More Related Content Similar to Mobile version the reality slap - learning plan (20) Mobile version the reality slap - learning plan1. سیلیواقعیت
بود رضایتمند ،زندگی های سختی با مواجهه هنگام توان می چگونه
چی؟مسائل به توجه بدون نشاط و بهزیستی احساس به دستیابی
،محرومیت یا فقدان ،ترس ،بزرگ دردی هنگام در چگونه اینکه .بیرونی
.یابیم دست آرامش به بتوانیمیا تعهد و پذیرش بر مبتنی (درمان1ACT)
چطوری؟تکرار و یادگیری طریق ازو اصولتمرینواقعی سیلی هایت
چرا؟از عمیق حس ،درونی خشنودی .درونی خشنودی به دستیابی
شکاف یک با مواجهه زمان در حتی که است نشاط و تندرستی ،آرامش
1
انسان زندگی کردن توانمند و سازی غنی برای علمی اصول بر مبتنی مدل یک
مفاهیم مبنای بر و ،هیز استیون ،آمریکایی روانشناس سوی از که استآ ذهنگاهی
.است شده ساخته ها ارزش و
2. تجربه توانید می نیز بزرگ واقعیترویاهایت که زمانی مانند کنید اشان
ز ،یابد نمی تحققنمی پیدا دست اهدافتان به که مانیزن و کنیددگی
را خود ناعادالنه و رحم بی ،خشن رویمی نشاناتفاقاتی آن در و دهد
می.نیست شما خواسته که افتد
3. واقعیت سیلی
می ما چانه بر جانانه مشتی ناگهان زندگی که لحظاتیضرب کوبد؛های
می هم بر را ما تعادل که دردناک و ناگهانیمی تالش آن از بعد .زند-
می در زانو به نیز اوقات گاهی اما ،بایستیم خود پای روی کنیمآ.ییم
عالقه نه و داریم را انتظارش نه .است دردناک واقعیت سیلیبه ایآن
نمی را آن قطعا ومی بیدارمان سیلی ابتدا در .خواهیمخ سپس و کندود
.بینیم می روبرو شکاف با را
واقعیت شکاف
سمت در و ماست زندگی حقیقت که دارد قرار شکافی سمت یک در
و شکاف چه هر .باشیم داشته را آن داریم تمایل که واقعیتی دیگر
،باشد داریم تمایل آنچه و هست آنچه یعنی ،واقعیت دو این میان فاصله
دردناک ما در شده برانگیخته احساسات شود بیشتر.بود خواهد تر
4. راهبرد4مرحلهایآمدن کنار برای
شکاف باواقعیت های
1.:باشید مهربان خود بایعنیبه خود با چگونه اینکه
و حمایت خود از نحو چه به ،کنیم رفتار مالیمت و مهربانی
دردناک احساسات و افکار چگونه اینکه و ،کنیم آرام را خود
کمتری نفوذ و تاثیر تا کنیم مدیریت کارآمدی طور به را خود
زندگی بر.باشند داشته ما
2.:بیندازید را لنگرهالنگرانداختنبهمعنایرهاییازشر
طوفاننیست؛بلکهتازمانعبورطوفانمارادرجایخود
نگهمیدارد.
3.:بگیرید موضعمیتوانیمنگرشمانرانسبتبهاتفاقات
انتخابکنیم.زمانیکهیکموضعانتخابمیکنی،م
سرزندگیراتجربهخواهیمنمود.باموضعگیریشایدبه
واقعیتیکهخواهانآنهستیمدستنیابی،مولیزندگی
معنادارورضایتمندیخواهیمداشت.
5. 4.:بیابید را گنجهمچنین و بپذیریم را رنج و درد این وجود
ارائه برای دیگری موارد همچنان نیز زندگی کنیم درک
.دارد ما به کردن
امتیاز و هدف ،حال زمان
مسیر این چگونه که نیست مهم ،هستند درونی خشنودی دنبال به اگر
مانند غربی مدرن علمی های روش طریق از ،کنید می طی راACTیا
،یوگا یا تائویسم ،بودایی مانند شرقی کهن معنوی های روش طریق از
سه را آنها که اصلی مورد سه باP،نامیم می )امتیاز ،هدف ،حال (زمان
خوا مواجه.شد هید
حال زمان
باشیم داشته توانایی باید ،یابیم دست ماندگار رضایتی به خواهیم می اگر
از زیادی های بخش ما بیشتر .کنیم زندگی حال زمان در کامل بطور
از حجابی در ،هستیم افکارمان در غرق را روز«روان مهشناختی»پرسه
میر زندگی های غنیمت از بسیاری نتیجه در و ،زنیممی دست از اد.هیم
6. هدف
ُگ که میزان همان بههدف به نیز حال زمان ،دارد نیاز خورشید نور به ل
خواهد قرار معنا بی زندگی یک در فرد صورت این غیر در و دارد؛ نیاز
با باید ،بگیریم موضع شکاف این با مواجهه در بخواهیم اگر .گرفت
کنیم برقرار رابطه دهد می رخ واقعیت در آنچهارزش بدانیم باید ؛
.کنیم ایجاد خود در بودن هدفمند از حسی بتوانیم تا چیست هایمان
امتیاز
العاده فوق تجربه ،پیچیند می هم در شومینه در آتش و چوب که زمانی
حال زمان و هدف که زمانی .آورند می ارمغان به ما برای را شدن گرم
ال فوق تجربه ،شوند می ترکیب هم با قلبمان دربوجود را امتیاز عاده
می.آورند
بطور ،کنیم می تجربه فرصت یا امتیاز یک شکل به را زندگی که زمانی
رضایتبخش بسیار امر به زندگی روند طبیعیمی تبدیل تریشدست .ود
قدردانی برخورداریم آن از لحظه این در آنچه از و نکشیم خود هدف از
.نمائیم
7. مرحله1-با
مهربان خود
باشید
دحمایتگر ست
می سیلی شما به واقعیت که زمانیمی رهایتان سرگردان و زندکاز ،ند
واکنشی دارید؟ انتظاری چه عزیزانتاندلسوزانهه به را پیام این کهمراه
:باشد داشته«کنارت درمراقب ،هستمپذیرفته را تو ،هستم تامدرکت ،
8. میمی ،کنمکشیده که رنجی و درد توانمر ایمی و بفهمم اخواهم
.کنم کمکت»هر از پیش باید ،دلسوزانه واکنش ،کلی قانون عنوان به
.شود داده نشان دیگری واکنش
فرد بهتریندلسوزانه واکنش این برای.هستید خودتان ،ک هر زیراجا
که واقعیتی سیلی شدت به توجه بدون ،دهید انجام کاری هر و بروید
می مواجه آن با،شوید«دوست بهترین»تا بود خواهد همراهتان شما
