Comparison

comparison

‫مقایسه‬

comparison
:‫ مقایسه‬

‫‪comparison‬‬
‫‪ ‬مقایسه:‬
‫‪‬‬

‫سنجیدن دو چیز یا دو شخص را بر اساس یک صفت مشترک در نتیجه‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫در مقایسه دو چیز یا دو شخص با صفت سر و کار داریم‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫نتیجه مقایسه به دو صورت بیان می شود:‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫1- برابری ) تساوی (‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫2- نابرابری ) نامساوی(‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫اگر دو چیز یا شخص را با هم مقایسه کنیم و آن دو در یک صفت مساوی‬
‫باشندبرابری آنها را با ‪ +as‬صفت+ ‪ as‬نشان می دهیم.در نتیجه‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫با این ساختار روبرو هستیم:‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫با این ساختار روبرو هستیم:‬
‫. اسم دوم + ‪+ as‬صفت + ‪ + is / are + as‬اسم اول ‪‬‬

comparison
‫برابری‬


‫ + اسم اول‬is / are + as + ‫ +صفت‬as + ‫. اسم دوم‬



comparison
‫برابری‬





I am 70 Kilos . My brother is also 70 Kilos. = I am as heavy as my
brother.

comparison
‫برابری‬






brother.
Jalal is 50 years old. Jalil is 50 years old . = Jalal is as old as Jalil .

comparison
‫برابری‬







brother.
Reza is 6 feet tall. Javad is 6 feet tall . = Reza is as tall as Javad .

comparison
‫برابری‬








brother.
This car is as clean as that one.

comparison
‫برابری‬









brother.
This house is as expensive as that house .

comparison
‫برابری‬










brother.
This picture is as beautiful as that one.

comparison
‫برابری‬











brother.
This pencil is as short as that pencil.

comparison
‫برابری‬












brother.
This ruler is as long as that one.

comparison
‫برابری‬













brother.
He is as clever as his brother.

comparison
‫برابری‬














brother.
This watch is as good as that one.

comparison
‫برابری‬













brother.
This watch is as good as that one.
Our village is as beautiful as their village.



‫‪‬‬

‫برابری قید‬
‫. اسم دوم + ‪+ as‬قید + ‪+ as‬اسم اول + فعل اصلی‬
‫نکته: ‪ +as‬قید +‪ as‬هم برای برابری دو قید به کار می رود.‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫. اسم دوم + ‪+ as‬قید + ‪ + as‬اسم اول + فعل اصلی‬
‫نکته: ‪ +as‬قید +‪ as‬هم برای برابری دو قید به کار می رود.‬
‫.‪ He works as hard as Ali‬‬
‫,‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬

comparison
‫ + اسم اول + فعل اصلی‬as + ‫ +قید‬as + ‫. اسم دوم‬
.‫ هم برای برابری دو قید به کار می رود‬as+ ‫+ قید‬as :‫نکته‬
 He works as hard as Ali.
,
 She drives as carefully as her mother.






‫‪‬‬

‫برابری‬
‫. اسم دوم + ‪+ as‬صفت + ‪ + is / are + as‬اسم اول‬
‫نکته:وقتی هر یک از این جملت به صورت منفی به کار برودوضعیت می‬
‫تواند به این صورت باشد:‬
‫‪not so...as‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫برابری‬
‫.‪ They are not so new as these ones‬‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫برابری‬
‫.‪ They are not so new as these ones‬‬
‫.‪ She's not as fat as that girl‬‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫اگر دو چیز یا شخص را با هم مقایسه کنیم و آن دو در آن صفت‬
‫نامساوی باشندنابرابری آنها را با صفت برتری نشان می دهیم .‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫در زبان فارسی صفت برتر با افزودن "تر" به صفت ساخته می شود اما‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫در زبان فارسی صفت برتر با افزودن "تر" به صفت ساخته می شود اما‬
‫در زبان انگلیسی باتوجه به نوع صفت با دو روش سروکار داریم.‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫2- نابرابری ) نامساوی( = برتری‬
‫یک بخشی ← ‪ + er + than‬صفت‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫چند بخشی ← ‪ + than‬صفت + ‪more‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫نکته: برای تعیین تعداد بخشهای یک صفت یا هر کلمه دیگر حروف صدا‬
‫داری را که خوانده می شوند یا صدای مصوت ) ‪ (vowel‬می شماریم.‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫حروف صداداری که کنار هم باشند یکی حساب می شود .‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫حروف صداداری که کنار هم باشند یکی حساب می شود .‬
‫مثل کلمه ‪ young‬یک بخش دارد یا صفت ‪ beautiful‬فقط سه بخش‬
‫دارد‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫اگر صفت یک بخشی )کوچک( باشد به آن پسوند ‪) er‬تر( اضافه می‬
‫کنیم کلمه ‪) than‬از( بعد ازآن می آوریم .‬
‫زمانی که در مقایسه در جمله از مورد دوم اسم نبریم کلمه ‪ than‬لزم‬
‫نیست.‬
‫تعدادی از صفات یک بخشی عبارتند از:‬

