Submit Search
Upload
لحظه آرامش
•
0 likes
•
69 views
R
rocpina
Follow
مسابقات بین المللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران خانواده هنری تبلیغی عقیق
Read less
Read more
Education
Report
Share
Report
Share
1 of 120
Download now
Download to read offline
Recommended
لحظه هدایت
لحظه هدایت
rocpina
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
rocpina
لحظه تربیت
لحظه تربیت
rocpina
رویش اسفند
رویش اسفند
homa lajevardi
انگیزه ها
انگیزه ها
AghighFamily
ہے نہ کی قیامت
ہے نہ کی قیامت
maqsood hasni
مقصود حسنی کی علمی و ادبی خدمات کی فہرست اور درجہ بندی
مقصود حسنی کی علمی و ادبی خدمات کی فہرست اور درجہ بندی
maqsood hasni
Ove
Ove
Ketabweb
Recommended
لحظه هدایت
لحظه هدایت
rocpina
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
rocpina
لحظه تربیت
لحظه تربیت
rocpina
رویش اسفند
رویش اسفند
homa lajevardi
انگیزه ها
انگیزه ها
AghighFamily
ہے نہ کی قیامت
ہے نہ کی قیامت
maqsood hasni
مقصود حسنی کی علمی و ادبی خدمات کی فہرست اور درجہ بندی
مقصود حسنی کی علمی و ادبی خدمات کی فہرست اور درجہ بندی
maqsood hasni
Ove
Ove
Ketabweb
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
AghighFamily
لحظه هدایت
لحظه هدایت
AghighFamily
لحظه تربیت
لحظه تربیت
AghighFamily
لحظه تربیت
لحظه تربیت
AghighFamily
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
rocpina
Sajadinexad
Sajadinexad
Zahra Sarfarazi
آرامش بهاری
آرامش بهاری
AghighFamily
نگین فیروزه ای
نگین فیروزه ای
AghighFamily
راه آسمان
راه آسمان
rocpina
راه آسمان
راه آسمان
AghighFamily
جام- جان معماری3
جام- جان معماری3
????? ???????
_How to be a Person.pdf
_How to be a Person.pdf
RezaAran1
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
AghighFamily
Pashto Persian - The Epistles of Paul the Apostle to Seneca, with Seneca's to...
Pashto Persian - The Epistles of Paul the Apostle to Seneca, with Seneca's to...
Filipino Tracts and Literature Society Inc.
دختران آسمان
دختران آسمان
AghighFamily
قاف۳
قاف۳
AghighFamily
مقصود حسنی کے افسانے اور اہل اردو انجمن کی خیال آرائی
مقصود حسنی کے افسانے اور اہل اردو انجمن کی خیال آرائی
maqsood hasni
پسران آسمان
پسران آسمان
AghighFamily
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
HarunyahyaPersian
قاف۱
قاف۱
AghighFamily
More Related Content
Similar to لحظه آرامش
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
AghighFamily
لحظه هدایت
لحظه هدایت
AghighFamily
لحظه تربیت
لحظه تربیت
AghighFamily
لحظه تربیت
لحظه تربیت
AghighFamily
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
rocpina
Sajadinexad
Sajadinexad
Zahra Sarfarazi
آرامش بهاری
آرامش بهاری
AghighFamily
نگین فیروزه ای
نگین فیروزه ای
AghighFamily
راه آسمان
راه آسمان
rocpina
راه آسمان
راه آسمان
AghighFamily
جام- جان معماری3
جام- جان معماری3
????? ???????
_How to be a Person.pdf
_How to be a Person.pdf
RezaAran1
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
AghighFamily
Pashto Persian - The Epistles of Paul the Apostle to Seneca, with Seneca's to...
Pashto Persian - The Epistles of Paul the Apostle to Seneca, with Seneca's to...
Filipino Tracts and Literature Society Inc.
