More Related Content
Similar to موضوعات علمی نجومی مطرح شده در قرآن (14)
More from Dr Fereidoun Dejahang (20)
موضوعات علمی نجومی مطرح شده در قرآن
- 4. علم درباره کریم قرآن منطق
قابل که است شکلی به
نمی اختصاص و تخصيص
باشد.
ظلمت را جهل و نور را علم قرآن
نور مطلقا فرماید می ،داند می
دارد ترجيح ظلمت بر.
- 5. به را مسائلی صریحا قرآن
تفکر و مطالعه موضوع عنوان
کند می پيشنهاد.
نتیجه که همانهاست موضوعات این
و طبیعی علوم همین آنها مطالعه
غیره و تاریخی و زیستی و ریاضی
بینیم می دنیا در امروز که است.
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 6. آیه بقره سوره164فرماید می:«فی إن
اختالف و االرض و السموات خلق
فی تجری التی الفلک و النهار و الليل
من هللا أنزل ما و الناس ینفع بما البحر
بعد اعرض به فأحيا ماء من السماء
تصریف و دابة کل من فيها بث و موتها
السماء بين المسخر السحاب و الریاح
یعقلون لقوم الیات االرض و»؛
- 7. شب گردش در ،زمين و آسمانها آفرینش در
به که آب روی بر کشتی حرکت در ،روز و
و آمدن ،گردد می منتفع بشر آن وسيله
،گردد می زمين حيات سبب که باران ریزش
،اند حرکت در زمين روی در که حيواناتی
در که ابرها مخصوص حالت و بادها گردش
اینها همه در ،اند معلق آسمان و زمين ميان
است پروردگار حکمت و قدرت های نشانه.
- 8. و قوانین اینها همه یعنی
شناختن و دارند نظاماتی
به را شما نظامات این
کند می نزدیک توحید.
- 9. در مطالعه به را مردم صریحا قرآن
دانیم می و کرده توصیه امور این
به منجر که هاست همین مطالعه
زمین ،شناسی ستاره و فلک علم
علم ،دریاشناسی ،شناسی
و شناسی حیوان ،جویه کائنات
است شده غیره.
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 10. نجوم به راجع قرآن در
است مطرح زیر موضوعات:
1.به بینانه خوش نگرشى با قرآن«و هیئت
نجوم»به انسان سویه همه کوشش و تالش
آوردى دست را دانش این مایگى گران و عظمت
و ویژه گاه جاى به سوگند و برشمرده بزرگ
است افزوده و کرد یاد ستارگان معین فواصل:
است بزرگ سوگندى این بدانید اگر:
- 11. «انه و النجوم بمواقع اقسم فال
عظيم تعلمون لو لقسم»
(واقعه/75و76)
2.بسیار و ارزنده هایى نشانه ،نجوم
و خداوند قدرت ،آفرینش برعظمت بزرگ
،انسان ،زمین ،آسمان ،شب به روز خلقت
درآن پژوهش و تدبر و است جماد و حیوان
باشد مى عقل شکوفایى نشانه:
- 12. «و النهار و الليل لکم سخر و
النجوم و القمر و الشمس
آلیات ذلک فى ان ،بامره مسخرات
یعقلون لقوم»؛و روز و شب و
و ،کرد رام شما برای را ماه و خورشید
اویند فرمان مسخر ستارگان.ًمسلما
می تعقل که مردمی برای اینها در
است شواهدی کنند.(نحل/12)
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 13. 3.شمار روز و سال تقویم ،نجوم
است«القمر و الشمس
بحسبان»(الرحمن/5)؛خورشید
روانند حسابى بر ماه و.«لتعلموا
الحساب و السنين عدد»
(اسرا/12)؛و ها سال شماره تا
بدانید را عمرها حساب.
- 14. 4.ره و هدایت وسیله ،نجوم
جغرافیا در یابى(و خشکى
دریا)است«الذى هو و
لتهتدوا النجوم لکم جعل
و البر ظلمات فى بها
البحر..»
- 15. (انعام/97)؛که کسى است او
به تا داد قرار شما براى را ستارگان
خشکى هاى تاریکى در ها آن وسیله
،یابید راه دریا و«بالنجم و عالمات و
یهتدون هم»(نحل/16)؛نشانه و
وسیله به آنان و داد قرار نیز دیگر هاى
ستاره(قطبى)کنند مى یابى راه.