حمایتمی رنج و درد متحمل که زمانی :کند تانهمدردی شما با ،شوید
میمی اشتباه مرتکب وقتی ،کندمی درکتان ،شویدک زمانی و ،کنده
می دست از را خود شهامتمی دلگرمی شما به دهید.دهد
غمخواری و ورزی شفقت
ابتدای در ما که زمانیخود به ورزی شفقت یادگیری به شروع ،مسیر
میرابطه آغازین نقطه ،کنیمورزی شفقت .است خویشتن با زیبا ای
میل و ،دلسوز و مهربان روحیه با ،دیگران رنج و درد به توجه یعنی
.کردن حمایت و بخشیدن ،کردن کمک به حقیقی
9. :است اصلی مولفه دو شامل خود به ورزی شفقت1مهربان )با بودن
،خود2.)آگاهی (ذهن بودن همراه خود رنج و درد با )
دلسوز دستی :تمرین
.بگیرید قرار متمرکز راحت حالتی در کنید سعی
نشسته صندلی روی اگر مثال برایمی ،ایدتوانید
،کنید صاف را خود کمر ،شوید خم جلو به کمی
شانهبه را خود پاهای و بیندازید پایین را هایتان
شکاف اکنون .دهید فشار زمین کف به آرامی
یاد به را هستید کشمکش در آن با که واقعیتی
ماهیت روی تامل صرف زمان دقیقه چند .آورید
رخ اتفاقی چه بیاورید یاد به :کنید شکاف این
ممکن و گذاشت تاثیر شما روی نحو چه به ،داد
ببینید و بگذارد تاثیر شما روی نحو چه به است
اف چهشما در دشواری و سخت احساسات و کار
می انگیخته بر.شود
10. یکیدستان ازبسیار شخصی دست تصور با تان
مهربانی و آرامی به و کنید بلند دلسوز و مهربان
بدن از قسمتی هر رویهمه از بیشتر مه تان
.بکشید است دیده آسیب
است ممکنگردن ،پا ،سر ،سینه در بیشتر همه از
احسا شکم یادستتان .باشید کرده رنج و درد س
و شدت بیشترین که دهید قرار قسمتی روی را
می حس را رنجمی حسی بی احساس اگر کنید؛-
قرار بدن از قسمت آن روی را خود دست ،کنید
.است کرده دریافت را ضربه بیشترین که دهید
کرختی دچار نه و دارید رنج و درد حس نه اگر
شدهدرس را دستتان ،ایدقرار سینه مرکز روی ت
.دهید
اهمان دستتان دهید جازهبماند؛ باقی آرامی به جا
کف از گرمایی .کنید حس خود بدن روی را آن
می بدن به را جریانی دست.کنید احساس رساند
11. بدن کنید تصور اکنونتمام چه هر لطافت با تان-
می قرار رنج و درد این حول تررها را خود :گیرد
با ،کنیدآن در و باشید مهربان رنج و درد این
زده بهت اگر .کنید ایجاد آرامشحول پس ،اید
بهت آنآن با لطافت با و کنید رها را خود زدگی
آسیب اگر (و کنید برخوردبهت یا دیدهزده
دوست که شکلی هر به را حس این ،نیستید
این مثال برای است ممکن .کنید تصور دارید
که کنید تصور طورجادویی شکل به قلبتان در
).است شده گشوده
مهربانی و آرامی بهبهت یا درددر را خود زدگی
قطعه یا گریان نوزادی گویی بگیرید؛ آغوشای
.دارید خود دستان در را هنری کاری از ارزشمند
همچنانادامه دلسوزی از سرشار را دست نوازش
که کسی به را خود عالقه دارید گویی ،دهید
برامی نشان است مهم یتاندهید اجازه .دهید
12. بدن درون به انگشتانتان طریق از مهربانی
.یابد جریان
اکنونخاصی مهربانی با خود دست دو هر از
دست از یکی .کنید استفادهسین روی را هایتانه
به دهید اجازه .دهید قرار شکم روی را دیگری و
نقش خود دستان با .بمانند باقی آنجا آرامی
است الزم قدر هر .کنید ایفا خود برای را مهربانی
.کنید توجه خود به ،بمانید باقی حالت این در
.کنید هدیه خود به را حمایت و آسودگی
دلتا که قدر هر را کار این:دهید ادامه خواست ن
در .دیگری مقدار هر یا ،دقیقه پنج ،ثانیه پنج
است مهربانی روح این ،تمرین این انجام زمان
.آن زمان مدت نه دارد اهمیت که
13. حال زمان به بازگشت
شده غرق دردناک افکار از انبوهی درون که حالی درنمی ،ایمد توانیمر
نشا کارآمد واکنشی واقعیت شکاف برابرک اولین ،بنابراین .دهیم ناری
می چگونه بیاموزیم که است این دهیم انجام باید کهبه را خود توان
که مهارتی از استفاده با کار این .بازگرداند حال زمان«رابطه»نامیده
میمی انجام شود.گیرد
«رابطه»ذهن با مرتبط اصلی مهارت سه از یکیمولفه (دو .است آگاهی
دیگر«جداسازی»و«انبساط»می نامیده.شوند)«رابطه»معنای به
همراه به ،کامل توجه کردن معطوف :است خود تجربه با شدن درگیر
دادن رخ حال در و اینجا در آنچه به نسبت ،کنجکاوی و پذیرندگی
.استدو حداقل را تمرین این،.دهید انجام روز در بار سه
باشید درخت مانند :تمرین
فوی درختی به:کنید فکر نیرومند وریشههای
ریشه پایش زیر زمین عمق در که دارد قوی
14. است رفته باال سمت به ستبرش تنه ،است دوانده
شاخه وتصویر این از .آسمانند به رو هایش
گام کردن دنبال در تا کنید استفادهال زیر هایهام
.باشد بخشتان
گام1ریشه .ها
نشسته چهکف ،ایستاده چه وروی را پاهایتان
پاهایتان به زمین کنید احساس .دهید قرار زمین
می وارد فشارپاهایتان آرامی به نیز شما و ،کند
سوی از وارده فشار به .دهید فشار سمتش به را
در آهسته کشمکشی و پاهایتان کف به زمین
صاف را خود فقرات ستون .کنید دقت پاهایتان
شانه دهید اجازه و کنیدرو هاسوار کمرتان ی
پاهایتان و فقرات ستون در را زمین جاذبه .شود
جریان در پاهایتان زیر زمین که انگار کنید؛ حس
می ریشه زمین در دارید گویی .استخو و دوانیدد
می زمین در محکم را.کارید
15. گام2تنه .