دختران آسمان
دختران آسمان
AghighFamily
قاف۳
قاف۳
AghighFamily
مقصود حسنی کے افسانے اور اہل اردو انجمن کی خیال آرائی
مقصود حسنی کے افسانے اور اہل اردو انجمن کی خیال آرائی
maqsood hasni
پسران آسمان
پسران آسمان
AghighFamily
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
HarunyahyaPersian
قاف۱
قاف۱
AghighFamily
Similar to لحظه آرامش
(20)
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
لحظه هدایت
لحظه هدایت
لحظه تربیت
لحظه تربیت
لحظه تربیت
لحظه تربیت
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
Sajadinexad
Sajadinexad
آرامش بهاری
آرامش بهاری
نگین فیروزه ای
نگین فیروزه ای
راه آسمان
راه آسمان
راه آسمان
راه آسمان
جام- جان معماری3
جام- جان معماری3
_How to be a Person.pdf
_How to be a Person.pdf
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
Pashto Persian - The Epistles of Paul the Apostle to Seneca, with Seneca's to...
Pashto Persian - The Epistles of Paul the Apostle to Seneca, with Seneca's to...
دختران آسمان
دختران آسمان
قاف۳
قاف۳
مقصود حسنی کے افسانے اور اہل اردو انجمن کی خیال آرائی
مقصود حسنی کے افسانے اور اہل اردو انجمن کی خیال آرائی
پسران آسمان
پسران آسمان
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
قاف۱
قاف۱
لحظه آرامش
1.
2.
سرشناسه پديدآورناموعنوان نشرمشخصات ظاهریمشخصات فروست شابک نویسیفهرستوضعیت یادداشت یادداشت دیگرعنوان موضوع موضوع موضوع افزودهشناسه افزودهشناسه افزودهشناسه کنگره بندیرده دیوییبندیرده ملیکتابشناسی شماره -1367،محمدعلیسید،جاللی
: /جاللیمحمدعلیسید/آرامشلحظه:زندگیلحظهچند : .عقیقتبلیغیهنریخانواده: تولید .1396فروردین،اوقافانتشاراتوچاپسازمان:تهران : .س.م16*16(رنگی)؛:ص120 : .2جاللی؛محمدعلیسید:نویسندگان سرپرست/زندگیلحظهچند : 978-964-422-909-1 : فیپا : .کتابنامه : .نمایه : همسرداریپیرامونکوتاه داستانیروایتچند : اسالمیزندگیسبک : ۱۴قرن--فارسیداستانیهایتروای : همسرداری--معصومینروایات----قرآنزندگیسبک : -1370،پرستو،عسگرنجادیعل : عقیقتبلیغیهنریخانواده : خیریه امورواوقافسازمانقرآنی امورمرکز : BP53/: 9ک 297/98 : 3567136 : یهخیر امور واوقافسازمان ـݡیــنقرآ امورمرکز می/ایـــــرانݡکرقـــــرآناملـــــللـــݡینیبمســـــابقـــــات CourseofInternationalCompetitionsofHolyQuran ـغݡییتبلهنریخانواده ـقـــیــــقــــع
3.
خیریهامورواوقافسازمانقرآنیامورمرکز:نشروتنظیم عقیقتبلیغیهنریخانواده:تولید جاللیعلیمحمدسید:نویسندگانسرپرست نجادعسگرعلیپرستو:نویسنده مسعودیعلیمحمدسید،سعادتیامین:محتواییوفنیمشاور نبیاحمدینسرین:جلدطراحی مودتیزهرا:عنوانونشانطراحی منصوریساداتمریم:داخلیگرافیک نظریمحمدحسن:آراییصفحه خیریه امورواوقافسازمانانتشاراتوچاپسازمان:صحافیوچاپ،لیتوگرافی 1396 بهار،اول:چاپنوبت جلد5000:تیراژ تومان5000:قیمت 978-964-422-909-1:شابک ،فریـمـهاشـهیدـشـانـخیاب،ـنـکرب
ـریـهانـانـخیاب،ـاتوـلوشـلـنوفـانـخیاب،ـظـحافـانـخیاب،ـرانـته .ـهـخیری ـورـاموـافـاوقـازمانـسـیـقرآن ـورـامـزـمرک 021-64871165:تلفن www.quraniran.ir :سایتوب info@quraniran.ir:الکترونیکپست لحظۀآرامشدوم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری ݡݡیگزندلحظهچند
4.
