنده 7 نیز در مسیر خودش معلق قرار 
گیرند و آنها در مسیر زمانی و جاذبۀ آن ستاره زمان را خمیده نمایند و سیر داده شوند. پس 
-7 علت اینکه هر چند وقت یکبار موجوداتی منقرض شده، دوباره در زمین پس از مدتی دیده میشوند نیز همین است.
یاران کهف 
19 
به محض تغییر موقعیت کرة زمین وارد زمان عادي میشود. این پدیده در واقع تداخل زمانی 
نام دارد که در غار و گردباد زمانی رخ میدهد. اما گرد باد زمانی چیزي نیست که فقط براي 
مؤمنانی چون اصحاب کهف و یا حضرت عیسی و ایلیا و یا ادریس رخ دهد بلکه ممکن است 
براي دیگران و موجودات زندة دیگر نیز رخ داده شود. اما به هر حال ما معتقد هستیم که 
خداوند در برهههایی از زمانهاي گذشته افرادي را که مصلحت او تعلق میگیرد بدین وسیله 
در بعد زمان سیر داده است و ایشان را در ابعاد دوري از زمان دوباره به زمان اکنون و آینده 
سیر میدهد و آن افراد تجربۀ یک حالت غیرعادي و ماورایی را خواهند داشت و این 
عجیبترین و شگفتآورترین اتفاق در روي کرة زمین است و این است معنی سیر داده شدن 
در بعد زمان که کاملاً خارج از ارادة خود افراد سیر داده شده میباشد! 
هیچکس جز خود افرادي که در طول تاریخ در این غار زمانی سیر داده شدند خبر ندارد و 
هیچ کس بهطور دقیق نمیداند که در آخرالزمان و ظهور دولت حقطلبان و قیام مرسلین 
چند نفر از این افراد حقیقتاً زمان گذشته شاهد تجربۀ سیر در بعد زمان شدهاند، الا خود این 
افراد و خداوند که داناي هر سرّ نهان و آشکار است. این افراد در این تونل زمانی (غار زمانی) 
در حالتی معلق بین زمین و آسمان و در یک مکان صعد بالا قرار میگیرند و ارتفاعی که 
مقدارش بیشتر از یکی دو متر نیست، حالتی خوابیده و دائم در حال چرخش و حالتی شبیه 
رؤیا و خواب. دیدن این افراد در این حالت وضعیت هراسانگیز را براي هر بینندهاي بهوجود 
میآورد هرچند که معمولاً در این غار زمانی دیده نمیشوند. مقدار زمانی که در آن گردباد 
زمانی افراد را سیر میدهد، براي آنها چندان این زمان طولانی نیست ولی به زمان ما بسیار 
مدید است و زمانی که از این تونل زمانی عبور کنند آنها به زمین کوبیده میشوند از فاصلۀ 
حداکثر دو متر که در اثر مقدار برخورد به هوش میآیند و بیدار میشوند و تنها چیزي که 
یادشان میآید حالتی از خوابآلودگی در مقداري و یا یک روز است و یا مانند اصحاب کهف 
همگی به زمین کوبیده شده و همزمان بیدار میشوند و چیزي از این مدت زمان سپري شده 
را به خاطر نمیآورند و این مسئله شگفتانگیزترین حادثه در زمین خواهد بود. تاکنون 
بیشترین تعداد همزمان سیردادهشدگان مربوط به افرادي است که در زمانهاي دور همراه با 
حیوانی (سگ) به غاري پناهنده شده بودند که در تقارن گردباد سیر زمانی قرار میگیرند و
یاران کهف 
20 
حدود 300 سال سیر داده میشوند؛ ولی در آخرالزمان تعداد بیشتري مدعی چنین بازگشتی 
میشوند و در سیري بزرگ گروه دیگري و حادثهاي مشابه داستان اصحاب کهف را تجربه 
میکنند (گروهی از پیامبران و خاصان به صورت حضور مجدد جسمانی روحانی) که این 
حادثه بسیار نزدیک، حقیقی و شگفتانگیز خواهد بود. اما از تعداد و نام دقیق این افراد 
اطلاعی در بین عوام وجود ندارد و جز خداوند و عدهاي خاص کسی دیگر از حقیقت آنها 
چیزي نمیداند. 
یاران کهف(در تفسیري دیگر) 
خداوند گروهی از اهل حق را در یک عالم موازي و مجازي با این جهان زنده میکند.  
بدین شکل آنها بهدنبال گشایشی و پیدا کردن راهی براي بهدستآوردن حیات طیبه 
هستند. خداوند آنها را به عزلت و گوشهنشینی از آنچه غیرحق است فرا میخواند و افرادي 
که بدین یقظه میرسند در واقع گویا از دیگر مردمان سیصد سال جلوتر از زمانه پیش خواهند 
رفت و این پیش رفتن به معنی سیر داده شدن در عالم معنی و عالم معنویت است. قطعاً 
افرادي که به عزلت روي میآورند، خداوند براي ایشان در غار تنهاییشان گشایشی عظیم را 
رقم میزند و آنها را در عالم خوابمانندي قرار میدهد. کسی از احوال آنان مطلع نمیشود 
و اگر هم مطلع شود چندان دلخوش نیست ولی گشایش در امر ایشان سبب میشود که 
آنها صاحب روح جدید شوند و روحی از خاصان بر ایشان تعلق گیرد. 
آنها نفسشان را به همراه خود در غار تنهایی میخوابانند (در این تفسیر سگ تمثیلی از  
نفس است).
یاران کهف 
21 
اصحاب کهف(در تفسیري دیگر) 
در واقع اصحاب کهف افرادي خاص و عزلتپیشه هستند که خداوند به آنها روحی خاص 
افاضه میکند مانند روح یحیی و عیسی و ابراهیم و دیگر مرسلین، خداوند آنها را قائمان بر 
حق و از سران دولت حقطلب میگرداند. خداوند با ایشان است و از این رو در ایشان این 
گشایش را قرار میدهد و سبب نجات ایشان میشود. به هرحال اینان هدایتیافتۀ الهی 
هستند. اینها نه در یک شرایط متافیزیک و عجیب، بلکه در وضعیت طبیعی در همین 
دنیایی که ما در آن قرار داریم و خورشید از مشرق طلوع میکند و در مغرب غروب میکند 
بدین رشد میرسند. در مراتب مختلف ارواحی خاص به آنها هب میشود و ایشان همچون 
پیامبران ظهور میکنند و پس از خارج شدن از این کهف گشایش مییابند. بهدنبال پاكترین 
روزيها هستند. بهدنبال تزکیه نفس، معاش، کسب و کار و شغلی هستند که پاكترین و 
سالمترین درآمد را داشته باشد تا بتوانند به زندگی پاك و مطهر و پربرکتی نائل آیند. این 
افراد آنهایی هستند که در جوامعی خطرناك و ضد معنوي قرار دارند بدین شکل که حرف و 
امر به معروف و نهی از منکرهاي ایشان در دیگر مردمان تأثیر نمیگذارد و مردم آنها را باور 
نمیکنند و کسی آنها و تقواي آنها را نمیپذیرد هرچند حالتی به ظاهر سرخورده دارند ولی 
کار بهجایی میرسد که خداوند به ایشان الهام میکند در خلوتگاه خود قرار گیرند و عزلت 
پیشه کنند. در غار تنهایی بهسر برند تا پروردگارشان گشایشی در ایشان حاصل کند. از این 
رو خداوند بر آنها گشایشی عظیم ایجاد میکند و آنها را با ارواح جدید از انبیاء قدیم متولد 
میکند و ارواح خاص و معروفی از مرسلین و انبیاء و اوتاد به آنها القاء (افاضه) میشود و 
این از آیات عظیم خداوند، حق و درستی است و ایشان از مصادیق قیامت و قائمیه و دولت 
حقطلبان خواهند بود.
یاران کهف 
22 
یاران پنهان (تفسیري دیگر از یاران کهف) 
سخن از گروهی است که فعالیت زیرین و پنهانی معنوي و الهی انجام میدهند در غار 
تنهایی خود و یا غاري گروهی البته قطعاً کهف یک غار گروهی است. آنها میروند و رشد 
پیدا میکنند و متولد میشوند... مانند مریم مانند یحیی مانند ابراهیم و موسی تحول و تولدي 
دارند. 
و این تولد با دوري گزیدن و به گوشهاي رفتن و شروع دیگري کردن از اسرار کهف است. 
در این کهف، در این گوشهگزینی به ایشان وحی میشود و علاوه بر آن بر آنها هب 
میشود، یعنی بخشیده میشود و اینکه چه چیزي بخشیده میشود همان راز رسالت ایشان 
است... آیا حلول میکند توسط روح القدس مانند این مثل: 
مریم و کهف خاصی که در آن رفت در واقع تولدي واقع میشود... 
مریم (ع) 
عیسی (ع) 
کهف روح القدس 
« ك» 
به مریم عیسی هب شد « ع» 
به او هب (بخشیده) میشود چون یحیی! ( به کهف (گوشهاي تنها دعوت میشود  زکریا 
ك هـ 
اهل حق 
اینکه مذهب عشق از همه ادیان جداست؟! عاشقان را مذهب و ملت خداست 
و حقیقت... پیروي از هر آنچه را در بر میگیرد که روشن است و مایۀ روشنایی میباشد. اهل 
حق کسی است که پیرو درستی و کیفیت و برتري است؛ در تمام مراحل زندگی تعصب بیجا 
بر چیزهایی ندارد که از قبل بوده، موظف است پیرو حق باشد هرچند که آن حق بهتازگی 
روشن شده باشد! پیروي کردن از آداب و رسوم، درست است و کار صحیحی میباشد ولی
یاران کهف 
23 
باید دربارة تمام رفتار و سنتها و آداب و رسومی که داریم تحقیق کنیم اگر در آن نقطۀ 
اشتباه و مبهمی دیدیم و به معنی حقیقی آن نرسیدیم از آن پرهیز کنیم. 
ضرورتی وجود ندارد که اهل حق حتماً مذهب و دین خاصی داشته باشند.! آنها میتوانند از 
تمام نکات باارزش ادیان و مذاهب بدون تعصب پیروي کنند... از آنجایی که ما معتقدیم دین 
قیم همان دین حقیقت است زمانی به استواري و ماندگاري در دین و اعتقادمان باقی 
میمانیم که بتوانیم پیرو آن حقیقت باشیم و آن حقیقت، یعنی پیدا کردن درستیها از 
کجیها از آنجایی که معتقدیم همیشه حق و باطل با همدیگر مخلوط بوده است! 
در هیچ دین و مذهبی به طور کامل حق و به طور کامل باطلها را پیدا نمیکنیم. پس ما اگر 
میخواهیم اعتقاد استوار و دین قیمی داشته باشیم به قول خداوند در قرآن، شایسته نیست که 
جز حق بگوییم! انه حق المبین... یعنی پیرو هر چیزِ درستی بودن بدون تعصب و باورهاي 
اشتباه دینی و خرافی! 
اهل حق، همان دینداران هر مذهب و آئین خودشان هستند. پس میتوانند مسیحی، 
یهودي، مسلمان، زرتشتی و... باشند با این تفاوت که پیرو حقیقت بیشتر هستند و بهسوي 
درستیِ بیشتر روي میآورند. آنها به هر ترتیب بین خوب و بدتر و عالی، انتخابکنندة عالی 
هستند! 
اصحاب زندان! (تفسیري دیگر از کهف) 
اینان گروهی از افراد هدایت شده هستند که توسط حاکمان وقت لازم به زندانها انداخته 
میشوند، جستجو و دستگیر و محبوس میشوند، البته خداوند رحمتش را بر این افراد 
میافزاید و در زندان رشد و پرورش مییابند و در این تأویل سگ نمادي از نگهبان و غار 
نمادي از زندان است، اما در نهایت آنها همگی آزاد خواهند شد و قدیسان و بزرگان 
نسلهاي پس از خود خواهند شد و نمونههایی از یاران واقعی رسول حق هستند، همانهایی 
که او را یاري نمودند و براي ظهورش قیام کردند و دستگیر شدند یا به سرزمینهاي دیگر 
پناهنده شدند.
یاران کهف 
24 
قسمت دوم 
اصحاب شمارهدار 
یاران رقیم 
اسامی رسولان رجعتکننده 
ابراهیم 
یعقوب 
اسماعیل 
اسحاق 
عیسی یحیی ذوالکفل 
مریم الیاس 
ادریس 
نوح 
موسی 
هارون
یاران کهف 
25 
اسامی دیگري از یاران کهف (یاران ارقام) 
9 و 
11 الف 25 ص 
12 ل 58 ك 
13 م 59 ع 
14 ر 101 هـ 
15 ن 112 ح 
23 س 114 ي
یاران کهف 
26 
اسماءالله در سورة حم شوري (اسامی دیگري از یاران کهف!): 
﴾ اللَّهُ الْعَزِيزُ الحَْکِيمُ ﴿الشورى/ ٣﴾ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿الشورى/ ٤﴾ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِي م ﴿الشورى/ ٥ 
﴾ وَ الظَّالِمُونَ مَا لهَمُْ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ ﴿الشورى/ ٨﴾ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ ﴿الشورى/ ٩ 
﴾ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿الشورى/ ١٥ 
﴾ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿الشورى/ ١٩ 
هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِيرُ ﴿الشورى/ ٢٢ ﴾ اللَّهَ غَ فُورٌ شَکُورٌ ﴿الشورى/ ٢٣ ﴾ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ 
﴿الشورى/ ٢٤ ﴾ يـعَْلَمُ مَا تَـفْعَلُونَ ﴿الشورى/ ٢٥ ﴾ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿الشورى/ ٢٦ ﴾ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ 
بَصِيرٌ ﴿الشورى/ ٢٧ ﴾ هُوَ الْوَلِيُّ الحَْمِيدُ ﴿الشورى/ ٢٨ ﴾ يَشَاءُ قَدِيرٌ ﴿الشورى/ ٢٩ ﴾ يـعَْ فُو عَنْ 
﴾ کَثِيرٍ ﴿الشورى/ ٣٠ ﴾ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ ﴿الشورى/ ٣١ 
إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ﴿الشورى/ ٥٠ ﴾ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَکِيمٌ ﴿الشورى/ ٥١ ﴾ إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ 
﴾ ﴿الشورى/ ٥٣ 
﴾ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿الزمر/ ٧ 
﴾ فَـل مَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلهَاَ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿النمل/ ٨ 
مبارك است هرکس در این آتش و آنکسان که » 
«. پیرامون آن هستند 
پایانِ نامۀ اول

