More Related Content
Similar to مخاطب شناسی و مهارت در درک اشارات
Similar to مخاطب شناسی و مهارت در درک اشارات (20)
More from Amir Shakeri (7)
مخاطب شناسی و مهارت در درک اشارات
- 1. IRAN eMarketing Group
4102
درك در مهارت كسباشارات شناسی مخاطبو
شاكری امیرحسن
IRAN EMARKETING GROUP | ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
- 2. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
از ای خالصهمفاهیماشارات درك در مهارت كسب
و خط پيدايش از بايد را اشارات درك اهميت و دارد افراد شناخت در مهمي نقش گروه پويايي و افراد تيپ ،اضطراب حالت ابتدا در
زبانبدن زبان نيز و.دانست
بخوانیم را يكديگر افكار چگونه.
دارد افكار چگونگي با تنگاتنگي رابطه روانشناسي دانست بايد.باشيم داشته روانشناسي از تعريفي است بهتر ابتدا در بنابراين
روانشناسی تعريف
علمي مطالعه را شناسي روان كلي بطور روانشناسيرمي فتاردانند.
خوشطه اشارات بنام مرتب اشارات و حركات روي از : مذاكرات فرآيند گذاري تأثير در كالمي غير ارتباطبيطانگر كطه ايرو فتارهطا
نگر.است مختلف شهامي بدست ناخودآگاه ضمير روي از را اشارات معناي كنندگان مشاهده)كننده مشاهده فرد جاي به خود دادن آورند.(قرار
ادراك تعريف
كلمه مانند اشاره هر.درآيند مركب صورت به و پيوسته بهم اشارات بايد آن از گرفتن نتيجه براي كه است زبان از اي
افراد بنابراينارتبطاط بطا .بهرهيزنطد پراكنطده اشطارات درك و مشاهده و ايستا و ساكن اشاره يك اساس بر عجوالنه قضاوت از بايد
مي را خوشه تشكيل كه همخوان اشارات ذهنيمي دهندرفتار توانيمو اشارات تشابه آن حاصل كه بيابيم آنها براي مفاهيمي و كرده درك را ها
. است رفتاري حركات
بنابرايمي پي فرد يك ذهنيت به فرد يك حركات و اشارات همخواني درك با ن. بريم
مي اشارات همخواني دارد اهميت بدن اشارات و حركات همراه به شده بيان كلمات كامل ارتباط يك بنابراينانسانها اعمال به تواند
ب كالمي وغير كالمي ارتباطات در ما توجه بر موضوع دشواري البته ،دهد نظمبطه را خطود تمركطز بايطد تنطاقب ايطن رفع جهت بنابراين .اشد
خوشه اشارات.نمائيم معطوف اي
- 3. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
اشارات درك از حاصل منافع
مي در اشارات طريق ازگفته آيا كه يابيممي دريافت منفي يا مثبت شكل به ما هايشطنوندگان شناخت و گروه با تفاهم با كه شوند
دس تري مطلوب نتايج به ميتوانيم.يابيم ت.ماند خواهيم ناكام اشخاص به خود عقايد و صميميت اشكال در اينصورت غير در
اشارات مفاهیم به بردن پی
مي داده رب تدافع حالت به ًاسريع كه بغل زير دستها گذاشتن مانند آشكار اشارات از برخي.شود
:چهره گفتارهای
افر چهره به كردن نگاه كالمي غير گفتارهاي از يكيمي ادفشطرده هطم به لبهاي و گشاد چشمهاي با كه پرخاشگر فرد مانند باشد
مي ظاهرديطده دنطدانها سطاده لبخنطد در كطه لبخنطد مطورد در همانطور و گشاده ابروان و باز نيمه چشمهاي با آرام فردي آن مقابل در و شود
نمي.شودماليم لبخند .هستند ماجرا گر نظاره كه هستند افرادي–دندانو سطالم هنگطام افراد اين دارند قرار ديد عرض در پيشين فوقاني هاي