ݠݑݩݩݩݣــــٮݣݣݣݣݣݣ ݣـــــــــــــــــــــــــــــــــݣݣݣݣݣ ݠهـــــرســــ ݠݐ ڡ رشته
تغییر پرستارخانم مچالهکاغذ ایهفیروزروسری خانه ِسنگر غریبه بارانزیر دارننگی ِسرلگ بهشتخانۀمه دارمدوستت آرامشلحظۀ گردهدورپیرمرد روشنروزهای ورساچه اوللحظۀ دوملحظۀ سوملحظۀ چݠهارملحظۀ پنجملحظۀ ششملحظۀ هفتملحظۀ هشتملحظۀ نݠهملحظۀ دهملحظۀ لحظۀ یازدهم دوازدهملحظۀ سیزدهملحظۀ چݠهاردهملحظۀ 9 13 17 21 25 29 33 37 41 45 49 53 57 61
5.
ز.ز مندیگرنیم هامچشاندوه تلفن خیسهایمچش کارمند کمرباریکاستکان ملوسک نورسیدهقدم ابرهاحوالی نوهایسلبا راز مجلسیلباس دنجگوشۀ این بهاربازگشت پانزدهملحظۀ شانزدهملحظۀ هفدهملحظۀ هجدهملحظۀ نوزدهملحظۀ بیستملحظۀ و
یکمبیستلحظۀ دوموبیستلحظۀ سوموبیستلحظۀ چݠهارموبیستلحظۀ پنجموبیستلحظۀ ششموبیستلحظۀ هفتموبیستلحظۀ هشتموبیستلحظۀ 65 69 73 77 81 85 89 93 97 101 105 109 113 117
6.
7.
ݣــــهݣݣݣݣݣ ݣـــــــــــــــــــــݣݣݣݣݣ ــــــدمــــ
ݠݑمـــٯ طورنای و است؛ ضروری و یادگیری آموزش به نیاز ،کارها بعضی دادن انجام برای و کند ورود ایهعرص هر در بتواند ،دارد که محدودی دانش با کس هر که نیست بعضی و کار انجام روش پیرامون بعضی که هاییشآموز .برسد هم موفقیت به کسی ً طبیعتا .است رانندگی اشهساد مثال .است کار آن انجام قوانین پیرامون نداشتهدندهو گاز وکالج نقشواتومبیل موتور کار طرز ازاطالعیوگاهی آهیچکه طرز و اهمیت با آشنایی البته درآورد؛ حرکت به را اتومبیل تواندینم گاهچهی ،باشد .دهدیمنجات،حتمیمرگخطر ازراانسان،مواقع از بسیار درهمترمز کار کار طرزباآشناییبرعالوهبایدنیستکافی شدنرانندهبرای،رانندگیاما یادگیری بین است زیادی بسیاری تفاوت همین برای .دانست را رانندگی قوانین ،اتومبیل قوانین؛باآشناییبدونگیرندیمرا یادرانندگیفقط،برادروپدردستکنار که کسانی راماشین،اولدستۀ.گذرانندیمهاهآموزشگادررارانندگیآموزشدورۀکه کسانی با بود؛خواهندخطرسازبسیار،قوانینباآشناییعدمخاطربهولیآورندیدرمحرکتبه .راقوانینهموگرفت را یادحرکتوکار طرزهمبایدپس.خیر،دومدستۀاما چگونه اینکه .است رانندگی مانند نگاهی از ،همسرداری و زناشویی زندگی با چگونه را مشترک زندگی شروع و عروسی و عقد مراحل و کنیم خواستگاری
8.
وچیستهمسرداریقوانیناینکهواست؛مسئلهبگذاریم، یکسرپشتموفقیت .ترممهمراتبهبودیگرایهمسئل،شوندمراعاتبایدکجاها جانآتا،رودیمباالترروزبهروزدارد،طالقآمارمتاسفانه.کنیم نگاهبینانهعواقباید بینیمیم،کنیمیمبررسیکه
راطالقموارد.زندیمازدواج آمارتنۀبهتنهحتیکه را اول قسمت شاید که افتدیم اتفاق هایییزندگ در ،طالق موارد از باالیی درصد وخاطره ازپرنامزدیویادماندنیهبخواستگاری.اندهدادانجامحالتبهترین در تا شده باعث ،همسرداری قوانین با آشنایی عدم اما فرد؛ه منحصربیعروس و عقد همچونقوانینی.طالقوشکستبهشودمحکومونبیندآرامشرویشانیزندگ .جنسیمسائلحتیوشوهروهمسربا رفتارنوع روایت وهشتتبیس قالب در که کتابی .شماست روی پیش ،آرامش لحظۀ زبان از را همسر و شوهر با رفتار راهکارهای و ،همسرداری صحیح شیوۀ ،داستانی وکرده؛ مقایسهمازندگیسبکباراآناننورانیفرمایشاتوبیان؛معصومین؟مهع؟ لحظۀ.ناهماهنگگاه وهاستنآهاییراهنمایباهماهنگگاه ،مازندگیسبک ببینیدو کنید قاضیراکالهتان ،قطعههر پایان ازپسوبخوانید دقتباراآرامش !ناهماهنگ؟هماهنگ یااست؛چگونهشمازندگیسبک
9.