More Related Content

What's hot

4 Enoh ”Cartea invataturii - Cartea lui Enoh” sau ”Evanghelia preistori...
4 Enoh   ”Cartea  invataturii - Cartea  lui  Enoh” sau ”Evanghelia  preistori...4 Enoh   ”Cartea  invataturii - Cartea  lui  Enoh” sau ”Evanghelia  preistori...
4 Enoh ”Cartea invataturii - Cartea lui Enoh” sau ”Evanghelia preistori...Fotbal Joc la Performanta
 
DOV’E’ ALLĀH?
DOV’E’ ALLĀH?DOV’E’ ALLĀH?
DOV’E’ ALLĀH?Ahmed
 
Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]
Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]
Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]Dr Jameel G Jargar
 
Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2
Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2 Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2
Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2 NasimAhsan2
 
8 Need to Know Facts About the Quran
 8 Need to Know Facts About the Quran 8 Need to Know Facts About the Quran
8 Need to Know Facts About the QuranSyukran
 
Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)
Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)
Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)Ayah Moonfruit
 
El sueño y los sueños
El sueño y los sueñosEl sueño y los sueños
El sueño y los sueñosAnalobello eso
 
Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater
Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater   Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater
Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater zfrneves
 
The importance of knowledge in islam
The importance of knowledge in islamThe importance of knowledge in islam
The importance of knowledge in islamgreatest man
 
الرسل والأنبياء
الرسل والأنبياءالرسل والأنبياء
الرسل والأنبياءto0oty
 
Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle ) dans le soufisme
Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle )  dans le soufisme Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle )  dans le soufisme
Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle ) dans le soufisme Sadek KHEDDACHE
 
Surah 18 - Al Kahf
Surah 18 - Al KahfSurah 18 - Al Kahf
Surah 18 - Al KahfZuby Ghias
 

What's hot (20)

4 Enoh ”Cartea invataturii - Cartea lui Enoh” sau ”Evanghelia preistori...
4 Enoh   ”Cartea  invataturii - Cartea  lui  Enoh” sau ”Evanghelia  preistori...4 Enoh   ”Cartea  invataturii - Cartea  lui  Enoh” sau ”Evanghelia  preistori...
4 Enoh ”Cartea invataturii - Cartea lui Enoh” sau ”Evanghelia preistori...
 
Testamentul lui Iov
Testamentul lui IovTestamentul lui Iov
Testamentul lui Iov
 
DOV’E’ ALLĀH?
DOV’E’ ALLĀH?DOV’E’ ALLĀH?
DOV’E’ ALLĀH?
 
Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]
Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]
Al Quran (Chapter 72): Surah Al Jinn [The Jinn]
 
Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2
Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2 Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2
Surah Al Waqiah - A Detailed Analysis - Part 2
 
Surah al-kahaf
Surah al-kahafSurah al-kahaf
Surah al-kahaf
 
8 Need to Know Facts About the Quran
 8 Need to Know Facts About the Quran 8 Need to Know Facts About the Quran
8 Need to Know Facts About the Quran
 
Manual de teosofia
Manual de teosofiaManual de teosofia
Manual de teosofia
 
Evanghelia Mariei - Carte excanonică
Evanghelia Mariei - Carte excanonicăEvanghelia Mariei - Carte excanonică
Evanghelia Mariei - Carte excanonică
 
My Short Hadith Book.pdf
My Short Hadith Book.pdfMy Short Hadith Book.pdf
My Short Hadith Book.pdf
 
Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)
Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)
Sl3.1 Seerah of the Prophet Muhammed (sws)
 
El sueño y los sueños
El sueño y los sueñosEl sueño y los sueños
El sueño y los sueños
 
Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater
Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater   Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater
Auxiliares invisíveis (rev) - C. w. Leadbeater
 
The importance of knowledge in islam
The importance of knowledge in islamThe importance of knowledge in islam
The importance of knowledge in islam
 
Surah al takaathur ( d2)
Surah al takaathur ( d2)Surah al takaathur ( d2)
Surah al takaathur ( d2)
 
الرسل والأنبياء
الرسل والأنبياءالرسل والأنبياء
الرسل والأنبياء
 
L'INCONNU ( al ghayb )
L'INCONNU ( al ghayb ) L'INCONNU ( al ghayb )
L'INCONNU ( al ghayb )
 
Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle ) dans le soufisme
Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle )  dans le soufisme Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle )  dans le soufisme
Critique de la khalwa ( isolement ou retraite spirituelle ) dans le soufisme
 
Yusuf a.s. full
Yusuf a.s. fullYusuf a.s. full
Yusuf a.s. full
 
Surah 18 - Al Kahf
Surah 18 - Al KahfSurah 18 - Al Kahf
Surah 18 - Al Kahf
 

Similar to یاران کهف اثر محسن امیراصلانی

Similar to یاران کهف اثر محسن امیراصلانی (8)

قوم عاد
قوم عادقوم عاد
قوم عاد
 
Efrat
EfratEfrat
Efrat
 
Persian - Testament of Naphtali.pdf
Persian - Testament of Naphtali.pdfPersian - Testament of Naphtali.pdf
Persian - Testament of Naphtali.pdf
 
Mission of Prophet Mohammed SAS
Mission of Prophet Mohammed SASMission of Prophet Mohammed SAS
Mission of Prophet Mohammed SAS
 
Dari Persian - 2nd Maccabees.pdf
Dari Persian - 2nd Maccabees.pdfDari Persian - 2nd Maccabees.pdf
Dari Persian - 2nd Maccabees.pdf
 
Dari bible injil new testament luke
Dari bible injil new testament lukeDari bible injil new testament luke
Dari bible injil new testament luke
 
Dari bible injil new testament hebrews
Dari bible injil new testament hebrewsDari bible injil new testament hebrews
Dari bible injil new testament hebrews
 
انجیل عیسی در مورد فقرا
انجیل عیسی در مورد فقراانجیل عیسی در مورد فقرا
انجیل عیسی در مورد فقرا
 