گشاده لبخند خوشامدگويي و تهنيت–مي ديده سرگرمي و تفريح اوقات در كه هستند ديد معرض در تحتاني و فوقاني و پيشين دندانهاي.شود
.ممتد و لبي تو لبخند همانطور و
مي كشيده هم در ابروها كشمكش مورد درشودمي صورت دندانها شدن نمايان بدون جلو طرف به سر ،كم لرزش با لبها و.گيرد
،آن عكطن بطر و دارنطد را مطالبي داشتن پنهان در سعي نكنند نگاه چشمايش به ديگري با كردن صحبت هنگام كه افرادي نيز و
مي اتفاق دشمنان و عشاق مورد در طرفه دو نگاهكه داشت نظر در بايد .افتدمي مختلف نيز فرهنگها بين در چشمي ارتباطافطراد برخطي .باشد
مي اجتناب چشمي ارتباط از كمرويي دليل به.كنند
: رفتن راه اشارات
مي مربوط وي بدني ساختمان به كه دارد را خود به مخصوص رفتن راه فردي هر ،فرد احساسات گرفتن نظر در بدون. شودغير در
به بستگي اينصورتدر كطدام هطر كه دارد افراد انرژي و افسردگي و سرخوردگي نيز و كاري پنهان و شتابزدگي و شادماني قبيل از احساسات
مي راه قالبي.روند
- 4. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
:دادن دست
. است متفاوت فرهنگها بين در دادن دست رسوم و آدابشطغل نطوع و وابسطتگي نوع و جنسيت به رفتن راه خالف بر دادن دست
.دارد بستگي
بعمي بيطان را خطود احساسطات دادن تكان و فشار با خود مقابل طرف دست گرفتن مورد در مردان مثال نوانخانمهطا ولطي نماينطد
مي منتقل دادن دست نرمي به ،مقابل طرف گرفتن آغوش در با ًاغالب را خويش احساساتكنند
مي كالمي غير گفتار بيانگر نيز دادن دست حالت. باشدش و سست ماننددادن دست ل–دادن دست آرامي به–دسطت قطدرت بطا
مي حدودي تا كه سياستمداران دادن دست نيز و دادن دست از اجتناب نيز و دادن.شد مطلع ديگران درون از توان
بدگمانی ،ارزيابی ،تواضع ،رويی گشاده
مي اشارات تغيير با داشت نظر در بايدنمود درك را آن جهت و احساسات جريان توان.ديگطر حالطت بطه حطالتي از دگرگطوني يعني
مي بيان كالمي غير گفتار صورت به را خويش دروني احساسات افراد اكثر داشت توجه بايد.كنند
رويی گشاده
شانه انداختن باال ،با و گشاده دستهاي مانند اشاراتيدكمه كردن باز همچنين و باز دستهاي با هاحضطور در آن درآوردن و كت هاي
فرد.است بودن صميمي و ريايي بي نشانه ديگر
:تدافعی حالت
مي حفظ تهديدات مقابل در را فرد احساسات يا بدن كه هستند نيز ديگر اشاراتيروي بر ضربدر صورت به دستها حالت اين در كنند
.دارد قرار سينه
مي نظر بهبر در تدافعي حالت دادن نشان براي يا با اشاره اين افراد اين رسدخطويش ي ر ثبطات دادن نشطان يا و احتمالي حمله ابر
مي اختيارمي حالت همان با دستها كردن مشت با را تدافعي حالت تقويت و كنند.داد نشان توان
مي قرار صندلي روي پا خصمانه موضعي يا و تفاوتي بي حالت در.گيرد
- 5. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
پا دو ميان در صندلي روي نشستن-نشان را فرد طلبي وتجاوز برتريميدهد-مرحلطه نشطانه ديگطر پطاي روي بطر پا انداختناي
فروشنده حتي اينصورت در است مذاكرات بين در آميز رقابتنمي نيز ايبطا همطراه اگطر ًاخصوصط . بفروشطد خريطداري به را خود كاالي تواند
.باشد همراه بغل زير به دستها گذاشتن
:ارزيابی اشارات