آرامی بهریشه سوی از را خود توجهسمت به ها
اصال (این کنید معطوف آن تنهنیس تصادفیت
،سینه قفسه و شکم که«تنه»نامید بدنتانمی ه-
بر که پاهایتان روی را خود توجه از کمی ).شود
تمرکز بیشتر ولی ،کنید معطوف دارد قرار زمین
تنه روی را خودصندلی روی .دهید قرار تان
شده ایجاد تغییرات به و بایستید صاف یا بنشینید
.کنید دقت بدنتان حالت دربهنفس آرامیهای
قفسه رفتن پائین و آمدن باال به و بکشید عمیقی
شانه مالیم سنگینی به .کنید دقت خود سینه-
.باشید داشته توجه شکم حرکت و ریتم و هایتان
ریهسپس و کنید خالی هوا از کامل بطور را ها
اکنون .سازند انباشته را خود دوباره دهید اجازه
:دهید گسترش را خود آگاهی،خود تنه کل به
ریهشانه ،سینه قفسه ،هاهمزمان ،شکمتان و ها
16. ادامه نفس ده تا حداقل را کار این .کنید دقت
را کار این ،دارید اختیار در کافی زمان اگر دهید؛
.دهید ادامه نفس بیست الی پانزده تا
گام3شاخه .ها
مانند درستشاخهآسمان به که درختی های
مینیز شما ،روند.بروید خود پیرامون دنیای به
حس تمامیدر و بیندازید کار به را پنجگانه های
توسعه جهات تمامیکنجکاوی با ،دهید شان
می را چیزهایی چه که کنید دقتببینی توانید،د
به همچنین .کنید لمس و مزه ،استشمام ،بشنوید
ریشهنفس زمینه پس ریتم و خود تنه هاو
داشته توجه خود کشیدنتمرکز ولی ،باشید
پیرامون محیط روی را خود اصلی.دهید قرار تان
چه انجام مشغول و دارید قرار کجا در اینکه
هر با همزمان .کنید احساس را هستید کاری
می که نفسی.کنید مزه و استشمام را هوا ،کشید
17. لمس پوستتان با که چیزهایی از مورد پنج به
میهوایی مانند ،کنید توجه کنیدصورت به کهتان
میدر که ساعتی ،دارید تن بر که لباسی ،خورد
که چیزهایی از مورد پنج به . ... و دارید دست
می،شکل ،اندازه به و کنید دقت ببینید توانید
پنج به .کنید توجه آنها بافت و درخشندگی ،رنگ
می که چیزهایی از موردکنید دقت بشنوید توانید،
مختلفی صداهای مانندتمدن.اکنون یا طبیعت از
دهید انجام است قرار که کاری درگیر کامل بطور
.سازید آن معطوف را خود توجه تمام و ،شوید
استیون لوییز رابرت جمله ،ندارید صبوری مطلوب نتیجه حصول در اگر
:کنید یادآوری خود به را ،اسکاتلندی بزرگ نویسنده ،سون
«امروز آنچه اساس بر نه را خود روزکرده درودانه اساس بر بلکه ،اید-
کاشته که هایی.کنید ارزیابی اید»
18. ارباب صدای
جلب فقط هدفش که کنیم تصور گویی قصه را خود ذهن دهید اجازه
.است خود سوی به شما توجهدر کردن زندگی شیفته شدت به ما ذهن
می آینده به نگرانی با ،است گذشته رنج و دردمی یا نگردم خواهدارا
می بازگو آنچه اینکه با .کند اذیت کنونی واقعیت شکاف مورد درک،ند
می پردازی قصه طریقی به اما ،نیست سودمند عمالبه ما که کند
داستانمی جذب او های.شویمیا کلمات توالی ،داستان از منظورم
عکسمی منتقل شما به را اطالعاتی که است هاییا گذاشتن و کندسم
بر داستانمی کمک به آنها رویمدیریتشان کارآمدتری بطور تا کند
.کنیم
می ،افکار تولید در انسان بفرد منحصر و ارزشمند قابلیتتوانکاری د
مه فضای در که کندو شده خود افکار جذب ،شویم سردرگم آلودی
ساز مشکل خود ما افکار .بدهیم دست از را روزمره زندگی با تعامل
بو باعث و نیستندنمی روانی غلیط مه آمدن جودن این بلکه ،شوندحوه
19. می وجود به را غلیظ مه این که است افکار به نسبت ما واکنشآ.ورد
.دارند وجود ما سر در همواره واژگان و عکس شکل به افکار
کردن توجه :تمرین
ببندید را چشمانتان دقیقه یکخو افکار به ود
در شما افکار نظرتان به .کنید دقتبدن کجای-
گرفته جای تانجای در یا حرکتند حال در آیا ،اند
مانده ثابت خودعکس شبیه بیشتر آیا و انده،ا
واژهاز ذهن (گاهی .خیر یا هستند صداها و ،ها
می خجالت شود بررسی که اینرو این از کشد؛
می امتناع آنها بروز از و ناپدید را افکارتانکن.د
،داد رخ امر این اگرو خالی فضای به فقط
کنید دقت است برقرار سرتان درون که سکوتی
حتی ذهنتان زود یا دیر .بکشید انتظار صبورانه و
:بگوید فقط اگر«کردن ارائه برای فکری هیچ
ندارم»می سر از را خود کار دوباره ،)!گیرد
20. جداسازی
می جدا افکارمان از را خود که زمانیتسلطشان تمامی آنها ،کنیمروی
می دست از را ما.دهند«جداسازی»کنیم جدا افکارمان از را خود یعنی
تصاویر و کلمات جز چیزی افکار که ببینیم :کنیم نظاره را آنها واقعیت و
خودرا توجه تمام نیست نیازی ،کنیم اطاعت آنها از نیست الم .نیستند
کنیم رفتار تهدید یک شکل با آنها با و کنیم معطوف آنها به.وضعیت در
آنها از را خود و شده دور گام یک افکارمون از سادگی به ،جداسازی
می رهامی واقعیشان شکل به را آنها .کنیمبینیم–تص و کلماتاویر–
می اجازه و.بمانند باقی خود جای در دهیم
کردن دقت هنر
تمرین از یکی ،خود جداسازی برای گام اولینانجام که است هایی