یاران کهف اثر محسن امیراصلانی

  • 1.
  • 2. یاران کهف 2 بسم الله الرّحمن الرّحیم و ما آنچه را روي زمین هست خاك بایر میکنیم. * مگر پنداشتهاي از میان آیههاي ما اهل کهف و رقیم شگفتانگیز بودهاند. * وقتی آن جوانان به غار رفتند و گفتند : پروردگارا ما را از نزد خویش رحمتی عطا کن و براي ما در کارمان ثوابی مهیا فرما. * پس در آن غار سالهاي معدود به خوابشان بردیم. * آنگاه بیدارشان کردیم تا بدانیم کدامیک از دو دسته مدتی را که درنگ کردهاند بهتر میشمارند. * ما داستانشان را براي تو به حق میخوانیم. ایشان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند و ما بر هدایتشان افزودیم. * و دلهایشان را قوي کرده بودیم که بپا خاستند و گفتند : پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است و ما هرگز جز او پروردگاري نمیخوانیم وگرنه باطلی گفته باشیم. * اینان، قوم ما که غیر خدا خدایان گرفتهاند چرا در مورد آنها دلیل روشنی نمیآورند، راستی ستمگرتر از آن کس که دروغی در باره خدا ساخته باشد کیست؟ * اگر از آنها و از آن خدایان غیر خدا را که میپرستند گوشهگیري و دوري میکنید پس سوي غار بروید تا پروردگارتان رحمت خویش را بر شما بگسترد و براي شما در کارتان گشایشی فراهم کند. * و خورشید را بینی که چون بر آید از غارشان به طرف راست مایل شود و چون فرو رود به جانب چپ بگردد و ایشان در فراخنا و قسمت بلندي غارند، این از آیههاي خداست هر که را خدا هدایت کند او هدایت یافته است و هر که را خدا گمراه کند دیگر دوستدار و دلسوزي و رهبري برایش نخواهی یافت. * چنان بودند که بیدارشان پنداشتی ولی خفتگان بودند . به پهلوي چپ و راستشان همی گرداندیم و سگشان بر آستانه دستهاي خویش را گشوده بود، اگر ایشان را میدیدي به فرار از آنها روي میگرداندي و از ترسشان آکنده میشدي. * چنین بود که بیدارشان کردیم تا از همدیگر پرسش کنند، یکی از آنها گفت: چقدر خوابیدید؟ گفتند روزي یا قسمتی از روز خوابیدهایم. گفتند پروردگارتان بهتر داند که چه مدت خواب بودهاید، یکیتان را با این پولتان به شهر
  • 3. یاران کهف 3 بفرستید تا بنگرد طعام کدام یکیشان پاکیزهتر است و خوردنی از آنجا براي شما بیاورد و باید سخت دقت کند که کسی از کار شما آگاه نشود. * زیرا محققا اگر بر شما آگهی و ظفر یابند شما را یا سنگسار خواهند کرد و یا به آیین خودشان بر میگردانند و هرگز روي رستگاري نخواهید دید. * بدینسان کسانی را از آنها مطلع کردیم تا بدانند که وعده خدا حق است و در رستاخیز تردیدي نیست، وقتی که میان خویش در کار آنها مناقشه میکردند، گفتند بر غار آنها بنائی بسازید پروردگار به کارشان داناتر است و کسانی که در مورد ایشان غلبه یافته بودند گفتند بر غار آنها عبادتگاهی خواهیم ساخت. * خواهند گفت: سه تن بودند چهارمیشان سگشان بود و گویند پنج تن بودند ششم آنها سگشان بوده اما بدون دلیل و در مثل رجم به غیب میکنند و گویند هفت تن بودند هشتمی آنها سگشان بوده. بگو پروردگارم شمارشان را بهتر میداند و جز اندکی شماره ایشان را ندانند، در مورد آنها مجادله مکن مگر مجادلهاي به ظاهر و درباره ایشان از هیچیک از اهل کتاب نظر مخواه. 1 - 1 وَإِنــَّــا لجََــــاعِلُونَ مَــــا عَلَيْـهَــــا صَــــعِيداً جُــــرُزاً ﴿کهــــف/ ٨﴾ أَمْ حَسِــــبْتَ أَنَّ أَصْــــحَابَ ٱلْکَهْــــفِ وَ ٱلــــرَّقِيمِ کَــــانُواْ مِــــنْ ءَايَاتِنَــــا عَجَبــــاً ﴿کهف/ ٩﴾ إِذْ أَوَى ٱلْفِتْـيَةُ إِلَى ٱلْکَهْفِ فَـقَالُواْ رَبـنََّا ءَاتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحمَْةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنـاَ رَشَـداً ﴿کهـف/ ١٠ ﴾ فَضَـرَبْـنَا عَلَـىٰ ءَاذَا مِِْ فِي ٱلْکَهْفِ سِـنِينَ عَـدَداً ﴿کهـف/ ١١ ﴾ ثُمَّ بـعََثْـنَـاهُمْ لِـنَـعْلَمَ أَيُّ ٱلحِْـزْبـيَْنِ أَحْصَـىٰ لِمَـا لَبِثـوُاْ أَمَـداً ﴿کهـف/ ١٢ ﴾ نَحْـنُ نـقَُـصُّ عَلَيْکَ نـبََأَهُم بِـٱلحَْقِّ إِنـهَُّمْ فِتْـيَةٌ ءَامَنُواْ بِرَ مِِّْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﴿کهف/ ١٣ ﴾ وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُـلُـو مِِْ إِذْ قَـامُواْ فَـقَـالُواْ رَبـنَُّـا رَبُّ ٱلسَّـمَاوَاتِ وَ ٱلْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَاْ مِن دُونِهِ إِلَـٰهاً لَقَدْ قُـلْنَا إِذاً شَطَطاً ﴿کهف/ ١٤ ﴾ هَـٰؤُلَاءِ قَـوْمُنَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهةًَ لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بـيَِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ ٱفْـتَـرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِباً ﴿کهف/ ١٥ ﴾ وَإِذِ ٱعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يـعَْبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ فَأْوُواْ إِلَى ٱلْکَهْفِ يَنشُرْ لَکُ مْ رَبُّکُـم مِّــن رَّحمَْتِــهِ ويـهَُيِّــئْ لَکُــم مِّــنْ أَمْــرِکُم مِّرْفَقــاً ﴿کهــف/ ١٦ ﴾ وَتَـــرَى ٱلشَّــمْسَ إِذَا طَلَعَــت تــَّـزَاوَرُ عَــن کَهْفِهِــمْ ذَاتَ ٱلْيَمِــينِ وَإِذَا غَرَبــَت تـقَّْرِضُهُمْ ذَاتَ ٱلشِّـمَالِ وَهُـمْ فِي فَجْـوَةٍ مِّنْـهُ ذَ لِـکَ مِـنْ ءَايـاَتِ ٱللَّـهِ مَـن يـهَْـدِ ٱللَّـهُ فَـهُـوَ ٱلْمُهْتَـدِ وَمَـن يُضْـلِلْ فَـلَـن تَجِـدَ لَـهُ وَلِيّـاً مُّرْشِـداً ﴿کهف/ ١٧ ﴾ وَتَحْسَبُـهُمْ أَيْـقَاظاً وَهُمْ رُقُودٌ وَنـقَُلِّبُـهُمْ ذَاتَ ٱلْيَمِينِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِ وَکَلْبُـهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِـٱلْوَصِيدِ لَوِ اط لَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْـهُمْ فِرَاراً وَلَمُلِئْتَ مِنْـهُمْ رُعْباً ﴿کهف/ ١٨ ﴾ وَکَذَ لِکَ بـعََثْـنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُواْ بـيَْـنَـهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْـهُمْ کَمْ لَبِثْـتُمْ قَـالُواْ لَبِثْـنَـا يـوَْمـاً أَوْ بـعَْــضَ يــَـوْمٍ قَــالُواْ رَبُّکُــمْ أَعْلَــمُ بِمــَا لَبِثْــتُمْ فَـــٱبْـعَثــُواْ أَحَــدَکُم بِــوَرِقِکُمْ هَــذِهِ إِلَى ٱلْمَدِينَــةِ فَـلْيَنظــُرْ أَيـهَُّــا أَزْکَــىٰ طَعَامــاً فَـلْيَــأْتِکُم بِــرِزْقٍ مِّنْــهُ وَلْيَتَـلَطــَّفْ وَلَا يُشْــعِرَنَّ بِکُــمْ أَحَــداً ﴿کهــف/ ١٩ ﴾ إِنـهَُّــمْ إِن يَظْهَــرُواْ عَلَــيْکُمْ يـرَْجمُُــوکُ مْ أَوْ يُعِيــدُوکُمْ فِي مِلَّــتِهِمْ وَلَــن تُـفْلِحُــواْ إِذاً أَبــَداً ﴿کهف/ ٢٠ ﴾ وَکَذَ لِکَ أَعْثَـرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَـعْلَمُواْ أَنَّ وَعْدَ ٱللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ ٱلسَّـاعَةَ لَا رَيْـبَ فِيهَـا إِذْ يـتََـنَـازَعُونَ بـيَْــنَـهُمْ أَمْـرَهُمْ فَـقَـالُواْ ٱبْـنُـواْ عَ لَيْهِم بـنُْـيَاناً رَّبـهُُّمْ أَعْلَمُ مِِْ قَالَ ٱلَّذِينَ غَلَبُـواْ عَلَـىٰ أَمْـرِهِمْ لَنَتَّخِـذَنَّ عَلَـيْهِم مَّسْـجِداً ﴿کهـف/ ٢١ ﴾ سَـيَـقُولُونَ ثَلَاثـةٌَ رَّابِعُهُـمْ کَلْـبُـهُمْ وَيـقَُولُونَ خمَْسَةٌ سَادِسُـهُمْ کَلْـبُـهُمْ رَجمْـاً بِــٱلْغَيْـبِ وَيـقَُولُـونَ سَـبْـعَةٌ وَثـاَمِنُـهُمْ کَلْـبُـهُمْ قُـل رَّبِّي أَعْلَـمُ بِعِـدَّ مِِ مَّـا يـعَْلَمُهُـمْ إِلَّا قَلِيـلٌ فَـلَا تُمـاَرِ ﴾ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِراً وَلَا تَسْتَـفْتِ فِيهِم مِّنْـهُمْ أَحَداً ﴿کهف/ ٢٢