اس گونه روي بر دست حالت اين درمختصر مژده با گاهي و تمي تعمق و تفكر نوعي درگير فرد وبطا فرد حالت كه زماني و .باشد
شطود جمع دهان زير انگشتان بقيه و فك امتداد در شصت انگشت و گونه روي اشاره انگشت و گيرد شكل چانه زير در دستش كف دادن قرار
بصورت افكار جريان كه . است گرفته شكل انتقادي ارزيابي.است منفي و بينانه بد و انتقادي كالمي غير
مي ديگران منفي احساسات تحريك موجب كنيم نگاه مقابل طرف به عينك باالي از اگر عينك با همراه اشارات با رابطه درشطود
.دارد بر در را ديگران از نامطلوبي واكنشهاي عادات اين كه
نشان عينك با را طغيانش بخواهد كه كسي همانطورمي نشان را خود مخالفت ميز روي بر آن كردن پرتاب با دهد.دهد
در گيطري تصطميم هنگام كه فردي مزاحم نبايد دارند فعاليت فروش امر در كه افرادي داشت اذهان بايد تفكر با زدن قدم مورد در
مي زدن قدم حالايراد را مطلبي يا سئوال داشت تمايل كه زماني بدهد اجازه و بشود باشد.نمايد
كطه تصطميمي دربطاري نگرانطي و فطراوان فكطري اشطتغال حالت در را فرد كه است اشاراتي از نيز انگشتان با بيني فشردن مورد در
ميمي قرار بگيرد خواهد.دهد
كاری پنهان و بدگمانی اشارات
مي خود دهان روي را چهش دست كردن صحبت موقع كه ميرود بكار افرادي مورد دردس . گذاردبطا آن ماليطدن يا بيني به زدن ت
مي بيان ترديد و شك حالت و نه كلمه معني به فرد پذيرش عدم نشانه نيز انگشت.كند
- 6. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
آمادگی–قلب قوت–همكاری–ناكامی
:آمادگی
مي فراوان اشتياق شور با اشارات خوشه در فردي چنين خصوصيتمي را آنچه تا كوشد. آورد بدست خواهد
يچنطين . اسطت گذاشطته خطود پطاي روي بر را دستش و نشسته كه شخصي حالت يا كمر روي دست دادن قرار اشارات اين از كي
ورزشكاران در را حالتي–مي غيره و تجاري جلسات درمي فرد كه نمود مشاهده توانخطود هطدف بطه يا و كنند پيروي وي از ديگران خواهد
.برسد،مصالحه آماده كه افراديهمكاري-خريداري–داد قرار انتقاد يا پذيرش-لبطه بر بدنشان دادن تكان با هستند جلسه ترك يا و امتناع
مي صندلي.نشيندشده داده تكيه ايستاده چه و نشسته حال در چه ميز لبه بر و است باز هم از دستها كه زماني درططرف احساسطات نبايطد اند
كوره از تا گرفت ناديده را مقابلرود در–مي كه است نيرومندي و رسا پيام حامل چوناسطت شطدن رها حال در كه را خود احساسات خواهد
مي كهمي بيان را باشد مخرب بسيار تواندكند.
:قلب قوت
اشاره نوع اين انواع از-خودكار يا مداد سر مكيدن يا جويدن . است گرفتن نيشگون يا دست موهاي كشيدن–گلو طرف بر دست
مي خانمها مورد در بردنمي را وي گفتار در كامل اطمينان عدم كه باشد.رساند
:همكاری
مي گوش همدلي و همكاري روي از اظهارات به كساني حالت اين در،صطندلي لبه بر نشستن مانند حالتي ما مشاهدات در كه دهند
دكمه كردن باز ،صورت روي بر دست اشاراتب سر كردن متمايل و كت هاي.باشند داشته را طرف يك ه
:ناكامی
اوقات گاهي كوتاه و بريده نفسهاي قبيل از اشاراتي برسد ناكامي مرحله به و دست از را فرصتها خود موقعيتهاي در فردي هنگامي
مي ايجاد )(هوف صداي كشيدن و غرش با همراهمي ايراد )(ايش صداي با را خود تنفر يا انزجار اوقات بعضي نيز و كندعطدم صطورت در كندو