رشتهتغییراوللحظۀ
10.
10 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری آن همۀبیناولترملاوروز.دیدندراهمدیگرکه بوددانشکدهدرباراولین ،الکترونیک و برق و کشیمسی شیفتۀ دختران و مهندسی عشق پسرهای صافونکردنگاهکسچهیبهکه بودمحجوبوزیرهسربدخترهمان یک که بود روز همان از .استاد روبروی اول ردیف صندلی روی نشست آمد .شناختنشبرایباشدمجالیتحصیلروزهایکرد نیتوشداشهبستلد و وقار آن دادند نشانش هاهکارگا و هاهآزمایشگا .بود هم خوبی مجال از بعد .کردند ازدواج ،نرسیده سوم سال به .است همیشگی اول روز متانت بالفاصله توانست و بود دانشکده شاگرداول همچنان همسرش هم ازدواج در یکتوانستهماو.شودپذیرفتهارشدکارشناسی مقطع درآزمونبدون هنوز که شغلی کند؛ پیدا اشهرشت با متناسب شغلی مهندسی خدمات دفتر .داردراآنهم اشیزندگ از وجود تمام با او ،شودیم مادر دارد همسرش که روزها این از بعد همسرش آوردیم به یاد .کندیم خوشبختی احساس و است راضی و باشد اشهخان کدبانوی ِخانم خواهدیم دلش بود گفته التحصیلیغفار
11.
11 تعجب همسرش گفتۀ
این از چقدر آیدیم شود. یادش شاغل ندارد دوست که هاییلسا آن همۀ خاطر به کمتدس بود کرده اصرار او به حتی و کرده بود نکرده قبول همسرش اما شود؛ مشغول جایی خوانده درس تّجدی با که مهندسی رشتۀ در همنآ خانه از بیرون کار با ندارد دوست بود گفته و از و کند خسته را خودش ،دارد را خودش خاص هاییسخت و اقتضائات اشهرشت وجود تمام با چون خوانده مهندسی بود گفته .بازبماند خانه امور که هم حاال و بردهیم لذت هایشسدر خواندن از و داشته دوست را از بیشتر خیلی را جدیدش رشتۀ ،مادری رشتۀ به کرده تغییر شده اشهرشت .کند تالشآن درموفقیتبرایتوانتمامباخواهدیمودارددوستقبلی کارهایی و پروژه اصالحات و هایکشهنقش بودند کرده توافق باهم و فیزیکی کارهای و باشد او مال است انجام قابل خانه در که دستنازای بهراباردارشدنشخبرکه هموقتی.خانهآقایمال،مآبانهسمهندسخت امیمادر به خواهمیم من :بود گفته و داده تحویلش را هاهنقش ،دادیم او !توهایهشانبرایهم باراین.برسم رشته تغییراوللحظــــــۀ زندگیلحظهچند
12.
12 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری خزانۀ
خودشان .داشتند را دنیا ترگبزر بهترین و بودند دنیا زوج بهترین از که بودند آورده را سؤالشان ذ ّتلم و ادب رسمهب اما بودند؛ الهی علم مورد در فاطمه؟اهع؟ و امیرالمؤمنین؟ع؟ .بپرسند ترشانگبزر از ،پیامبرشان خواستندیم .خواستند دستورالعمل خدا؟ص؟ رسول از خانه کارهای تقسیم تقسیم باید چگونه خانه وظایف که کنند خبردار را شیعیانشان تمامی کار و گذاشت فاطمه؟اهع؟ عهدۀ به را خانه داخل کارهای پیامبر؟ص؟ .بشود ،اشهیکدانییک کوثر که بود وقتنآ .امیرالمؤمنین؟ع؟ عهدۀ بر را بیرون بار خدا؟ص؟ رسول کهنای از چقدر داندیم «خدا :گفت ،عالم زنان سرور .»شدم خوشحال ،برداشت من هایهشان از را مردان دوش 52صفحه،االسنادبقر
13.