  • 4. یاران کهف 4 « تفسیر کهیعص؛ کهف در باب کوآنتوم » نویسنده: محسن امیراصلانی FaceBook: Mohsen Amiraslani
  • 5. یاران کهف 5 تحلیل رؤیا گونه: قسمتاول: بررسی مسئلۀ کهف و جایگاهش قسمتدوم: کهف منتظران قسمتسوم: مراتب مریمیه، زکریه، ابراهیمیه قسمت چهارم: کهف ي ع ص قسمت پنجم: کهف رسولان
  • 6. یاران کهف 6 وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ ﴾ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً ﴿کهف/ ٢٧ و آنچه را که از کتاب پروردگارت به تو وحی شده است بخوان، کلمات او را تغییردهندهاي نیست و جز او هرگز پناهی نخواهی یافت.
  • 7. یاران کهف 7 همانا این کتاب مژدهایست براي قیامکنندگان و تمام » کسانی که بر علیه ظلم و جور زمانه با نیروي برتر الهی «. ظهور خواهند کرد الْحمد للَّه الَّذي أَنْزَلَ على عبده الْکتاب و لَم یجعلْ لَه ﴾ عوجاً ﴿کهف/ ١ قَیماً لینْذر بأْساً شَدیداً منْ لَدنْه و یبشِّرَ الْمؤْمنینَ الَّذینَ ﴾ یعملُونَ الصالحات أَنَّ لَهم أَجراً حسناً﴿کهف/ ٢ ستایش خدایی را که این کتاب را بر بندة خود فرو فرستاد و هیچگونه کژي در آن ننهاد * [کتابی] راست و درست، تا [گناهکاران را] از جانب خود به عذابی سخت بیم دهد و مؤمنانی را که کارهاي شایسته میکنند نوید بخشد که براي آنان پاداشی نیکوست.
  • 8. یاران کهف 8 همۀ آنچه که دربارة کهف نمیدانستید! آنچه که در کهف رخ داده است  آنچه که رخ خواهد داد  احوال هجرتکنندگان  احوال زندانشوندگان  احوال بازگشتکنندگان 
  • 9. یاران کهف 9 تفسیر یک رؤیا! شخصی خواب میبیند از مردم فرار میکند در غاري پنهان میشود (در جایی زندانی میشود) نگهبانی در این غار وجود دارد و... وَإِذِ ٱعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يـعَْبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ فَأْوُواْ إِلَى ٱلْکَهْفِ يَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمَْتِهِ ويـهَُيِّئْ لَکُم مِّنْ ﴾ أَمْرِکُم مِّرْفَقاً ﴿کهف/ ١٦ خدا میفرماید: چون از آنچه که به اشتباه میپرستند در جامعه دوري گزیدید بهسوي کهف (غار) بروید، در مکانی دور، وضعیتی پنهان بگذرانید، خداوند آنها را در این غار میگذراند با همدیگر متحد میشوند بعد زمان توسط ایشان سپري میشود و ایشان همان افراد اساطیري گذشته هستند در عصر جدید مانند عیسیبنمریم. گمان میکردید که بیدارند و روي پهلو طرف راست و چپ میشدند و سگشان بر آستانۀ غار دو دستش را گشوده بود و اگر بر آنها مشرف میشدي بیتردید از آنها فرار میکردي و میگریختی. گروهی که در عصري ظهور میکنند... امکان دارد فردي در عالمی از همین دنیا درحالیکه حرکت خورشید نیز وجود دارد در فضایی پنهان و محافظت شده بعد زمان را طی کند. مانند طی الزمان و سپس در عصر جدیدي وارد شود و در این زمان جدید زیست کند! کهف(اهمیت غار در اسلام) عجیبترین و خاصترین سورة قرآن سورة کهف میباشد! حالت و داستانهاي عجیبی در این سوره آمده است در حدي که حتی خداوند میفرماید: آیا فکر میکنی که داستان اصحاب کهف و ارقام آن، آیات عجیبی است!؟ در تعریف فراماسونرها آمده که ایشان حزب زیرزمینی نخبگان هستند! آیا سرنوشت مذهبی دنیا بهدست عدهاي نخبه (رسولان نخبه) خواهد افتاد؟ آیا قیام رسولان از کهف، زندان، بهصورت زیرزمینی شکل میگیرد؟ آیا اصحاب کهف، همان بازگشت کنندگان حقیقی از بعد زمان هستند؟ یا رسولان و افرادي که در بدنهاي جدید متولد میشوند، اما اساطیري و قدیمی هستند؟
  • 10. یاران کهف 10 کهف در ادبیات عرفان، معناي خاصی داشته و یادآور اتفاقات عظیمی است و هر وقت یاد کلمۀ غار در اسلام میافتیم بیدرنگ اولین و مقدسترین غاري که در اسلام به خاطرمان میرسد... غار حراست! غار حرا، تنها غار تنهایی محمدرسولالله، غار حرا شروع و آغاز اسلام بود... محمدي به غار حرا رفت و محمدرسول الهی از آن خارج شد. از اینروست که اهل غار همان رسولان هستند و برگزیدهشدگان خواهند بود؛ زیرا در این کهف تنهایی و عزلت خداوند به بندهاش و برگزیدگانش چیزهایی را میدهد که شایستۀ رسولان است. خداوند به محمد هب (بخشید) نمود! درست است محمد در بیابان خداوند و رسول امین و روحالقدس را ملاقات ننمود، بلکه محمد در کهف به رسالت رسید... درست مانند مریم، زکریا، ابراهیم در سورة مریم و اصحابکهف. وَ إِذِ اعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يـعَْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ يـنَْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحمَْتِهِ وَ يـهَُيِّئْ لَکُمْ مِنْ ﴾ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً ﴿کهف/ ١٦ و چون از آنها و از آنچه که جز خدا میپرستند کناره گرفتید، پس به غار پناه جویید، تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و براي شما در کارتان گشایشی فراهم سازد. موحدان حقیقی، یعنی آنهایی که تنها خدا را میپرستند و تنها از خدا یاري میجویند، اینان حقیقتاً در صراط مستقیم قرار دارند؛ هر زمان که این بزرگان از دست فرعونیان روزگار انزوا گزیده و هراسان و پناهجو، به دامان خداوند پناه میبرند، خداوند بر هر یک معجزي بزرگ میبخشد (هب میکند). هب: به معنی بخشیدن است! ﴾ کهيعص ﴿مريم/ ١﴾ ذِکْرُ رَحمَْتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِيَّا ﴿مريم/ ٢ کاف، ها، یا، عین، صاد. * [این] یادي از رحمت پروردگار تو [دربارة] بندهاش زکریاست. * ﴾ وَ اذکُْرْ فِي الْکِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْـتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِيا ﴿مريم/ ١٦ و در این کتاب از مریم یاد کن، آنگاه که از کسان خود، در مکانی شرقی به کناري شتافت.
  • 11. یاران کهف 11 ﴾ وَ اذکُْرْ فِي الْکِتابِ إِبْراهيمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّيقاً نَبِيا ﴿مريم/ ٤١ و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز، زیرا او پیامبري بسیار راستگوي بود. و همچنان موسی، موسایی گریزان و هراسان و خائف از دست فرعون در سرزمین طوي. آیا مریم (عیسی)، زکریا (یحیی)، ابراهیم (ص) غیر از رسولان هستند...؟ کـ اشاره به کهف است. هـ یعنی هب شدن (بخشیده شدن). ي اشاره به تولد چون یحیایی است در مقام زکریه! ع اشاره به تولد چون عیسایی است در مقام مریمیه! صاشاره به ظهور چون ابراهیمی است در مراتب ص (ص همان ذکر و نازل شدة اصلی و رسول آخرالزمان و صاحبالزمان میباشد که از رسولان است). یعنی کهفی که باعث بهوجود آمدن عیسی، یحیی و چون ابراهیمی میشود.  رسولان الهی و برگزیدگان انبیاء از انزوا و غار تنهایی و عزلت خارج میشوند و پیام خداوند را به حق و خلق میرسانند، ایشان همان رسولان و خالصان و فرستادگانی هستند که تبدیل میشوند. مانند زکریایی که به چون یحیایی تبدیل میشود و مریمی که به چون عیسی 2 تبدیل میشود... و از اینروست که عیسیبنمریم نامیده میشود! و این خود سرّي اکبر است... مانند محمدي که تبدیل میشود به محمدرسولالله. هرچند که ظاهراً احمد و )  مریمبنعیسی محمد یکی میباشند، اما این محمدرسولالله است و آن یک تنها احمد امین است. و سرّ آن در این است که در واقع زکریا و یحیی یکی هستند، همیشه خداوند، رسولانش را براي اینکه برگزیده و انتخاب کند به گوشهاي در انزوا میکشد و این گوشۀ انزوا خلوتی است همچون کهف مانند: -2 عیسی، کوچکترین پیامبر است و او را میتوان با این نشانهها یافت، او کم سن و سالترین پیامبر بود که به تعالیم خود میپرداخت، او داراي مراتب حـم است و کتابی از طرف خداوند نازل نمود. آنقدر مهربان است که انسان را به یاد رحمت و مهربانی خدا میاندازد، آنقدر با گذشت است که تقوايِ حقیقی را الهام میکند.