دادهافتاده گیر آن در که غلیظی مه به توجه .توجه تمرین :ایدایمسب ،
می آن رفتن بین ازتوجه ،خود جداسازی برای گام اولین بنابراین .شود
شده ترکیب افکارمان با ما که است نکته این بهگ افکارمان (در ایمو م
شده آنها جذبذهن تمام یا ایملحظه .)است شده آنها درگیر مانک ایه
21. می متوجهشده غرق خود افکار در شویمجدا آنها از را خود باید ،ایم
عمل .شویم هوشیار و بازگردیم حال لحظه به ،کنیم«شدن هوشیار»
.است جداسازی گام اولین حال همه در
مه در سرعت به مسائلی نوع چه دادن روی از بعد کنید دقت همچنین
روانمی گم شناختی،مشاجره یک :شویدرانندهگرفته را شما راه که ای،
یک پایان ،تحقیرآمیز یا نامنصفانه اقدامی ،شکست ،شدگی طرد یک
جمله ،بزرگ فرصتی ،جدی مهلتتحریک اییک ،خوب خبر یک ،آمیز
.عزیزانمان از یکی خاطره و یاد یا عکس ،فیلم ،آهنگ یک ،بد خبر
ش خالص غلیط مه این شر از که زمانی اینکه آخر در وکنی دقت ،دیدد
می انجام کاری چه دارید و هستید کجا درچه بین این در ببینید .دهید
داده دست از را چیزهایی.اید
کنید متوقف را فیلم
نمی ماداستان مانع توانیممی ولی ،شویم خود سر درون صدای گویی-
نسبت را خود وکنش و بگیریم را او مچ کار این انجام زمان در توانیم
22. ای بهداستان به :کنیم انتخاب مسئله نهدایت اجازه مفید هایگری
داستان و دهیمبی هایبرگ مانند فایدهو بیایند ،باد در رقصان های
.بروند
عمیق نگاهی بیایید.کردن توجه :باشیم داشته جداسازی گام اولین به تر
می اینکار با همزمان)الف :کنیم توجه نیز دیگر مورد دو به توانیماین
ذهن کهمی کار چه دارد مانواکنش آن به نحو چه به ما )ب و کند
می نشان.دهیممی متوقف را فیلم پخش ما که زمانید دیگر ،کنیمر
می ،نیستیم داستان جریانواقعیت ببینیم و برگردیم عقب به توانیمآن
صفحه یک روی تصاویر و صداها بجز چیزی اصل در که چیست؛
.نیست
:تمرینجداسازی فرایند
اول گام–(با و کنید مکث ثانیه سی حدود
ذهن که کنید توجه )کنجکاویچه مشغول تان
و کلمات است؟ خاموش و آرام .است کاری
می تولید جدیدی تصاویرمی اعتراض کند؟کند
23. که«احمقانه کار ایناست؟ ای»یا«اتفاقی هیچ
نمیافتد»؟
دوم گام–فرایند در بعدی گامجداسازی
«نامگذاری»کردن فکر روند نامگذاری .دارد نام
می کمکفاصله موضوع از کمی بتوانیم کند
برخی .کنیم نظاره را افکارمان دور از و بگیریم
:از عبارتند نمونه های نامگذاری از«نگران
شدن»،«کردن سرزنش»،«شدن خشمگین»،
«خیالبافی»،«شدن مضطرب»،«اندیشناک
بودن»،«یادآوردن.»به باید نامگذاری این
گونهو کند خالصه را موضوع )الف که باشد ای
منبع اکنون هم مسئله این که کند تصدیق )ب
.شماست زندگی در رنج و درد از عظیمی
سوم گام–خنثی نیازمند مرحله این اجرایسازی
شده درگیر آن با که است افکاری قدرتایم؛
می کمک به که کاریرا آنها واقعی ماهیت کند
24. و کلمات جز چیزی شویم متوجه و کنیم درک
.نیستند تصاویر
خود زندگی مشغول و کن رهایش
باش
با کنید فرضجمالت با ،داشتید خود زندگی شریک با که دعوایی
بیگفته شما به کار محل در رئیستان که مهریگن احساس با ،استاه
رف در رفتن در کوره از خاطر بهکودک با تاراین به کردن فکر با یا تانکه
می آزار را خود ،است بوده نامنصفانه شما با زندگی چقدراین .دهیدها
این بگویم شما به نیست نیازی و چسبیدند محکم انواع از مواردی
می کمکتان چسبندگیکاهش و استرس افزایش باعث فقط یا کند
می سرزندگیمچ که زمانی ،بنابراین .شودبه چسبیدن حین در را خود
تا ،بکشید عمیقی نفس :است ساده بسیار ،بعدی قدم ،گرفتید موضوع
.کنید رها را آن تر تمام چه هر آرامی به سپس و بشمارید سه
25. :تمرینآن کردن رها و تنفس
رهایش و دارید نگه را آن ،بگیرید نفس یک
.کنید
که زمانی و برید فرو را عمیق نفس آرامی به
ریهنفس ،شد هوا از پر هایتان.دارید نگه را تان
می که جایی تا.دارید نگه را خود نفس توانید
حبس سینه درون را خود نفس اینکه با همزمان
کردهپیوسته بطور فشار نحو چه به کنید دقت ،اید
می وارد شما به.شود
شما شکم و گردن ،سینه در اتفاقی چه کنید دقت
می.افتد
دقت آن از ناشی فشار و آمده بوجود تنش به
.کنید
26. شانه ،گردن ،سر در که احساسی بهقفسه ،ها
.کنید دقت دارید خود شکم و سینه
نفس.دارید نگه را تان
.دارید نگه را آن همچنان
قوی احساسات این نحو چه به کنید دقتو تر
می ناخوشایندترمی سعی بدن نحو چه به ،شوند-
زو با کند.دارد وا بازدم به را شما ر
حس این،کنید بررسی دقت با را فیزیکی های
با قبال هرگز که هستید کنجکاوی کودک گویی
مسئله چنین.بودید نشده مواجه ای
نمی دیگر که زمانیثانیه یک حتی توانستید
نفس بیشتررها را آن آرامی به ،دارید نگه را تان
.کنید
،کردن رها با همزمان.کنید لمس را تجربه این
27. .بدانید قدر را بازدم ساده لذت
.کنید توجه بود شده ایجاد که تنشی شدن رها به
ریه شدن خالی بهشانه افتادن و هاکنید توجه ها.