مي قفل درهم دستها انگشتهاي رفتار و اضهارات همخواني.شوند
- 7. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
مي ميز روي را آن و دارند شده قفل درهم دستهاي كه افرادي اوقات گاهيو سطاييده يكطديگر به را خود شصت انگشتان و گذارند
مي را خود شصت.دارند قلب قوت به نياز فشارند
مش ديگر اشارات جمله ازمي دستها كردن تمي برده بكار مردان ژست در بيشتر كه باشدواكطنش ،گفتطار بر تأكيدي بعنوان و شود
.دهد قرار تاثير تحت را ديگر افراد
مي بكار داغ بحثهاي و جر و مشاجرات در كه است اشاره انگشت رفتن نشانه اشارات ديگر جمله ازدفاعي حاالت از ديگر يكي .ورد
پ به بردن دستمي گردن شتمي بيني كشيدن باال و زمين به لگدزدن بخش اين در ناخشنودي و انزجاري رفتار آخرين .باشد.باشد
اطمینان–آرامی نا–داری خويشتن
:اطمینان
مي ظاهر سر و دست اشارات با كمتر مطمئن فرد يكخطود زندگي مسير و داشته فراوان موفقيتهاي كه فردي ايستادن راست شود
مي تشخيص خوبي به رانشانه .دهد.است فرد نفن به اتكاي و اطمينان از اي
مشخصه ازمي كردن گوش وقت زدن مژه كمتر و چشمي ارتباط مطمئن افراد هايبر انگشتان نوك دادن قرار با سازي مناره .باشد
مي نيز خودش به شخص اهميت نشاندهنده كه هم روي.باشد
بيانگر نيز كه اشاراتيمي شخصي قلمروغيطر بصطورت ًالمعمو خود اتومبيل به دادن تكيه يا و ميز روي بر پا دادن قرار شامل باشد
مي را مالكيت يا حاكميت گفتاري.رساند
مي كه افراديكطت ماننطد خود شخصي وسايل پخش با دهند گسترش را خود شخصي قلمرو خواهند–مايطل روزنامطه يطا كتطاب
آ به كسي كه نيستند.شود نزديك نها
گوشهمي خود گرفتن باال دست حاكميت و برتري از ديگر اياز پطن را بطر سيگار كشيدن ،سيگاري افراد از نيمي جمله از .باشد
مي نشان اينگونه نياتشان شدن برآورده و اهداف به رسيدنگطرفتن دسطت در نحطوه بطا را خود نفن به انكاي و اطمينان سيگاري افراد .دهند
- 8. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
سيگمي نشان آن دود دادن بيرون يا و ارمي رها سرعت به و چسبيده دهان سقف به زبان زمان اين در كه )(كالك صداي .دهندآخر در و شود
مي را افراد برتري نشاندهنده سر پشت در دستها كردن قفل و دادن تكيه.رساند
:آرامی نا
بص را خود عصبيت گلو كردن صاف با نگران و مضطرب افرادمي خود نگراني و ترديد از خبر و نموده بيان گفتاري غير ورت.دهند
مي صورت هنگامي است دهان از هوا طوالني خروج از حاكي كه )(هو صدايمي مردم كه گيردافطرادي شطدن رفطع سر از خواهند
.نمايند بيان را امري در موقعيت يا مهم
بم و زير صوتهايش به كه كسانيمي متفاوت هايعمطل ايطن با كه .نگرانند و بيمناك و گرفته فرا را وجودش سراپاي ترس .دهند
مي دست به را خويش اطمينان.آورند
زيط در يطا كطرده خاموش را سيگارشان ًالمعمو شوند زده هيجان و عصباني شدت به چنانچه ،سيگار كشيدن هنگام سيگاري افرادر
مي رها سيگاري.نمايد فروكش هيجانشان تا كنند
جابه به افراد رواني فشارهاي و تنش مواقع درمي شنان را خود بيقراري خود صندلي در زدن لول و شدن جا.دهند
مي حيرت و سرگشتگي نشانه كردن صحبت هنگام دهان روي بر دست گذاشتنمي را گفتن سخن از فرد پشيماني كه باشد.رساند