5
- 16. هستند زمین ناظران زینت ،نجوم:
«السماء فى جعلنا لقد و
للناظرین زیناها و بروجا»
(حجر/16)؛در ما یقین به
آن و دادیم قرار هایى برج آسمان
آراستیم تماشاگران براى را.
6
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 17. مواد از فضایى اجرام و نجوم
شناسى کیهان آموزشى و درسى
ها آن درکنار و آیند مى حساب به
برجسته و سودمند ،دقیق نکات
به اشاره مانند شده نشان خاطر
،آسمان عرض و طول فضا حدود
و چهارگانه فصول پیدایش...
- 18. «السماء فى جعل الذى تبارک
و سراجا فيها جعل و بروجا
منيرا قمرا»(فرقان/61)؛
کسى آن است بزرگوار و فرخنده
،برافراشت هایى برج آسمان در که
چراغ آن در و(خورشید)ماهى و
داد قرار نوربخش.
- 19. السالم عليه صادق امامدر
فرماید مى آیه تفسیر:«بروج»اختران همان
اند عبارت تابستانى و بهار برجهاى هستند
از:سنبله ،اسد ،سرطان ،جوزا ،ثور ،حمل
(،خرداد ،اردیبهشت ،فروردین با مقارن و برابر
شهریور ،مرداد ،تیر)و پاییز به که هایى برج
از اند عبارت دارند تعلق زمستان:«،میزان
قوت و دلو ،جدى ،قوس ،عقرب(مقارن و برابر
اسفند ،بهمن ،دى ،آذر ،آبان ،مهر با.)
- 20. 7.هایى نشانه ،قرآن نجومى آیات در
عمومى گرانش از است(جاذبه قانون
عمومى)یعنى جدید هیئت اساس که
داده تشکیل را مرکزى خورشید مدل
است:«السماوات رفع الذى هللا
على استوى ثم ترونها عمد بغير
القمر و الشمس سخر و العرش
مسمى الجل یجرى کل»(رعد/2)؛
- 21. بدون را ها آسمان که است کسى همان خداوند
برافراشت ببینید را ها آن که هایى ستون;گاه آن
رام را ماه و خورشید و ،یافت استیال عرش بر
خود سیر به معین مدتى براى کدام هر و ،گردانید
،دهند مى ادامه
«ترونها عمد بغير السماوات خلق»
(لقمان/10)عالمه چون هم مفسران از گروهى
به اشاره آیات این معتقداند سره قدس طباطبایى
دارند عمومى جاذبه قانون.
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 22. خورشید ،اساس براین
مرکز در است سال میلیاردها
و گرفته قرار شمسى منظومه
از روز هر رسد مى ما نظر به
در و کند مى طلوع مشرق
.شود مى ناپدید مغرب
- 23. در نیز ماه که چنان
کره گرد مدت همین
دو هر و ،گردد مى زمین
مى خورشید پیرامون در
گردند.
- 24. متوسط شعاع خط طول با زمین150میلیون
جاذبه عظیم نیروى و گرفته فاصله کیلومتر( F =
G.Mm/1o2) و بیضوى زمین مدار شود مى سبب
خورشید جانب به آن شتاب59%در متر سانتى
.باشد ثانیه
شتاب با ثانیه هر در زمین یعنى59%
افتد مى خورشید سوى به متر سانتى»و
را رقم این از بیش تجاوز مرکز از گریز نیروى
کند مى جلوگیرى.
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 25. شکل دایره تقریبا مسیرى ماه چنین هم
را آن زمین جاذبه نیروى و کند مى طى را
دقیق تعادلى و ،کشد مى خود سوى به
مرکز از فرار بین و زمین گرانش نیروى بین
و زیبا گردش چنین این که است برقرار ماه
داده قرار همگان دید برابر در را منظم
است«العليم العزیز تقدیر ذلک»
(انعام/96)؛تواناى خداوند گیرى اندازه این
است دانا.
- 26. از بیش قرآن در150درباره آیه
که شده نازل نجوم و هیئت
آیات کل به نسبت رقم این
نماید مى بزرگ نسبتى قرآن
خاطر را دانش این عظمت و
سازد مى نشان.
- 27. از بسیارى پایه براین
غیر و عبادى احکام
هیئت به اسالم عبادى
پیوند نجوم و
،دارند ناگسستنى
- 28. شناسى وقت ،روزه ،نماز ،جمله از(،ظهر ،فلق
شب نیمه ،شفق ،عشاء ،مغرب ،عصر)جهت
و شناسى قبله ،شرعى اوقات هنگام یابى
،شناسى هالل ،فضا و زمین جغرافیاى دانستن
یابى هالل(آن استحباب و استهالل)هاى ذبح
دفن ،محتضر احکام ،خسوف ،کسوف ،شرعى
و ،قبرها دهى شکل ،اموات...به رو حرمت
و ،تخلى هنگام نشستن قبله به پشت و قبله
و قبله روبه قرآن قرائت استحباب..