.بدانید قدر را نفس کردن رها ساده لذت
بشمرید سه تا بگیرید نفس :تمرین
نگه را آن شماره سه تا و برید فرو عمیق نفس
د.ارید
تمام چه هر آرامی به دهید اجازهنفس این ،تر
ریه.کند ترک را شما های
شانه دهید اجازه ،خود بازدم با همزمانهایان
شانه که کنید احساس طور این و ،بیفتدهایتان
می فرو پشتتان درون دارند.روند
28. .کنید دقت رهایی حس به دیگر بارساده لذت
.بدانید قدر را بازدمچه کردن رها کنید دقت
ح.دارد سی
سوم راه
می دردناک احساسات با آمدن کنار برای برای راه دو فقط ،ما بیشتر-
کنترل :شناسیم.باشیم آنها کنترل تحت یا کنیم شانب یادچگونه گیریم
چگونه یابیم؛ دست امنیت و آرامش از حالتی به ،رنج و درد هنگام
که کنیم ایجاد خود درون فضاییبدون بتوانند احساسات آن طریق از
حرکت آزادانه ،زمین به کوباندنمان و سو آن و سو این به ما دادن هل
را توانایی این .کنند«انبساط1»می گشودگی یاسه از یکی که نامیم
ذهن اصلی مهارتمی دانسته آگاهی.شود
1
رسمی اصطالحACT.است پذیرش ،
29. مرحله چهار آزمایش یکای
یافتن :است بعدی مرحله به رسیدن برای شما کردن آماده تمرین نکته
.دردناک احساسات با مواجهه هنگام ،گشودگی و انبساطآزمایش این
:دارد مرحله چهار
مرحله1جزوه کنید تصور :دارید دست در که ای
نظرتان به که است احساساتی تمام شامل
و لحظه (چند است دشوار کاری آنها مدیریتقت
.)ببرید نام را آنها و بگذارید
مرحله2پاراگراف این پایان به که زمانی :
خود صورت جلو و کنید باز را جزوه ،رسیدید
شما بینی با تقریبا که نزدیک آنقدر ،بیاورید
بطور و بپوشاند را صورت باید جزوه .شود مماس
به را جزوه .شود مسدود اطراف از دیدتان کامل
ب حدود شکل ایناین به و دارید نگه ثانیه یست
.کنید توجه خوب تجربه
30. مرحله3حاوی جزوه این کنید تصور دیگر بار :
دردناکبه که زمانی .شماست احساسات ترین
نگه باز را جزوه ،رسیدید پاراگراف این انتهای
لبه دست دو با و داریدو بگیرید را آن جلد های
می که جایی تادو خود از را آن توانید.دارید نگه ر
این به و بمانید حالت این به دقیقه یک حدود
خوب نیز تجربهتوجه.کنید
مرحله4پاراگراف این انتهای به که زمانی :
تمامی جزوه این که کنید تظاهر هم (باز رسیدید
آرامی به ،)دارد بر در را شما دردناک احساسات
دهید اجازه و بگذارید خود پاهای روی را آن
ث بیستهمان انیهبا همزمان .بماند باقی جا
دست ،خود پاهای روی جزوه قراردادنرا هایتان
با ،بکشید عمیق نفسی و کنید باز هم از
بررسی را خود اطراف محیط کودکانه کنجکاوی
31. ،دیدن ،شنیدن قابل چیزهایی چه ببینید و کنید
.است بوییدن و کردن لمس
کنجکاوانه نگاه
برای تالش جای بهمی آنها سمت به ،رنج و درد از فراررا آنها ،رویم
می تفحص و بررسیخود درون فضایی ایشان برای نهایت در و کنیم
می ایجادخود خودی به ،آگاهانه شکل به احساسات مشاهده .کنیم
که کجا هر .نیست تلویزیون در وحش حیات تماشای از تر خطرناک
کنجکاوانه دیدی ،توانستیدب داشته ترنگاهی نیست نیازی .اشیدطوالنی
کنجکاوانه دیدی فقط بلکه ،باشید داشته مدتتو روی از و (دقیق)جه
.است کافی
کنید توجه خود احساس به :تمرین
اکتشاف برای دارید قصد .کنید مکث لحظه یک
بروید اکتشافی سفری به خود دردناک احساس
.بنگرید آن به متفاوت دیدی با وآر نفس یکام
32. وبدن به را خود توجه و بکشید عمیقتان
.سازید معطوف
تک پائین به رو و کنید شروع خود سر باالی از
.کنید بررسی بطوراجمالی را خود اعضای تک
بدن قسمت کدام در کنید دقتحس این تان
قویچشم ،پیشانی :است تر،گلو ،دهان ،فک ،ها
شانه ،گردن،باسن ،لگن ،شکم ،سینه قفسه ،ها
دستخاصی چیز هیچ (اگر پاهایتان؟ یا ها
نمی احساس،دهید ادامه تمرین به هم باز ،کنید
.)کنید تمرکز خود حسی بی روی و
،یافتید خود بدن در را حس این مکان که زمانی
یک گویی ،کنید وارسی کنجکاویکامل با را آن
زیستموجوداتی با که هستید دریایی شناس
دری اعماق در جذاب و جدیدشده مواجه ا.اید
می جدیدی چیز چه ببینیدآن مورد در توانید
33. می دست به آن کردن لمس از که (حسییا آید
رفتارمی شکل چه به که این.کنید کشف )کند
.کنید دقت ارتعاشات و نواسانات ،انرژی بهبه
«الیههای».کنید دقت آن در موجود مختلف
می آغاز را خود کار کجا از کنید دقتکجا و کند
می متوقفحال در سطحی؟ یا است عمیق .شود
سبک مانده؟ خود جای در ثابت یا است حرکت
سنگین؟ یا استمی آیا است؟ چقدر دمایش-
شوید؟ آن گرم یا سرد نقاط متوجه توانید
دقت دارید آن به نسبت که مقاومتی هرگونه به
بدن ،هستید آن بر و دور وقتی آیا .کنیدتان
تن احساسمی شنفس آیا کند؟شماره به تان
ذهن آیا است؟ افتادهخلقی کج و اعتراض تان
میکند؟
34. انتخاب نامی خود احساس برای :تمرین
کنید
آن برای ،خود احساس به کردن توجه با همزمان
:بگویید خود به آرام .کنید انتخاب نامی«این
است ترس»،«است خشم این»یا«احساس این
است گناه»(اگرنمینام به دقیق طور به توانید
امتحان را جمله این پس ،کنید اشاره خود حس
کنید«است رنج و درد این»یا«حسی بی
است).»