  • 12. یاران کهف 12 غار رسولان احوال محمدرسولالله بخوانید احوال زکریا را در کهف بخوانید احوال مریم را در کهف بخوانید احوال ابراهیم را در کهف بخوانید احوال موسی را در کهف به موحدان و مخالفان بهدلیل باورهاي اشتباهی که در جامعه وجود دارد، توصیه میشود؛  کهف (مراتب کـهـیـعـص) را یاد گیرند تا به شناخت حقیقی انبیاء دیگر مانند: اسحاق و یعقوب و دیگران برسند. در واقع شناخت پیامبران و انبیاء تنها نصیب کسانی میشود که از باورهاي غلط دوري  جسته و به کهف ایمان میآورند. کهف تنها یک غار نیست، بلکه جایگاهی براي شناخت رسولان 3  رجعتکننده است. و چون از آنها و آنچه جز خدا میپرستیدند کناره گرفتند... اصحاب کهف همان کنارهگیرندگان از اعتقادات اشتباه در جامعه هستند.  به غار پناه جویید تا پروردگار از رحمت خود بر شما بگستراند و در کار شما گشایشی ایجاد کند و بخشیدیم به آنها اسحاق و یعقوب و دیگر بندگان را! کهف زمان هرچند که بسیاري از افراد تلاش نمودهاند تا وقایع عجیبی را در تاریخ بهوجود بیاورند و گزارش دهند. مانند مشاهدة سفینههاي فضایی کرات دیگر و یا ملاقات با موجودات افسانهاي یا ملاقات با آدمهاي فضایی (یوفوها) و داستانهاي غیرواقعی از قدرتهاي ماورائی و... و اتفاقات عجیب در هستی و... اما موضوع این است که بیشتر این اتفاقات واهی و غیر واقعی بوده و یا اینکه چون حالت معماگونه داشته است ناشناخته بود و پس از پیدا -3 براي اطلاعات بیشتر کتاب رسولان نوشتۀ: محسن امیراصلانی را مطالعه نمایید.
  • 13. یاران کهف 13 شدن علت اصلی و فیزیکی آن دیگر ماورائی و غیر تجربی نبوده است. به هر حال هیچ داستان و افسانهاي همچون حقیقت اصحاب کهف عجیب و واقعی نیست. اینکه گروهی از افراد از عصري از دوران گذشته به زمان حال و آینده بیایند بدون اینکه متوجه گذشت دوران و زمان شوند و این حقیقیترین داستان و عجیبترین اتفاق براي ما خواهد بود که در واقع نوعی سیر داده شدن در بعد زمان است و به اعتقاد ما تابهحال چندین بار این اتفاق رخ داده است و افرادي غالباً بهصورت انفرادي و به ندرت گروهی (مانند اصحاب کهف) در بعد زمان سیر داده شدهاند، هرچند که برخی از آنها هرگز پس از اینکه متوجه میشدند از زمانی گذشته به حال سیر داده شدهاند راز خود را برملا نکردند و چون میدانستند کسی این اتفاق را نمیپذیرد این راز را با گذشت زمان فراموش کرده و خود را با شرایط فعلی تطبیق دادند، اما عدة دیگري که چنین حادثهاي را تجربه نمودند، پس از درك این اتفاق چون نتوانستهاند با شرایط زندگی کنونی خود کنار بیایند با در میان گذاشتن جریان سیر داده شدنشان بهشدت سرزنش و محکوم به جنون و دیوانگی و دروغ و خیالپردازي شدند و نتوانستند حقیقت و راز خود را اثبات کنند و برخی دیگر نیز مانند اصحاب کهف توانستند و آن را ثابت نمودهاند. زکریا و یعقوب هردو نمادي از منتظران واقعی هستند و خیلیها در تاریخ ادعاي مسیح  بودن، احمد و مهدي بودن داشتهاند؛ اما یحیی و اسرار آن بر کسی آشکار نیست و تنها او بدین نام و ویژگیها بوده و کس دیگري نبوده است. یحیی در زمانی از مادر (سرزمینی) متولد میشود که وعده داده شده است، درحالیکه زکریا خود گواه این است که این سرزمین عقیم و نازاست. یحیی در روزهاي سختی بهدنیا میآید که ترس و نگرانیِ زکریا (آل مؤمنان) و وارثان، آنقدر زیاد شده است که دیگر کسی امید به آمدنش ندارد. راز تولد چون یحیایی، زکریا و زکریاهاست! آنهایی که میدانند چه میخواهند؟ و باید به دنبال آن باشند. او مانند یعقوب منتظران میخواهد، خداوند حجت خود و چهاردهمین را میفرستد تا وارث حقیقی ظهور کند، او در انتظار وارث است. زکریا انتظار چون یحیی را میکشد و نه هر فرزند دیگري را. سؤال: آن سه روز که بشارت میرسد چه زمانی است؟ (ایام بشارت)
  • 14. یاران کهف 14 پاسخ: اینها از نشانههاي آمدن اوست، سه روز، سکوت به وجود خواهد آمد، تاریکیهاي سهگانه و مراتب سهگانۀ تولدي چون ظهور عیسی و تولدي مبارك چون ظهور یحیی و تولد آخر در روز سوم ظهور "ص" خواهد بود (ي ع ص). پس اینک ایشان نیز مانند هر ظهورکننده خواهد آمد. او نیامده است تا از دنیا برود و دوباره برگردد، اما تنها موجودیست که متولد میشود و از دنیا میرود (فوت میکند) و تنها روز قیامت ظهور میکند. از طریق دونادون 4 متولد نمیشود! مانند: عیسی 5 و یحیی که قبل از آنها افرادي بدین نام نبودند که بگویند یحیی اول یا یحیی ثانی و یا عیسی اول و عیسی ثانی. ظهور وارث همانند ظهور و تولد ابراهیم 6 است... بنابراین ص نیز وجودیست که مانند دو ناجی و وارث قبلی متولد خواهد شد تا حقیقتی واحد و نه اینکه صدیگري باشد و از گذشته دوباره زنده شود. پس از تولد یحیی و ظهور منجی، مردم به شدت صبح و شام سپاسگزار خداوند بوده و بسیار عبادت میکنند و در انتظار ناجی هستند و پیام توسط زکریا (منتظران الهی) و دیگري مریم دریافت میشود که قوم او در انتظار ناجی هستند؛ پس او همچون زکریا به گوشه و انزوایی میرود و دعا و نیایش میکند و روح الهی بر بشري نازل میشود و مریم را باردار میکند و چون عیسی متولد میشود؛ زمین برکت مییابد و آنقدر بر او برکت نازل میشود که به فیض الهی مردگان را زنده میکند و کور مادرزاد را شفا میدهد و او در مجسمهاي گلین میدمد و در دم زنده میشود و او پربرکتترین پیامبر تاریخ است که بر بشر فرستاده شده. -4 دونادون؛ یعنی انسان پس از مرگش دوباره در قالب انسانی دیگر متولد میشود. -5 کهیعص؛ آن نوجوان نیکوکار همان بندة برگزیدة خداوند مهربان و بردبار، آن پاك برگزیده و آن پرهیزکار واقعی از تمام بديها، و مهربان و احترامگذار بر پدر و مادر و بزرگتر یحیی هموست و نه هرگز زورگو و متکبر نبوده و نمیباشد... (فرزند برگزیده) - 6 مراتب ابراهیم را بخوانید از کتاب رسولان
  • 15. یاران کهف 15 در کهف عزلتنشینان ﴾ فَـلَمَّا اعْتَـزَلهَمُْ وَ ما يـعَْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يـعَْقُوبَ وَ کُلا جَعَلْنا نَبِيا ﴿مريم/ ٤٩ ﴾ وَ وَهَبْنا لهَمُْ مِنْ رَحمَْتِنا وَ جَعَلْنا لهَمُْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيا ﴿مريم/ ٥٠ وَ إِذِ اعْتَـزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يـعَْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ يـنَْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحمَْتِهِ وَ يـهَُيِّئْ لَکُمْ مِنْ ﴾ أَمْرِکُمْ مِرفَقا ﴿کهف/ ١٦ کهف سؤالاتی در این پیرامون: در واقع اصحاب کهف پناهبرندگان نیستند، پناه داده شدگان هستند.  کهف و رقیم!  رقیم به چه معناست؟!  قائل از میان آنها کیست؟  محل وسیع غار کجاست؟  اینکه خورشید از سمت راست به سمت چپ آنها در حرکت است، چیست؟  الکهف آنها چیست؟  اینکه دو دست بر دهانۀ غار دارد چه معنایی است!  اصحاب کهف سمبل چه کسانی هستند؟  آیا آنها از دورهاي دیگر آمدهاند؟  تعدادشان راز آنهاست؟ سمبل خورشید در غار آنها چه معنی دارد؟  منظور از سگ ایشان چیست؟  آیا آنها یک حزب زیرزمینی و خاص هستند؟ یا آنها غایبان زمانهاي گذشتۀ خود  هستند که در عصر جدید حضور پیدا کردهاند؟ آیا آنها خودشان هم نمیدانند که از عصر دیگر آمدهاند مثل یک خواب روحشان متولد  شده است؟