‫‪ -2 ‬نابرابری ) نامساوی( = برتری‬
‫‪ ‬در زبان انگلیسی باتوجه به نوع صفت با دو روش سروکار داریم.‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬اگر صفت یک بخشی )کوچک( باشد به آن پسوند ‪) er‬تر( اضافه می‬
‫‪ ‬تعدادی از صفات یک بخشی عبارتند از:‬
‫– بزرگ=)‪ – (big= large‬کوچک=‪ – small‬جوان=‪ – young‬پیر- کهنه= ‪ old‬‬
‫– بلند=‪ – tall‬سریع=‪ – fast‬لرغر=‪ – thin‬چاق=‪ – fat‬نو=‪new‬‬
‫...... سرد=‪ – cold‬گرم=‪ – hot‬دراز-طولنی=‪ – long‬کوتاه=‪short‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫اگر صفت یک بخشی )کوچک( باشد به آن پسوند ‪) er‬تر( اضافه می‬
‫زمانی که در مقایسه در جمله از مورد دوم اسم نبریم کلمه ‪ than‬لزم‬
‫نیست.‬
‫درنتیجه با این سختار روبرو هستیم:‬
‫. اسم دوم + ‪+ er + than‬صفت + ‪ + is / are‬اسم اول ‪‬‬

‫‪ ‬مقایسه:برتری:‬

‫یک بخشی‬


‫یک بخشی‬

‫. اسم دوم + ‪+ er + than‬صفت + ‪ + is / are‬اسم اول‬

‫‪‬‬

comparison
‫یک بخشی‬



:‫ مقایسه:برتری‬

‫ + اسم اول‬is / are + ‫ +صفت‬er + than + ‫. اسم دوم‬
I am older than my son.

comparison
‫یک بخشی‬





This room is bigger than that room.

comparison
‫یک بخشی‬






This car is newer than that bus.

comparison
‫یک بخشی‬







I like this shirt ,It's cheaper.

comparison
‫یک بخشی‬








Winter is colder than autumn.

comparison
‫یک بخشی‬









This jacket is too small .I need a larger size .

comparison
‫یک بخشی‬










He is 100 Kilos and I am 90 Kilos. He is fatter than me .

comparison
‫یک بخشی‬











He can reach the top of the window. He is taller than me.

comparison
‫یک بخشی‬












He can reach the top of the window. He is taller than me.
“Which of you is older?” “He is younger .”

‫: 1 - قاعده گفته شده برای صفات یک بخشی است امابرای صفات دو‬
‫بخشی که به حرف ‪ y‬ختم می شوند هم بیشتر ازاین قاعده استفاده می‬
‫شود.‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫شود.‬
‫تعدادی از صفات دو بخشی که به حرف ‪ y‬ختم می شوند عبارتند از:‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫شود.‬
‫– )سنگین(‪) – heavy‬گرفتار(‪) – busy‬زیبا(‪) – pretty‬خنده دار(‪ funny‬‬
‫– )آسان(‪) – easy‬تشنه(‪) – thirsty‬گرسنه(‪) – hungry‬عصبانی(‪angry‬‬
‫)خوش شانس(‪lucky‬‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫شود.‬
‫– )سنگین(‪) – heavy‬گرفتار(‪) – busy‬زیبا(‪) – pretty‬خنده دار(‪ funny‬‬
‫– )آسان(‪) – easy‬تشنه(‪) – thirsty‬گرسنه(‪) – hungry‬عصبانی(‪angry‬‬
‫)خوش شانس(‪lucky‬‬
‫2 - در هنگام اضافه شدن پسوند ‪ er‬به این صفات حرف ‪ y‬تبدیل به ‪ i‬می‬
‫شود.مثال:‬
‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪ ‬مقایسه:برتری: دوبخشی ‪-y‬دار‬
‫‪‬‬

‫مثال:‬

‫‪‬‬

comparison
‫-دار‬y ‫ مقایسه:برتری: دوبخشی‬


:‫مثال‬



This problem is easier than that one.



comparison


:‫مثال‬




My father is busier than him .



comparison


:‫مثال‬





They picked prettier flowers .



comparison


:‫مثال‬






I can’t move this table. It is heavier than that one.



comparison


:‫مثال‬







I can’t move this table. It is heavier than that one.
This joke was funnier than that one.