روی گویی ،دهید ادامه احساس این بررسی به
می مطالعه جذابی دریایی موجودتفاوت .کنید
و دارد نامی موجود این که است این در بزرگ
می شما.دارید کار و سر چیزی چه با دانید
35. نفس خود احساس درون در :تمرین
بکشید
کنید تصور و بکشید عمیقی نفس آرامی به
جریان آن اطراف و احساساتتان درون به نفستان
می.یابدنفس که همزمانانجام را کار این تان
مییافته انبساط شما گویی ،دهدگویی اید؛
درون فضاییشد ایجاد تان،فضا این .است ه
.است آگاهی همان
می وسیع اقیانوس یک که طور همانتواند
،باشد داشته ساکنانش تمام برای کافی فضای
می نیز شما وسیع آگاهیاحساساتتان تمامی تواند
.دهد جای خود در رانفس خود درون در پس
و دور .کنید ایجاد آن پیرامون فضایی و بکشید
فض .کنید خالی را برشاختیارش در کافی ای
.دهید قرار
36. مقاومت تمامی دروناز خود بدن در موجود های
تنش قبیلانقباض و مشکالت ،هاعضالنی های
خود درون در نیز آنها تمامی برای و بکشید نفس
.کنید ایجاد خالی فضایی
مقاومت تمامی بهنگاه خود ذهن در موجود های
مقاومت کنید؛مانند قوی و سخت هایی«نه»،
«نیست درست کار این»یا ،«کارت پی برو»و
.بکشید عمیقی نفس
نیز را خود افکار ،خود نفس کردن رها با همزمان
آن داشتن نگه جای به .کنید رها،خود درون ها
برگ مانند دهید اجازهتکان ،نسیم در که هایی
می.بروند و بیایند ،خورند
دهید اجازه خود احساس به :تمرین
داشته دوست را احساس این تا نیست نیازی
فقط .کنید تائیدش یا باشید آن خواهان ،باشید
37. می ببینیداجازه .نه یا دهید اجازه آن به توانید
می که کجا هر دهیدجایی اکنون .باشد خواهد
می خود که استبجنگید؟ آن با چرا پس ،خواهد
کافی اندازه به دهید اجازه .کنید صلح آن با
فضاکافی فضای آن به .باشد داشته خود برای ی
هر دهید اجازه آن به .بدهید آمد و رفت برای
می که را کاریمی آنچه هر و دهد انجام خواهد-
.باشد خواهد
دهید بسط را خود حضور :تمرین
را خود توجه است ممکن دریایی شناس زیست
ولی ،کند متمرکز متمرکز اختاپوس روی
می همچنینتمر تواندبه و دهد بسط را خود کز
صخره و آن بر و دور آبدقت نیز پایش زیر های
.کند
38. می ما همگیهمین به را خود تمرکز توانیمنحو
کافی فضای که زمانی ،بنابراین .دهیم بسط
کنید سعی ،کردید ایجاد خود احساس برای
به که همچنان .دهید بسط را خود آگاهی
می دقت خود احساسک توجه ،کنیداین که نید
.است اکنون و اینجا از مولفه تنها
بدن ،احساس این اطراف دربا و دارد قرار تان
می بدن این،کنید لمس ،بشنوید ،ببینید توانید
.کنید استشمام و بچشیدعقب به گام یک پس
احساس آنچه به تنها نه بنگرید؛ خوب و بازگردید
میمی آنچه به بلکه ،کنیدمی ،شنویدبینیدو
می لمس.کنید توجه نیز کنید
نظر در قدرتمند پرتویی شکل به را خود آگاهی
را است شده مخفی تاریکی در آنچه که بگیرید
می نمایانبچرخانید جهات تمامی در را آن .کند
39. آن در که مکانی از روشن و واضح حسی به تا
.یابید دست دارید قرار
ذه نکنید تالش ،اینکار انجام با همزمانخود ن
منحرف دیگری سمت به احساس این سوی از را
.بگیرید نادیده را آن نکنید تالش همچنین .کنید
ارتباط خود پیرامون دنیای با دارید که حالی در
می برقرارحفظ خود آگاهی در را احساس ،کنید
.کنید
با همراه ،باشد جا همان حس این دهید اجازه
آنج در نیز آنها که مواردی تمامی.دارند حضور ا
فکر چیزی چه به داریدو حسی چه کنید دقت
میمی انجام کاری چه کنید دقت .کنیدو دهید
می نفس شکل چه بهدقت آنها همه به .کشید
.دهید قرارشان نظر مد و کنید
40. بطور .کنید نورانی خود آگاهی با را دنیا دو این
همین فقط گویی ،شوید خود زندگی درگیر کامل
را لحظه.دارید فرصت
میثانیه پانزده نسخه توانیدتمرین حال همه در تقریبا را تمرین این ای
نفس آن درون در ،برگزینید اسمی خود احساس برای و کنید دقت :کنید
برقراری برای را خود آگاهی و بماند باقی همانجا دهید اجازه ،بکشید
.دهید بسط خود پیرامون دنیای با رابطه
تیره عینکنارضایتی
جملهمی استفاده صورت در که دارد وجود ایحوزه هر در توانداز ای
:است چنین جمله این .کند ایجاد واقعیت شکاف زمانی هر در و زندگی
«نیست خوب کافی باندازه.»داستان از یکی جمله اینعال مورد هایقه
معموال ،کند داستان این درگیر را ما بتواند که زمانی و است ذهنزندگی
.شد خواهد دشوارتر ما برای کردن
41. مسئله نیست مهمشده مواجه آن با که ایگذراندن ،باشد بد چقدر این
غلیظ مه در خود روزهای«نیست خوب کافی باندازه»شم شرایط تنها ،ا
داستان چنگال در که زمانی .کرد خواهد بدتر هست آنچه از را«باندازه
نیست خوب کافی»می گیرافتیمعی با را زندگی که است این مانند ،نکی
می نگاه نارضایتی رنگ بهحرص و حسادت داستان این ساز زمینه .کنیم
:است طمع و«نیست خوب کافی باندازه دارم حاضر حال در آنچه.»