  • 16. یاران کهف 16 اگر بخواهید سورة کهف را بفهمید، به همراه سورة مریم آن را مطالعه کنید، هر دوي این  سوره یک معنی را کامل میکند. کهیعص، اصحاب کهف اصحاب کهف، گروهی هستند در آخرالزمان که همراه با رسول در همان بدن قبلی ظهور میکنند و نه در تولد جدید. ایشان کسانی هستند که در حین فرسودگی و انحناي زمان ناگهان از شکاف نوار زمانی وارد زمان آخر میشوند. هرچند که این اتفاق چندین بار در تاریخ براي افراد مختلف (البته بهندرت) رخ داده است، اما در آخرالزمان در شکافی خاص در یک تونل کوالانسی (به بعدي در زمان کنونی) سیر داده میشوند. اینان همان افرادي هستند که در پس زمانی، گم و غیب میشوند؛ چون عیسیبن مریم، ادریس و برخی از دیگر پیامبران. ولی ما تنها یکی از ایشان را میشناسیم. این گمشدگان در تاریخ عبارتند از: یحیی، عیسی، ابراهیم و برخی از محافظین و همراهانشان و اینان همان رجعتکنندگان هستند. ما به عیسی ثانی، ثالث و... رابع و... ایمان نداریم. بلکه سخن ما تنها عیسیبن مریم است و هم ادریس که ایشان در مکان خاصی قرار دارند که همان کهف است و به بعد آخرت (جاي دیگر) انتقال خواهند شد. ﴾ وَ اذکُْرْ فِي الْکِتَابِ إِدْرِيسَ إِن هُ کَانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً ﴿مريم/ ٥٦ ﴾ وَ رَفَـعْنَاهُ مَکَاناً عَلِيّاً ﴿مريم/ ٥٧ کهف نام مکانی است اعلی و غاري میباشد با کیفیت تونل زمان. 
  • 17. یاران کهف 17 غار زمان انسان به دو طریق در طول زمان سیر داده میشود: الف) بهصورت جسمانی مانند اصحاب کهف. ب) بهصورت روحانی مانند رجعت و حلول و تولدي دیگر در بعد زمانهاي آینده. یعنی اینکه شخصی یا بمیرد و در عصري جدید متولد شود و یا اینکه با همان جسم و جان در عصري از آینده حاضر شود! از طریق سیر در شکاف و حفرة زمانی، البته این حفره وسعت زیادي دارد که مانند گردبادي که اشیائی را از مکانی به مکان دیگر انتقال میدهد افرادي را در سیر دورانیاش میچرخاند و به بعدي از زمان آینده میفرستد. افراد سیر داده شده حالتی مانند یک خواب عمیق را تجربه میکنند و با فرکانس صوتی خاصی که میشنوند بیهوش شده و در عصري دیگر بههوش میآیند البته با همان جسم و روح خودشان! هرگز کسی در این غار زمانی از آینده به گذشته و حال نمیآید و بلکه سیر آن تنها از گذشته به حال و آینده است و این گردباد در زمانی که ماهیتی غارگونه دارد افراد را در بعد زمانی متفاوت از زمان سیر در کرة زمین حرکت میدهد و به سمت بالا میبرد و پس از آن نیز در هر زمان که خداوند بخواهد آن را در همان مکان حدودي غیبتشان باز میگرداند. برخی ممکن است سیصد سال و یا هزار یا دوهزار سال بیشتر نیز در این غار بهسر ببرند و در فضایی وسیع بمانند و پس از سپري شدن چندین ساعت و یا حداکثر یکروز پس از بههوش آمدن متوجه شوند حدود 300 و یا هزار سال سیر داده شدهاند. جایگاه این کهف که عمود بـر دنیاي ما در کرة زمین است بدین صورت است: وَتَـرَى ٱلشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّـزَاوَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَاتَ ٱلْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَت تَّـقْرِضُهُمْ ذَاتَ ٱلشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَ لِکَ مِنْ ءَايَاتِ ٱللَّهِ مَن يـهَْدِ ٱللَّهُ فَـهُوَ ٱلْمُهْتَدِ وَمَن يُضْلِلْ فَـلَن تَجِدَ لَهُ وَلِيّاً مُّرْشِداً ﴾ ﴿کهف/ ١٧ و خورشید را بینی که چون بر آید از غارشان به طرف راست مایل شود و چون فرو رود به جانب چپ بگردد ، و ایشان در محل وسیعی در غار بودند، این از آیههاي خداست هر که را
  • 18. یاران کهف 18 خدا هدایت کند او هدایت یافته است و هر که را خدا گمراه کند دیگر دوستدار و دلسوزي و رهبري برایش نخواهی یافت. به عنوان مثال: افرادي که در این کهف قرار دارند حالتی بیهوش و شناور را بدون وجود جاذبه تجربه میکنند. آنها جداً اگر یکروز از نظر زمان ما بروي زمین غایب شوند حدود 1000 سال از لحاظ بازگشت بروي زمین زمان را پشت سر میگذارند و بدین شکل از زمین سیر داده میشوند. اصحاب کهف حدود 8 ساعت در این غار بهسر بردند و باز برگردانده شدند و متوجه شدند  که حدود 300 سال در خواب بهسر بردند و این کهف در اثر تقارن چند ستاره و نوعی جاذبه ایجاد میشود که باعث میشود حیوانات و موجودات زنده 7 نیز در مسیر خودش معلق قرار گیرند و آنها در مسیر زمانی و جاذبۀ آن ستاره زمان را خمیده نمایند و سیر داده شوند. پس -7 علت اینکه هر چند وقت یکبار موجوداتی منقرض شده، دوباره در زمین پس از مدتی دیده میشوند نیز همین است.
  • 19. یاران کهف 19 به محض تغییر موقعیت کرة زمین وارد زمان عادي میشود. این پدیده در واقع تداخل زمانی نام دارد که در غار و گردباد زمانی رخ میدهد. اما گرد باد زمانی چیزي نیست که فقط براي مؤمنانی چون اصحاب کهف و یا حضرت عیسی و ایلیا و یا ادریس رخ دهد بلکه ممکن است براي دیگران و موجودات زندة دیگر نیز رخ داده شود. اما به هر حال ما معتقد هستیم که خداوند در برهههایی از زمانهاي گذشته افرادي را که مصلحت او تعلق میگیرد بدین وسیله در بعد زمان سیر داده است و ایشان را در ابعاد دوري از زمان دوباره به زمان اکنون و آینده سیر میدهد و آن افراد تجربۀ یک حالت غیرعادي و ماورایی را خواهند داشت و این عجیبترین و شگفتآورترین اتفاق در روي کرة زمین است و این است معنی سیر داده شدن در بعد زمان که کاملاً خارج از ارادة خود افراد سیر داده شده میباشد! هیچکس جز خود افرادي که در طول تاریخ در این غار زمانی سیر داده شدند خبر ندارد و هیچ کس بهطور دقیق نمیداند که در آخرالزمان و ظهور دولت حقطلبان و قیام مرسلین چند نفر از این افراد حقیقتاً زمان گذشته شاهد تجربۀ سیر در بعد زمان شدهاند، الا خود این افراد و خداوند که داناي هر سرّ نهان و آشکار است. این افراد در این تونل زمانی (غار زمانی) در حالتی معلق بین زمین و آسمان و در یک مکان صعد بالا قرار میگیرند و ارتفاعی که مقدارش بیشتر از یکی دو متر نیست، حالتی خوابیده و دائم در حال چرخش و حالتی شبیه رؤیا و خواب. دیدن این افراد در این حالت وضعیت هراسانگیز را براي هر بینندهاي بهوجود میآورد هرچند که معمولاً در این غار زمانی دیده نمیشوند. مقدار زمانی که در آن گردباد زمانی افراد را سیر میدهد، براي آنها چندان این زمان طولانی نیست ولی به زمان ما بسیار مدید است و زمانی که از این تونل زمانی عبور کنند آنها به زمین کوبیده میشوند از فاصلۀ حداکثر دو متر که در اثر مقدار برخورد به هوش میآیند و بیدار میشوند و تنها چیزي که یادشان میآید حالتی از خوابآلودگی در مقداري و یا یک روز است و یا مانند اصحاب کهف همگی به زمین کوبیده شده و همزمان بیدار میشوند و چیزي از این مدت زمان سپري شده را به خاطر نمیآورند و این مسئله شگفتانگیزترین حادثه در زمین خواهد بود. تاکنون بیشترین تعداد همزمان سیردادهشدگان مربوط به افرادي است که در زمانهاي دور همراه با حیوانی (سگ) به غاري پناهنده شده بودند که در تقارن گردباد سیر زمانی قرار میگیرند و
  • 20. یاران کهف 20 حدود 300 سال سیر داده میشوند؛ ولی در آخرالزمان تعداد بیشتري مدعی چنین بازگشتی میشوند و در سیري بزرگ گروه دیگري و حادثهاي مشابه داستان اصحاب کهف را تجربه میکنند (گروهی از پیامبران و خاصان به صورت حضور مجدد جسمانی روحانی) که این حادثه بسیار نزدیک، حقیقی و شگفتانگیز خواهد بود. اما از تعداد و نام دقیق این افراد اطلاعی در بین عوام وجود ندارد و جز خداوند و عدهاي خاص کسی دیگر از حقیقت آنها چیزي نمیداند. یاران کهف(در تفسیري دیگر) خداوند گروهی از اهل حق را در یک عالم موازي و مجازي با این جهان زنده میکند.  بدین شکل آنها بهدنبال گشایشی و پیدا کردن راهی براي بهدستآوردن حیات طیبه هستند. خداوند آنها را به عزلت و گوشهنشینی از آنچه غیرحق است فرا میخواند و افرادي که بدین یقظه میرسند در واقع گویا از دیگر مردمان سیصد سال جلوتر از زمانه پیش خواهند رفت و این پیش رفتن به معنی سیر داده شدن در عالم معنی و عالم معنویت است. قطعاً افرادي که به عزلت روي میآورند، خداوند براي ایشان در غار تنهاییشان گشایشی عظیم را رقم میزند و آنها را در عالم خوابمانندي قرار میدهد. کسی از احوال آنان مطلع نمیشود و اگر هم مطلع شود چندان دلخوش نیست ولی گشایش در امر ایشان سبب میشود که آنها صاحب روح جدید شوند و روحی از خاصان بر ایشان تعلق گیرد. آنها نفسشان را به همراه خود در غار تنهایی میخوابانند (در این تفسیر سگ تمثیلی از  نفس است).