‫چند بخشی‬

‫‪‬‬


‫اما اگر صفت چند بخشی باشد قبل از آن از کلمه‬
‫‪) more‬تر( و بعد از آن کلمه ‪ than‬به کار می رود.‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬


‫تعدادی از صفات چند بخشی عبارتند از:‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬


‫تعدادی از صفات چند بخشی عبارتند از:‬
‫– )سخت(‪) – difficult‬گران(‪expensive‬‬
‫– )جالب(‪) – interesting‬زیبا(‪beautiful‬‬
‫– )راحت(‪) – comfortable‬مهم(‪important‬‬
‫– )دقیق(‪careful‬‬



‫. اسم دوم + ‪+ than‬صفت + ‪ + is / are + more‬اسم‬

‫اول ‪‬‬

comparison
 ‫اول‬


‫ + اسم‬is / are + more + ‫ +صفت‬than + ‫. اسم دوم‬
 The house is more expensive than the car .

comparison
 ‫اول‬


 Spring is more beautiful than summer.

comparison
 ‫اول‬


 The cartoon was more interesting than the film .

comparison
 ‫اول‬


 A chair is more comfortable than a bench.

comparison
 ‫اول‬


 I have more important news to tell you .
,

comparison
 ‫اول‬


,
 A more careful test is necessary to see which is
right .

comparison
 ‫اول‬


,
right .
 This problem is more difficult than that one.

comparison
 ‫اول‬


,
right .
 “Why did you watch the cartoon?”

comparison
 ‫اول‬


,
right .
 “Why did you watch the cartoon?”
 “ It was more interesting.”

‫‪ ‬مقایسه:برترین :‬

‫یک بخشی‬

‫‪‬‬

‫یک بخشی‬

‫اگر یک چیز یا شخص رااز میان تعدادی انتخاب کرده آن را‬
‫با بقیه مقایسه کنیم از صفت عالی استفاده کرده ایم .‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫یک بخشی‬

‫در زبان فارسی صفت عالی ا با افزودن "ترین" به صفت‬
‫ساخته می شود اما‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫یک بخشی‬

‫در زبان انگلیسی باتوجه به نوع صفت با دو روش سروکار‬
‫داریم . ‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫یک بخشی‬

‫داریم . ‬
‫)یک بخشی( ....‪ + est + ….. in,of‬صفت + ‪ The‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫یک بخشی‬

‫داریم . ‬
‫)یک بخشی( ....‪ + est + ….. in,of‬صفت + ‪ The‬‬
‫) چند بخشی( ...... ‪+ .....+in,of‬صفت +‪ The most‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫یک بخشی‬

‫اگر صفت یک بخشی )کوچک( باشد به آن پسوند ‪est‬‬
‫)ترین( اضافه می کنیم.‬
‫در این حالت با ساختار زیر رو برو هستیم:‬
‫یک( ....‪ + est + ….. in,of‬صفت + ‪ + is + the‬اسم ‪‬‬
‫)بخشی‬


‫یک بخشی‬
‫اسم ‪‬‬

‫یک( ....‪ + est + ….. in,of‬صفت + ‪+ is + the‬‬
‫)بخشی‬

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬

: ‫ مقایسه:برترین‬

+ is + the + ‫ + صفت‬est + ….. in,of.... (‫یک‬
‫)بخشی‬
 Reza is the tallest boy in his class.

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 Zahra is the fattest girl in her family.

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 I am a the youngest man in our family.

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 Tehran is the largest city in Iran.

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 One of the greatest Englishmen was Isaac Newton .

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 This is the newest car that I have ever seen .

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 This is the easiest lesson in the book.

comparison
‫یک بخشی‬
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 This is the easiest lesson in the book.
 Do you know which is the prettiest flower ?

‫‪‬‬
‫‪‬‬


‫اما اگر صفت چند بخشی باشد قبل از آن از کلمات ‪the‬‬
‫‪) most‬ترین( قرار می دهیم‬
‫در این حالت با ساختار زیر رو برو هستیم:‬
‫چند( ....‪ + ….. in,of‬صفت + ‪ + is + the most‬اسم ‪‬‬
‫)بخشی‬


‫اسم ‪‬‬

‫چند( ....‪ + ….. in,of‬صفت + ‪+ is + the most‬‬
‫)بخشی‬

comparison
 ‫اسم‬


+ is + the most + ‫ ..… + صفت‬in,of.... (‫چند‬
‫)بخشی‬
 Spring is the most beautiful season of the year.

comparison
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 Elegance is the most expensive car in our country.

comparison
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 The test was the most difficult one.

comparison
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 She has the most comfortable seat in the bus.

comparison
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
 That was the most interesting film that I had ever
seen.

comparison
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
seen.
 Tehran is the most important city in Iran.

comparison
 ‫اسم‬


‫)بخشی‬
seen.
 Tehran is the most important city in Iran.
 This is the most beautiful flower that I have ever
seen.