- 29. می الرحمن سوره در خداوند
فرماید:«القمر و الشمس
،بحسبانالرحمن/5»؛با ماه و خورشید
هستند موجود حسابی.
معین نظم و حساب اینها کار در یعنی
حساب دارند اینها که حرکاتی در ،هست
است کار در نظمی و.
- 30. در که شود می شروع مطلب این اینجا از
،است برقرار نظم و حساب عالم کار
ندارد وجود قاعده بی و حساب بی چیزی
هر که انتقالی حرکت و وضعی حرکت در
کهکشانها بلکه آسمانی ذرات این از یک
دارند حرکت جور صدها-همه در و
چیزشان-بی و تصادفات ،است حساب
ندارد وجود عالم کار در نظمی.
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 31. را انسان اینکه برای ،گوید؟ می را این چرا
بگوید:انسان ای!،کن حساب تسلیم را سر
نیست حسابی عالم کار در نکن خیال«اال
الميزان فی تطغوا*الوزن اقيموا و
الميزان تخسروا ال و بالقسط»بر را وزن و ؛
نگذارید کم را میزان و دارید برپا عدل اساس!
(الرحمن/9و8)«الشجر و النجم و
یسجدان»سجده او براى درخت و گیاه و ؛
کنند مى( !الرحمن/6.)
- 32. ستاره معروفش معنی نجم
اطالق هم گیاه به ولی است
شود می.
هم درخت و نجم گوید می قرآن
،کنند می سجده را خود خدای
هستند خود خدای ساجد.
- 33. ،خداست سجده روییدنش عمل همین گیاه
مثال درخت که است این مقصود اینکه نه
را سرش روند می خواب به مردم که شبها
گذارد می زمین روی و کند می کج.
است اطاعت ،است دیگری چیز او سجده:
هستند خاضع خود پروردگار امر مقابل در.
- 34. «الی استوی ثم
دخان هی و السماء
ائتيا لالرض و لها فقال
اتينا قالتا کرها او طوعا
طائعين»(فصلت/11)؛
ب غنی خداوند و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر ماالذات
- 35. کرد پیدا استوا که وقت آن(آسمان به)،
را فوق جو این و آسمان و سماء یعنی
او که حالی در داد قرار خود تسلط تحت
به او که وقتی در ،بود گاز یعنی بود دود
به و علویات این به خدا ،بود گاز یک صورت
بیاید گفت زمین(من که دستوری یعنی
کنید اطاعت دهم می)در آمدیم گفتند ،
هستیم مطیع که حالی.
- 36. سخن آنجا که است معلوم
هم لفظ جواب ،نیست لفظ
و پرورودگار امر ،نیست
بدون که را الهی قانون
آن ،کنند می عمل تخلف
آنهاست اطاعت.
- 37. آیه در17آمده الرحمن سوره:«و المشرقين رب
المغربين رب»دو پروردگار و مشرق دو پروردگار او ؛
است مغرب!«تکذبان ربکما االء فبای»پس ؛
کنید؟ مى انکار را پروردگارتان نعمتهاى کدامین!
(الرحمن/18)مغرب و مشرق جاها بعضی در قرآن در
شده ذکر«المغرب و المشرق هلل و»و شرق ؛
خداست آن از ،مغرب( !بقره/115)جاها بعضی در ،"
مغارب و مشارق"و مشرقها یعنی ،شده ذکر
جاها بعضی در و ،مغربها"مغربین و مشرقین"ذکر
مغرب دو و مشرق دو ،شده.
- 38. می ،نعمتهاست شمارش و تعدید مقام در قرآن اینجا
حد دو این میان خورشید اینکه بگوید خواهد(حد آخرین
تابستان حد آخرین و زمستان)خود ،کند می حرکت
زمین کار نبود جور این اگر که است حساب یک همین
اول روز مانند مثال همیشه اگر یعنی ،شد نمی تنظیم
که فوایدی و هست تابستان برای که فوایدی آن ،بود بهار
برای(هست زمستان برای که فوایدی و هست پاییز
نداشد وجود.)
میان در و مشرق دو این میان در که است این اش خوبی
هستند حرکت در خورشید و زمین همیشه مغرب دو این