شفاف دوم مرحله .است نخست مرحله تنها ،حال زمان در کامل حضور
ا حل برای تالش با همزمان :است هدف سازیبیندیشی باید مشکل یند
می چیزی چه به کهچگونه آن به رسیدن برای و یابید دست خواهید
.داد خواهید انجام رفتاری
:تمرین
کنید سعیچنگال از را خود«خوب کافی باندازه
نیست»حوزه هر درنسبت به که زندگی از ای
می ظاهر آنجا در بیشتری.بکشید بیرون شود
انجام به موفق وقتیو دقیق ،شدید کار این
42. کنید؛ نگاه خود پیرامون دنیای به کنجکاوانه
لحظه در کنید تالش و باشید درخت یک مانند
می چه کسی باشید؛ داشته حضور حالشا ،داندید
تیره عینک که زمانی از شوید متوجه شما
برداشته خود چشمان از را نارضایتی،اید
کوچک مشکالتمی نظر به ترزن یا رسنددگی
ساده موضوع به آنها با کردنشده تبدیل تری
.است
مهربانی حکمت
بحث از است ممکنبه ورزی شفقت که باشید داشته یاد به قبل های
:دارد بخش دو خود«مهربانی»و«آگاهی ذهن»ب جا بدین تا .همهارت-
ذهن با مرتبط هایآگاهیگام .رابطه و انبساط ،جداسازی :پرداختیم
می اینجا در .است مهربانی با آنها کردن ترکیب بعدیبا خواهماجرای
شفقت از کاملی تجربه با را شما ،تمرین یک.کنم آشنا خود به ورزی
43. شفقت :تمرینخود به ورزی
آن در بتوانید که کنید انتخاب را راحتی وضعیت
اگر مثال برای .باشید زنگ به گوش و متمرکز
نشسته صندلی رویمی ،ایدجل به کمی توانیدو
شانه ،کنید صاف را خود کمر ،شوید خمهایتان
کف به را خود پاهای آرامی به و بیندازید پایین را
.دهید فشار زمین
با اکنون هم که آورید یاد به را واقعیتی شکاف
بگذارید وقت لحظه چند .هستید کشمکش در آن
روی چگونه اینکه و شکاف این ماهیت روی و
گذاشته تاثیر شمادهید اجازه .کنید تامل است
دشو احساسات و افکار.شوند برانگیخته شما در ار
1..باشید صبور
لحظهمکث ایانجام باید که کاری همه .کنید
.کنید مکث :است این دهید
44. و کنید مکث ثانیه چندذ ببینیدهنبه تانشما
می چهو سرعت و کلماتش انتخاب به .گوید
سخنرانی صدای بلندی میزانبا .کنید دقت اش
ذهن داستان به دقتتوجه تانکنید؛داستان آیای
شنیده بارها که آشناست و قدیمیداست یا ایدانی
شما ذهن است؟ جدیدبه رابرد زمانی دوره چهه
قضاوت چه آینده؟ یا حال ،گذشته است؛هایی
ب چه از است؟ کردهرچسبکرده استفاده هایی
است؟
ساکتش یا کنید بحث خود ذهن با نکنید تالش
بیشت بیان به فقط کنید؛کنی تحریکش ر.دبه
را داستانی چه دارد ببینید کنید دقت سادگی
می بازگو.کند
بر که مختلفی احساسات تمامی به باکنجکاوی
می انگیختهچیزی چه .کنید دقت شوند
،اندوه و غم ،گناه احساس شد؟ دستگیرتان
45. ،ناامیدی ،غضب شرمندگی؟ یا ترس ،خشم
استرس؟ یا دیوانگی ،اضطراببا همزمان
آنها برای نامی ،احساسات این شدن برانگیخته
:کنید انتخاب«است ترس این»یا«و غم
اندوه».
چه بدنتان در کنید دقت کنجکاو کودکی مانند
قسمت کدام در را آن است؟ وقوع حال در اتفاقی
می حس خود بدندمای و ،شکل ،اندازه کنید؟
می دارد؟ الیه چند است؟ چقدر احساسات این-
بیابید؟ آنها درون را مختلفی احساسات توانید
2.باشید گشوده
رنج و درد درون عمیقی نفس آرامی به اکنون
ک این .بکشید خود.دهید انجام مهربانی با را ار
آن برید؛ فرو مهربانی و توجه با به را نفس این
همچو رانو راحتی به رسیدن برای اقدامی
46. .بگیرید نظر در پشتیبانینف کنید تصورسدر تان
حول و درونرنج و درد حوش ویافته جریان تان
.است
شکل به وسیعی فضای کنید تصورجادویی،
بسیاری فضای است؛ آمده بوجود شما درون
شده ایجاد االن که احساساتی نوع این برای
با نباید ،باشند دردناک که هم چقدر هر .است
،خود احساسات با دشمنی جای به .جنگید آنها
آنه بههمانی دهید اجازه .دهید صلح پیشنهاد ا
می که،برانید را آنها اینکه بجای و باشند خواهند
.کنید اعطا آنها به زیادی فضای وجودتان در
شدید؛ خود بدن در مقاوتی هرگونه متوجه اگر
نفس نیز آن درون ،تنش یا انقباض ،شدن سفت
ایجاد خود درون فضایی نیز آن برای .بکشید
به .کنیدمی برانگیخته آنچه هرپیشنها شودد
47. دهید صلحاختصاص آنها به کافی فضای و
.خود مقاومت و احساسات ،افکار به :دهید
3.کنید بغلش آرامی به
دست از یکی اکنون.کنید انتخاب را خود های
و مهربان بسیار فردی دست این کنید تصور
مالیمت و مهربانی با را دست این .است دلسوز
ق رویبدن از سمتیآسیب همه از بیش که تان
بیشتر را رنج و درد شاید .دهید قرار است دیده
و گردن ،سر در شاید یا ،خود سینه قفسه در
شدیدتر که کجا هر کنید؟ احساس شکمتان
احساس اگر و دهید قرار آنجا را دست این است
می حسی بینمی یا کنیدمکان هیچ توانید
،کنید تعیین را مشخصیروی را آن سادگی به
.)دهید قرار خود سینه قفسه مرکز
48. چه ،مالیمت و آرامی به جا همان دهید اجازه
لباس رویبدن پوست روی چه و تانباقی ،تان
کف درون از که کنید احساس را گرمایی .بماند
دستمی جریان بدون درون به هااحساس .یابد
می کاهش را رنج و درد ،دستتان کنیداز ،دهد
می اضطرابتانمی ایجاد صلح و کاهداین .کند
بگونه .کنید بغل مالیمت با را رنج و دردآ این
حیوانی ،گریان کودکی گویی دارید نگه را
دست در را شکستنی هنری اثر یا ،دردمند
گرفتهانجام را کار این شفقت و صمیمیت با .اید
گو ،دهیدییعالقه مورد سخصآغوش در را تان
کشیدهای.د
انگشت درون از مهربانی دهید اجازههایتان
.یابد جریان
از یکی .کنید استفاده خود دست دو هر از اکنون
روی را دیگری و سینه قفسه روی را آنها
49. آرامی به دهید اجازه و ،دهید قرار شکمتان
همانلطافت و مهربانی با را خود .بمانند باقی جا
ارتباط خود با ،بکشید آغوش درب ،کنید برقراره
خود به را حمایت و آسودگی و کنید توجه خود
.کنید هدیه
4.بگوئید سخن مهربانی با
جمله اکنونخود به غمخواری و شفقت از ای
به نسبت شما عالقه یا نگرانی بیانگر که بگویید
کلمه آرامی به است ممکن .باشد خودتانای
مانند«باش آرام»یا«عزیزم»تا کنید بیان را
است ممکن .سازید باخبر خود نیت از را خویشتن
:بگوئید«آزاردهنده واقعا تمرین این اجرای
است»یا«است دشواری کار واقعا.»