نشانه از جيبها در پول جرنگ جرنگ صدايمي را بوده محتاج كه زماني در فرد محروميت كه هاييستيكطي گوش كشيدن .رساند
ه در گوينده كه است كالم قطع حالتهاي ازنمايد قطع را خود سخنان بايد هنگامي چه بداند و باشد داشته توجه امر اين به بايد سخنراني نگام
.است شده تمام شنونده فرد شنوايي ظرفيت هنگام اين در باشد داشته توجه
مي كه است طريق بدينشطنونده كالم قطع اشاره به وقتي واقغ در باشد گذار تاثير شنونده احساسات بر تواندوي شطود داده پاسط
مي حساب به صحبت خوش و ماهر سخنوري را گويندهمي اجازه اول زيرا آوردچنانچطه داشطت توجطه بايطد .كند شركت گفتگو در فعاالنه يابد
مي بيان را شخص اضطراب و بودن عصبي واقع در پذيرد صورت متناوب طور به گوش كشيدنشو اشتباه كالم قطع اشاره با نبايد كه كند.د
- 9. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
:داری خويشتن
مي كنترل ندادن دست از و ماندن خونسرد و داري خويشتن حفظ داشت نظر در بايد ديگران با ارتباط در كه اهداف از يكيكه باشد
.است دستها محكم فشردن و ديگر پاي مچ روي بر پا يك مچ مانند اشاراتي شناخت جمله از
را خود شديد هيجانات و احساسات كه افراديمي نشان مقاومت آن به نسبت و كرده كنترل.دارند رفتاري چنين دهند
ماللت–پذيرش–ورزی عشق–.توقع
:ماللت
مي بيان را عالقه و بستگي دل عدم كه است اشاراتي مراقب هميشه بياورد ذوق سر بر را شنوندگان بخواهد سخنران وقتيو كنطد
ي رفتار از افراد كه باشد اشاراتي مراقبحوصله و باشد شده خسته شنونده گفتار ابه منو و ميز روي بر گرفتن ضرب جمله از .باشد رفته سر شان
مي نشان مكرر صداهاي ايجاد با گفتاري غير صورت به را امنيت و آرامش به خود نياز اضطراب يا بيقراري حالت در كه پا با نواختن.دهد
ك است اين ماللت و خستگي اشارات ديگر ازصطورت چشطمها در يطاس و افسطردگي حالطت بطا همراه كه دارد تكيه دست به سر ه
ميمي دست از را مذاكره به عالقه آورد روي بازيگوشي به فرد وقتي نيز و گيردبي و سرد نگاه نشانه آخرين و دهدحالت به شدن خيره و روح
بي.است تفاوتي
:پذيرشپذ مورد هستند عقيده هم ما با كه افراديمي قرار ما يرشگفته كه زماني و گيرندمطي فكطر نكننطد تأييد را ما هايكنيم
كرده تغيير آنهانمي مقصر را خود و اندمي سينه روي بر دست كف دادن قرار پذيرش اشارات خوشه رفتارهاي حاالت از يكي كه دانيم.باشد
د فرد به شدن نزديك و ديگر فرد بازوي يا شانه كردن لمن اشاراتتلقطي مقبوليطت و پذيرش بعنوان او با فاصله كردن كم و يگر
ميمي چشم به شوق و شور زمان و محرمانه مذاكرات در كه شود.خورد
:توقعدر موفقيت و داشت چشم صورت در حالت اين در كه دست كف ماليدن منجمله دارد بدنبال گوناگون پيامهاي توقع اشارات
دستها كف چيزي انتظار و كاريمي ماليده هم بهو تفاضطا كطردن مططرح از حطاكي اشطاره انگشطت روي بر مياني انگشت انداختن نيز و شود
.دارد تقاضايش شدن برآورده
- 10. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
:شرايط و روابطخوشه اشاراتدر كطودك نيازهطاي به نسبت فرزند و ولي رواب در آنها گيري شكل و افراد ذهني حاالت و اي
مي صورت گفتاري غير ارتباطگيمي كودك به نسبت بيشتر آگاهي حن سبب كه ردپطي طفل كردن گرينه نشانه از كه مادران ًامخصوص شود
