2. توسعه بازار در داخل کشور در صنایع دیگر )مشتریان جدید در صنایع دیگر(؛
توسعه بازار در خارج کشور .
3. وجود کارشناسان جوان و فارغ التحصیلان با سواد دانشگاهی مناسب در رشته
های مورد نیاز به تعداد کافی در بازار کار؛
وجود برخی مدیران مجرب مرتبط با صنعت در شرکتهای مشتری که علاقه مند به
اشتغال در شرکت هستند؛
وجود تصویری مثبت از شرکت در نیروهای موجود در بازار کار؛
وجود قابلیت های آموزش ی مدیریت پروژه در مراکز آموزش ی بیرون شرکت؛
ایجاد فرصت هایی برای کار در پروژه هایی در کشورهای دیگر.
4. جذابیت کار در برخی شرکتهای مشاور و پیمانکاران که موجب ترک نیروهای خبره
می شود؛
کاهش احتمالی فرصتهای کار در صنعت فعلی به دلیل کاهش پروژه های شرکت در
اثر افت شرایط اقتصادی؛
5. ً
وجود منابع مالی لازم برای تدارک یک سیستم حقوق و دستمزد نسبتا م ناسب؛
تجارب فردی خوب در برخی
مدیران پروژه؛ وجود حمایت مدیریت ارشد از فعالیتهای مدیریت
منابع انسانی؛ وجود منابع مالی لازم برای توسعه حوزه مدیریت منابع انسانی؛
وجود علاقه زیاد در کارشناسان شرکت برای رشد
تخصص ی و حرفه ای.
6. قابلیت های رهبری و مربی گری کم مدیران پروژه؛
فرهنگ سازمانی نا متناسب با مدیریت سیستماتیک پروژه ها؛
دانش سیستماتیک پایین در مدیریت پروژه؛
فرهنگ سازمانی بسیار وابسته به مدیر ارشد شرکت؛
واحد مهندس ی دارای کارایی پایین؛
سیستم ارزیابی عملکرد غیر کارا؛
فقدان تخصص های لازم در حوزه مدیریت منابع انسانی؛
ارتباطات ضعیف بین برخی واحدهای سازمانی برای هدایت پروژه ها و انتقال دانش و تجربه بین
واحدها؛
تداخل زیاد در انجام نقشهای سازمانی؛
فقدان سیستمی برای پرورش جانشینان و مدیران جدید برای لایه های مختلف شرکت و پروژه
های بزرگ؛
نگرانی از مشکلات اخلاقی در انجام برخی پروژه ها.
7. چگونگی تقویت سیستمهای نگهداشت کارشناسان مهندس ی خبره و مدیران پروژه با
تجربه؛
نیاز به تخصص های لازم در مدیریت منابع انسانی برای ایجاد سیستم های لازم
برای توسعه شرکت؛
انتقال تجارب مدیریت پروژه بین پروژه ها؛
ارتقای سطح دانش تخصص ی مدیریت پروژه در شرکت و کسب گواهینامه های بین
المللی مربوطه؛
آماده سازی بخش ی از سازمان برای ورود به بازار پروژه های بین المللی؛
آماده سازی شرکت برای ورود به بازارهای جدید در داخل کشور؛
برنامه ریزی برای ارتقای اخلاق حرفه ای در شرکت.