:بگوئید است ممکن«میتمرین این اجرای دانم
می ولی ،است آزاردهندهاز ،دهم انجامش توام
50. آن پسمی برآیم.»نقل یک بیان از است ممکن
قول|ضرب ،کاهش برای عبارت یک یا المثل
یا نشدید موفق اگر .کنید استفاده رنجتان و درد
خود به بخواهید شاید آنگاه ،افتادید اشتباه به
:کنید یادآوری«همه مانند ،انسانم هم من ،بله
انسانشکست نیز من ،زمین کره روی دیگر های
میخورمی اشتباه و مکنم».
میانسان از بخشی این که کنید تصدیق توانید
یادآوری خود با مهربانی و آرامش با ؛ است بودن
همه که است احساسی همان این که کنید
انسانآن با واقعیت شکاف با مواجهه زمان در ها
می روبروبیانگر ،آمده بوجود رنج و درد .شوند
ک این :است مهمی بسیار مطلبزنده شما هاید،
که این و ،هستید مشفق فردی ،دارید قلب
می آنچه بین شکافیدریافت آنچه و خواهید
کردهایدوجود.داردکه است روندی همان این
51. انسان همهخو آن دچار شرایط این در هاشد؛ اهند
و ناخوشایند احساسیآزاردهندهآن خواهان که
با که است مشترکی نقطه همان این .نیستند
انسان دیگر.دارید زمین کره روی های
خود درون کودک با همدردی :تمرین
وضعیت درب قرار راحتیرا چشمانتان و گیرید
نقطه یابه ببندیدعمیق نفس چند .شوید خیره ای
نف به دقت و کنجکاوی با و بکشید کوتاهسها
انجام خود خیال در تمرینی است قرار .کنید توجه
شکل به ،تخیالتشان افراد بعضی .دهید
آنچه مانند ،است سرزنده و رنگارنگ تصاویری
می تلویزیون درصفحهافراد برخی بینیم؛
ناواضح و مبهم تصاویر شکل به ،تخیالتشان
اصال تخیالتشان نیز دیگری افراد است؛
فقط و ندارد تصویریایده و کلمات برتکی هاه
52. ایرادی باشد که شکلی هر به تخیالتتان .دارد
.ندارد
به .کنید تصور زمان ماشین داخل را خود اکنون
تا ،بازگردید عقب به زمان در ،ماشین این وسیله
خردسال کودکی شکل به را خود که زمانی
که مواقعی در را کودک این .کنید مشاهده
روید از بعد بالفاصلهدرد دچار استرس پر ادهای
می فراوانی رنج و.کنید بررسی ،شود
خود با و بیایید بیرون زمان ماشین از اکنون
این به دقیقی نگاه .کنید برقرار ارتباط کودکتان
آ و بیندازید کودک«را است گذشته وی بر چه
می گریه آیا .کنید لمساست؟ عصبانی کند؟
شرمند یا گناه احساس است؟ ترسیدهمی گی-
:دارد احتیاج چیز چه به واقعا کودک این کند؟
پرورش ،بخشش ،شدن درک ،مهربانی ،عشق
آرام ،مهربان صدایی با شدن؟ پذیرفته یا ،یافتن
53. این به ،مالیم و«کودکتان خود»ش که بگوییدما
میشده خاطر آزرده چقدر دانید.است
تجربه این از شما که حال بگوئید کودک این به
برای را تجربه این نیست نیازی دیگر ،آگاهید او
بگوئید کودک این به .کند مطرح دیگری افراد
و برده بدر سالم جان تجربه آن از دیگر او که
او بر آنچه از است دردناکی یادآوری فقط این
می و هستید اینجا و بگوئید او به .گذشتهدانید
می و ،است دیده آسیب چقدرهر به خواهید
می که شکلی.کنید کمکش توانید
خواسته آیا بپرسید کودک ازایشما ازدارد؟آیا
هرچه باشد؟ داشته احتیاج که هست چیزی
شما از کودک این اگر .بدهید او به خواست
را کار این ،ببرید خاصی مکان به را او خواست
آعو در .دهید انجامادای ،بوسیدن ،کشیدن ش
را چنین این هدایایی یا مهربانی روی از کلماتی
54. تخیالت در ،تمرین این .کنید عرضه وی به
می پس ،شماستمی آنچه هر توانیدبه ا خواهد
نمی کودکتان خود این اگر .بدهید ویچه داند
می:بگوئید او به ،ندارد اعتماد شما به یا خواهد
«شما ،ندارد اشکالیاینجا او از حمایت برای
آنچه هر تا بود خواهی آنجا همیشه و هستید
می او به کمک برایدهید انجام توانید.»
دلسوزش ،اینجائید شما بگوئید کودک این به
می و ،هستیددرد این از تا کنید کمکش خواهید
در را غنی و ارزشمند زندگی تا یابد بهبود رنج و
نس توجه و مهربانی .گیرد پیشخود به بت
واژه طریق از را کودکتانیا درآوردن شکلک ،ها
حس که زمانی .دهید ادامه دیگری روش هر
را شما مهربانی و دلسوزی ،کودکتان خود کردید
و بماند باقی جا همان دهید اجازه ،است پذیرفته
با را خود تنفسو توجهآگاهی.کنید همراه
55. کنجکاو و دقت با را خود تنفس دقیقه چندی
چشمانتان سپس ،کنید بررسیو کنید باز رابا
خود پیرامون فضای.کنید برقرار رابطه
شفقت ایجاد به را شمامی تشویق فرصتی هر در خود به ورزیکنم؛
شفقتدستیا برای کلیدیبکل در .است حقیقی و درونی قدرت به ی
آنها تک تک .دهید انجام خود با مهربانی برای کوچکی اقدامات ،روز
زندگی در.کرد خواهند ایجاد مهمی تفاوت تان
56. مرحله2-
لنگرهارا
بیندازید
خوددارید نگه محکم را
نمیفر حقیقت این از توانکرد اربزرگ واقعیت شکاف چه هر کهتر
بزرگ نیز آن از ناشی عاطفی رنج و درد ،باشدچنین در .بود خواهد تر
می بروز همیشه تقریبا که دارد وجود احساس نوع دو معموال شرایطی-
.خشم و ترس :کنندمانند دردناک احساسات اینموو حزر هستند؛ ج