‫:چند نکته‬
‫‪‬‬

‫1 - اگر حرف آخر صفتی حرف بی صدا و قبل از آن حرف صدادار باشد در‬
‫هنگام اضافه شدن پسوند ‪ ,er‬و ‪ est‬حرف بی صدای آخر صفت دوتا می‬
‫شود:‬

‫‪‬‬

‫شود:‬
‫– ‪ bigger – biggest , fatter – fattest , thinner – thinnest , hotter‬‬
‫........ , ‪hottest‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫شود:‬
‫........ , ‪hottest‬‬
‫2-اگر حرف آخر صفتی ‪ e‬باشد در هنگام اضافه شدن پسوند ‪ er‬و ‪est‬‬
‫فقط حرف ‪ r‬اضافه می شود . مانند:‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫شود:‬
‫........ , ‪hottest‬‬
‫2-اگر حرف آخر صفتی ‪ e‬باشد در هنگام اضافه شدن پسوند ‪ er‬و ‪est‬‬
‫فقط حرف ‪ r‬اضافه می شود . مانند:‬
‫‪)) , nicer‬نزدیکتر ‪ larger – largest , wiser – wisest , closer – closest‬‬
‫, ‪– nicest , surer – nicest‬‬
‫3-در هنگام اضافه شدن پسوند ‪er‬و‪ est‬به این صفات حرف ‪ y‬تبدیل به ‪i‬‬
‫می شود‬

‫ حرف بی صدای آخر صفت دوتا می‬est ‫, و‬er ‫هنگام اضافه شدن پسوند‬
:‫شود‬
 bigger – biggest , fatter – fattest , thinner – thinnest , hotter –
hottest , ........
est ‫ و‬er ‫ باشد در هنگام اضافه شدن پسوند‬e ‫2-اگر حرف آخر صفتی‬
:‫ اضافه می شود . مانند‬r ‫فقط حرف‬
 larger – largest , wiser – wisest , closer – closest ‫ , ))نزدیکتر‬nicer
– nicest , surer – nicest ,
i ‫ تبدیل به‬y ‫ به این صفات حرف‬est‫و‬er ‫3-در هنگام اضافه شدن پسوند‬
‫می شود‬
 Busy →busier - busiest , heavy →heavier - heaviest , pretty
→prettier – prettiest , easy → easier – easiest
 Hungry →hungrier – hungriest










‫ ختم می شوند از‬ly ‫برای ساختن قید تفضیلی از قیدهایی که به‬
.‫ استفاده می کنیم‬more
Could you speak more slowly? ,
He writes more beautifully than me .
early / earlier :‫استثنا‬





‫: صفات بی قاعده‬

‫‪‬‬

‫بعضی از صفات از قواعد گفته شده در موردصفت تفضیلی یا عالی دنباله‬
‫روی نمی کنند به این گونه صفات بی قاعده می گویند‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫تعدادی از آنها عبارتند از:‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫صفت تفضیلی صفت ساده‬
‫صفت عالی‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫)خوب(‪ good/well‬‬
‫)خوبتر از(‪better than‬‬
‫)بهترین(‪the best‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫)بد( ‪ bad‬‬
‫‪worse than‬‬
‫‪the worst‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫)بد( ‪ bad‬‬
‫)بیش(‪ many/much‬‬
‫‪more than‬‬
‫‪the most‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫)بد( ‪ bad‬‬
‫)کم(‪ little‬‬
‫‪less than‬‬
‫‪the least‬‬

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫)بد( ‪ bad‬‬
‫)کم(‪ little‬‬
‫‪less than‬‬
‫‪the least‬‬
‫) ( ‪ Far‬‬
‫‪farther‬‬
‫‪farthest‬‬



A ripe orange is better than a green one.




He has the most friends in the high school .





His handwriting is worse than mine.






I have the worst handwriting in the class.







He is the best student in our class.








They have less time than us.









The children had more things to talk about.










The children had more things to talk about.
This house is the best one in our town.

‫:خلصه‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫خلصه‬
‫)عالی ) برترین‬

‫‪+ est‬صفت+ ‪the‬‬
‫‪the oldest‬‬
‫صفت+‪the most‬‬
‫‪The most beautiful‬‬
‫مقایسه یکی از میان تعدادی‬
‫با آن تعداد‬

‫)تفضیلی) برتری‬

‫صفت‬

‫‪+ er than‬صفت‬
‫‪older , easier‬‬

‫یک بخشی یا دوبخشی وای‬
‫-دار‬

‫‪+ than‬صفت+ ‪more‬‬
‫‪more beautiful‬‬
‫مقایسه دو چیز یا شخص‬

‫چندبخشی‬

‫مفهوم‬

Comparison

Recommended

Recommended

More Related Content

Viewers also liked

Viewers also liked (17)

More from shahed

More from shahed (20)

Comparison