پرستارخانمدوملحظۀ
14.
14 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری جانشهب بیماری که است متمادی روز چندین .سوزدیم تب گرمای در هایشندنداگاه وکشدیمشعلهجانشدرآتشگاه .گرفته رارمقشوافتاده ناتوانورفته؛تحلیلهماشیانرژهایهذرآخرین.خوردیمهمبهسرمااز دستشبهسوزنوشربتوقرصانواع ازپرایهکیس دکتر.افتادهایهگوش سپری بیماری دورۀ تا کند صبر باید و ندارد تحمل جز ایهچار گفته و داده .بگذاردبهبودبهروحالشوشود هماوروحبر،کرده ضعیفراجسمشکهنایبرعالوهسختآنفوالنزایاین تندخو حاال ،بود شهره مهر و لبخند به ازاینشپی که او .است گذاشته اثر بیماری ناگزیر خاصیت این و گذراند؛یم گالیه و ناله به را روز تمام کالفه و دلش دیگر لحظۀ و دارد عطش ایهلحظ .کندیم کم را روح توان که است .افتدیمرعشهبهبدنشبعد لحظۀواستآشوب .همسرش ،اوست پرستار تنها دوش بر مسئولیت ترینتسخ میان این در کنارش او بیداری لحظات آخرین تا آفتاب طلوع از که جوانی همسر
15.
15 پرستار خانمدوملحظــــــۀ زندگیلحظهچند و
کندیم اشهپاشوی ،کندیم عوض را نمدارش ِبربت دستمال ،نشیندیم کارهایش انجامبرایجانیکه لحظاتیتمامدر.ریزدیمگلویش درراداروها آب ،گذاردیم دهانش به غذا قاشق که اوست مهربان همسر این ندارد مواظب و کندیم چک را تبش درجۀ ساعتهبتساع و دهدیم او به خنک .اوستاحوال همۀ دستورهای انجام و کرده بداخالقش و کالفه ،بیماری داندیم خودش داریضمریهایقدیمقولبهداندیم.استخارجهمسرشتوانازاشیمتوال خانه گوشۀ استهفتهکه یک آدمیباآمدنکنار داندیمنیست؛کس هرکار شرمندۀ و داندیم خواهد؛یم فراوان صبر و حوصله زندیم غر فقط و افتاده .ایهگالی واعتراضیبهاستنیاوردهابروبهخمحتیبارککه ی استهمسری که استراحت و داروها مدد به نه شود بهتر اگر حالش داندیم خوب خودش برای خدا ازاست سپاسگزاردل در چقدر واوستدریغیبمحبت اثریقینهب .اوستپرستار،سختروزهایایندرکه همسریچنینداشتن
16.
16 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری هاییسخت
دانستیم خوب او و بود بیمار طوالنی مدتی بزرگوارش پدر خوب و بود دیده خود چشم با را بیمار از پرستاری هاییرا.دشوار بیماری دانستیم .بیمار یک به رسیدگی طلبدیم صبری و حوصله چه داشت خبر جان در کندیم ایجاد شعفی چه ،باشد همسر جانب از اگر رسیدگی این «هر :فرمود که داشت خبر عشق معجزۀ از باقر؟ع؟ محمد امام .مردش به را دوزخ در هفت خداوند ،کند خدمت را شوهرش روز هفت که زنی خواهد که در هر از تا بگشاید رویش به را بهشت در هشت و ببندد او روی مگر بنوشاند؛ شوهرش به آب ایهجرع که نیست زنی هیچ .شود وارد بگیرد روزه را روزهایش که باشد سال یک از بهتر برایش او عمل این کهنآ .»کند سپری عبادت به را هایشبش و 172صفحه،20جلد،الشیعهلوسائ
17.
مچالهکاغذسوملحظۀ
18.