  • 21. یاران کهف 21 اصحاب کهف(در تفسیري دیگر) در واقع اصحاب کهف افرادي خاص و عزلتپیشه هستند که خداوند به آنها روحی خاص افاضه میکند مانند روح یحیی و عیسی و ابراهیم و دیگر مرسلین، خداوند آنها را قائمان بر حق و از سران دولت حقطلب میگرداند. خداوند با ایشان است و از این رو در ایشان این گشایش را قرار میدهد و سبب نجات ایشان میشود. به هرحال اینان هدایتیافتۀ الهی هستند. اینها نه در یک شرایط متافیزیک و عجیب، بلکه در وضعیت طبیعی در همین دنیایی که ما در آن قرار داریم و خورشید از مشرق طلوع میکند و در مغرب غروب میکند بدین رشد میرسند. در مراتب مختلف ارواحی خاص به آنها هب میشود و ایشان همچون پیامبران ظهور میکنند و پس از خارج شدن از این کهف گشایش مییابند. بهدنبال پاكترین روزيها هستند. بهدنبال تزکیه نفس، معاش، کسب و کار و شغلی هستند که پاكترین و سالمترین درآمد را داشته باشد تا بتوانند به زندگی پاك و مطهر و پربرکتی نائل آیند. این افراد آنهایی هستند که در جوامعی خطرناك و ضد معنوي قرار دارند بدین شکل که حرف و امر به معروف و نهی از منکرهاي ایشان در دیگر مردمان تأثیر نمیگذارد و مردم آنها را باور نمیکنند و کسی آنها و تقواي آنها را نمیپذیرد هرچند حالتی به ظاهر سرخورده دارند ولی کار بهجایی میرسد که خداوند به ایشان الهام میکند در خلوتگاه خود قرار گیرند و عزلت پیشه کنند. در غار تنهایی بهسر برند تا پروردگارشان گشایشی در ایشان حاصل کند. از این رو خداوند بر آنها گشایشی عظیم ایجاد میکند و آنها را با ارواح جدید از انبیاء قدیم متولد میکند و ارواح خاص و معروفی از مرسلین و انبیاء و اوتاد به آنها القاء (افاضه) میشود و این از آیات عظیم خداوند، حق و درستی است و ایشان از مصادیق قیامت و قائمیه و دولت حقطلبان خواهند بود.
  • 22. یاران کهف 22 یاران پنهان (تفسیري دیگر از یاران کهف) سخن از گروهی است که فعالیت زیرین و پنهانی معنوي و الهی انجام میدهند در غار تنهایی خود و یا غاري گروهی البته قطعاً کهف یک غار گروهی است. آنها میروند و رشد پیدا میکنند و متولد میشوند... مانند مریم مانند یحیی مانند ابراهیم و موسی تحول و تولدي دارند. و این تولد با دوري گزیدن و به گوشهاي رفتن و شروع دیگري کردن از اسرار کهف است. در این کهف، در این گوشهگزینی به ایشان وحی میشود و علاوه بر آن بر آنها هب میشود، یعنی بخشیده میشود و اینکه چه چیزي بخشیده میشود همان راز رسالت ایشان است... آیا حلول میکند توسط روح القدس مانند این مثل: مریم و کهف خاصی که در آن رفت در واقع تولدي واقع میشود... مریم (ع) عیسی (ع) کهف روح القدس « ك» به مریم عیسی هب شد « ع» به او هب (بخشیده) میشود چون یحیی! ( به کهف (گوشهاي تنها دعوت میشود  زکریا ك هـ اهل حق اینکه مذهب عشق از همه ادیان جداست؟! عاشقان را مذهب و ملت خداست و حقیقت... پیروي از هر آنچه را در بر میگیرد که روشن است و مایۀ روشنایی میباشد. اهل حق کسی است که پیرو درستی و کیفیت و برتري است؛ در تمام مراحل زندگی تعصب بیجا بر چیزهایی ندارد که از قبل بوده، موظف است پیرو حق باشد هرچند که آن حق بهتازگی روشن شده باشد! پیروي کردن از آداب و رسوم، درست است و کار صحیحی میباشد ولی
  • 23. یاران کهف 23 باید دربارة تمام رفتار و سنتها و آداب و رسومی که داریم تحقیق کنیم اگر در آن نقطۀ اشتباه و مبهمی دیدیم و به معنی حقیقی آن نرسیدیم از آن پرهیز کنیم. ضرورتی وجود ندارد که اهل حق حتماً مذهب و دین خاصی داشته باشند.! آنها میتوانند از تمام نکات باارزش ادیان و مذاهب بدون تعصب پیروي کنند... از آنجایی که ما معتقدیم دین قیم همان دین حقیقت است زمانی به استواري و ماندگاري در دین و اعتقادمان باقی میمانیم که بتوانیم پیرو آن حقیقت باشیم و آن حقیقت، یعنی پیدا کردن درستیها از کجیها از آنجایی که معتقدیم همیشه حق و باطل با همدیگر مخلوط بوده است! در هیچ دین و مذهبی به طور کامل حق و به طور کامل باطلها را پیدا نمیکنیم. پس ما اگر میخواهیم اعتقاد استوار و دین قیمی داشته باشیم به قول خداوند در قرآن، شایسته نیست که جز حق بگوییم! انه حق المبین... یعنی پیرو هر چیزِ درستی بودن بدون تعصب و باورهاي اشتباه دینی و خرافی! اهل حق، همان دینداران هر مذهب و آئین خودشان هستند. پس میتوانند مسیحی، یهودي، مسلمان، زرتشتی و... باشند با این تفاوت که پیرو حقیقت بیشتر هستند و بهسوي درستیِ بیشتر روي میآورند. آنها به هر ترتیب بین خوب و بدتر و عالی، انتخابکنندة عالی هستند! اصحاب زندان! (تفسیري دیگر از کهف) اینان گروهی از افراد هدایت شده هستند که توسط حاکمان وقت لازم به زندانها انداخته میشوند، جستجو و دستگیر و محبوس میشوند، البته خداوند رحمتش را بر این افراد میافزاید و در زندان رشد و پرورش مییابند و در این تأویل سگ نمادي از نگهبان و غار نمادي از زندان است، اما در نهایت آنها همگی آزاد خواهند شد و قدیسان و بزرگان نسلهاي پس از خود خواهند شد و نمونههایی از یاران واقعی رسول حق هستند، همانهایی که او را یاري نمودند و براي ظهورش قیام کردند و دستگیر شدند یا به سرزمینهاي دیگر پناهنده شدند.
  • 24. یاران کهف 24 قسمت دوم اصحاب شمارهدار یاران رقیم اسامی رسولان رجعتکننده ابراهیم یعقوب اسماعیل اسحاق عیسی یحیی ذوالکفل مریم الیاس ادریس نوح موسی هارون
  • 25. یاران کهف 25 اسامی دیگري از یاران کهف (یاران ارقام) 9 و 11 الف 25 ص 12 ل 58 ك 13 م 59 ع 14 ر 101 هـ 15 ن 112 ح 23 س 114 ي
  • 26. یاران کهف 26 اسماءالله در سورة حم شوري (اسامی دیگري از یاران کهف!): ﴾ اللَّهُ الْعَزِيزُ الحَْکِيمُ ﴿الشورى/ ٣﴾ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿الشورى/ ٤﴾ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِي م ﴿الشورى/ ٥ ﴾ وَ الظَّالِمُونَ مَا لهَمُْ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ ﴿الشورى/ ٨﴾ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ ﴿الشورى/ ٩ ﴾ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿الشورى/ ١٥ ﴾ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿الشورى/ ١٩ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِيرُ ﴿الشورى/ ٢٢ ﴾ اللَّهَ غَ فُورٌ شَکُورٌ ﴿الشورى/ ٢٣ ﴾ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿الشورى/ ٢٤ ﴾ يـعَْلَمُ مَا تَـفْعَلُونَ ﴿الشورى/ ٢٥ ﴾ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿الشورى/ ٢٦ ﴾ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿الشورى/ ٢٧ ﴾ هُوَ الْوَلِيُّ الحَْمِيدُ ﴿الشورى/ ٢٨ ﴾ يَشَاءُ قَدِيرٌ ﴿الشورى/ ٢٩ ﴾ يـعَْ فُو عَنْ ﴾ کَثِيرٍ ﴿الشورى/ ٣٠ ﴾ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ ﴿الشورى/ ٣١ إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ﴿الشورى/ ٥٠ ﴾ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَکِيمٌ ﴿الشورى/ ٥١ ﴾ إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ ﴾ ﴿الشورى/ ٥٣ ﴾ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿الزمر/ ٧ ﴾ فَـل مَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلهَاَ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿النمل/ ٨ مبارك است هرکس در این آتش و آنکسان که » «. پیرامون آن هستند پایانِ نامۀ اول