مي خود نياز بهخواندن آواز نحوه از نوجواني در و برند–زدن سوت–مي فرزندش احساس چگونگي به پي غيره و كردن زمزمه.برد
به بستگي گفتاري غير ارتباطات ميزان غريبه دو بين.دارد طرفين تمايل و يكديگر با گفتگو و اختالط
پرخاشگرارنه مافوق رفتار چنانچه دست زير و مافوق بين رواب درمي بيشطتر امنطي نطا و تطرس احسطاس دست زير باشد ترو كنطد
.بايستد سرش باالي كسي است نشسته وقتي ندارد آنرا تحمل كسي هرگز همچنين
ا حرفه اهل و رجوع ارباب رابطهمي رجوع ارباب رابطه بهبود خواهان حرفه ديدگاه زكطه معتقدنطد رجطوع ارباب ديدگاه از ولي .باشد
مي كسي نيازمندمي كه باشندر بطه از امتنطاع او ططرف به شدن خم رجوع ارباب به عالقه عالئم از يكي نمايد حل و حن را مشكلش تواند
و خود اقتدار و تسل كشيدنفخراشاراتي و فروشيوي شانه روي بر دست گذاشتن مانند–بطه حواستان مانند جمالتي و گمگشتگي هنگام
مي متوجه ًالكام آيا يا است اينمي تقويت تمايل اين شود؟.شود
مي نشطان خطود از تلفنطي گفتگطوي هنگام افراد كه اشاراتي از بعضي محي در درك و فهم تلفني مذاكرات دركطه افطرادي دهنطد
تلفن گفتگويمي ور خطود اططراف اشياء با و آروده روي بازگويشي به نباشد توجه جالب برايشان يمي بطازي آنهطا بطا و رونطدمطورد در و كننطد
مي سيگار به پكي گاهي چند از هر و گذاشته سيگاري زير در را سيگارش ،سيگاري فرد باشد دلچسب تلفني مذاكرات وقتي سيگاريهابر و زند
عصبا چنانچه ،آن عكنمي دست در را سيگارش شود نيمي تكان را آن خاكستر و گيردرا خطود صندلي تلفني مكالمه هنگام نيز افرادي .دهد
عقب يا جلو به-مي تكان راست يا چپاحسطاس ميطز روي پا گذاشتن با يا و است مسل اوضاع بر ًالكام كه است اين دهنده نشان كه دهند
مي را خود برتريبا همچنين رساندسطليقه و ذوق بطا كطه دارنطد چيزي يا كسي از پيشدستي و پيشتازي حن ميز پائين كشوي كشيدن بيرون
مي مشكالت استقبال به فراوانيراه بطه كه است وقتي آن و است همراه تعمق و تفكر اشاره با كه ميز باالي كشوي كردن بسته بازو با و روند
.باشد رسيده حلي
- 11. ایران الکترونیکی بازاریابی گروه
www.emarketing.ir
We have the Best eSolution for all your Needs..!
تطرس يا تعجب گيري تصميم هنگام امر اين كه است ايستادن پا سر تلفني مكالمه متداولترين البته-كطه هنگطامي و قطراري بطي
مي صورت باشد رفته سر فرد حوصلهو وكطال ،قضطات بطين در دادگاه جلسات در حتي نيز كالمي غير گفتار اهميت كه داشت توجه بايد پذيرد
مشهو نيز منصفه هيأت اعضايمي دبي متهم كه جنايي دادگاه در ًاخصوص باشدمي داده تشطخيص كطار گنطاه يطا گناهو نشسطتن حالطت شطود
مي متفاوت حكم قرائت هنگام در قاضي ايستادنشطديدي هيجانطات و احساسات اوقات گاهي نيز مجالن در نيز دوستانه تجمع بين در .باشد
مي صورتاشار خوشه نوع اين مراقب بايد كه گيرد.باشيم ات
كارهطاي كطه دارد ايطن بطر سعي سرش پشت در خود دستهاي دادن قرار با راضي خود از فردي كه شكارش و مزاحم بين حالت در
بزر با را خودنشان. نمايد تعريف دستش كنار غمگين فرد بر دادن
: منابع
كرد جابجا مرا پنير كسي چه
با آشناييبدن زبان
شما موفقيت آرزوي با–اميرحسنشاكري