18 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری که مالیمی موسیقی صدای .کندیم نگاه کارگاه به اتاقش وسیع پنجرۀ از .است شدهمگ هاهدستگا پشت کارگران همهمۀ در ،شودیم پخش اتاق در از رئیس یکی و زده هم به که جبروتی و جالل این از رودیم غنج دلش بیست و یاد بنددیم را هایشمچش .شده نساجی هایهکارخان ترینگبزر راه همسرش کمک با را اشیدوزندگ کوچک کارگاه که افتدیم پیش سال هایهدستگا پای همسرش با صبح تا که افتدیم هاییبش انداخت. یاد .بگیردپاکوچکشانتولیدیتابودندبیدارقدیمی همهکهافتدیمفرزندانشریزودرشتهایهخواستوهمسرشآرزوهاییاد بهبادی.کندجمعکارگاهپیشرفتبرایراهایشلپوتابودگرفتهنادیدهرا بود نکرده سختگیری همهنآ اگر کندیم فکر خودش با و اندازدیم غبغبش .رسیدینماینجابهوقتهیچ،بودنکرده اندازسپراهایشلپوو بیرون را کاغذ .کندیم لمس را ایهمچال کاغذ و کندیم جیبش در دست قرار افتدیم است. یادش خرید لیست .شودیم بلند نهادش از آه و آوردیم
19.
19 مچاله کاغذسوملحظــــــۀ زندگیلحظهچند داشتهکوچکی
جشنخانه در،کارخانه دوم فازاندازیهرامناسبتبهاست لیست ،اندهنیامد مدرسه از هاهبچ تا کرده کید تأ چقدر همسرش و باشند حرف خودش با بلندبلند و کندیم کاغذ به نگاهی زیرچشمی .کند تهیه را !خورد هم غورهبآ با شودیم را ساالد ،نیست الزم که مایونز سس :زندیم !واییا...وآجیلوتخمه!میوه؟مدلسه!هستکه شکالت!شیرینی؟ وقت چند که پیچدیم گوشش در زنش صدای .رودیم هم در هایشماخ ،بخشیده او به دنیا مال از خدا وقتی که کردیم اعتراض ناراحتی بار باکی .بگیرد سخت اشهخانواد به قدرنای را زندگی و بدهد خرج به ت ّخس نباید برای را هالپو که کردیم نصیحتش دلسوزانه که ،پدرش صدای هم بعد .نکندجمع،بیندینموقتچهیکهروزهایی بود؛ کرده گالیه او هاییگیرتسخ از همسرش که افتدیم دفعاتی همۀ یاد ومیلفحیدنبالهایشهبچوهمسرکندیمفکر.شودینمراضیدلشاما .اندازدیمزبالهسطلدررالیستهالخیاهمینبا.هستنداوسرمایۀکردن
20.
20 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری امتش
به خواستیم .امت راهنمای و بود رحمت پیامبر محمد؟ص؟ خیال مردمش .نه هامکدا و اویند دین اهالی از هامآد کدام بدهد نشان باشد؛ مرد تا اشهخانواد به بدهد نشان شستبضر باید مرد کردندیم نظریگتن و گیریتسخ در باید را داریندی و مردانگی کردندیم خیال و کشیدهمدره چهرۀ با ،کردندیم خواهشی اگر زنانشان .کنند جستجو پیامبر اما او کردند؛یم پشیمانشان زدن حرف از وغریببعجی هایهبهان چشمشان پیش را مسلمانی اصیل معنای که بود او .بود لبخند و مهربانی دهد وسعت او زندگی به خداوند که کسی نیست ما «از :گفت و گذاشت .»بگیرد سخت اشهخانواد بر او ]حال این [با و ۲۵۵صفحه،۱جلد،اللئالیعوالی
21.
ایهفیروزروسریچهارملحظۀ
22.
22 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری برای و مالدیم نان روی را عسل و کره .اندهنشست صبحانه سفرۀ سر گیردیم لقمه ،هاستهبچ مدرسۀ لقمۀ کردن آماده مشغول که همسرش تا شودیم هاهبچ اتاق راهی و کندیم تشکر او از زن .گذاردیم دهانش در و .بگذاردکیفشان درراشانهتغذی کشیده سرنیمهتاکه راچایشمرد.شودیمبلندکارخانه سرویسبوقصدای همسرش تا کشدیم سرک هاهبچ اتاق به .داردیبرم را کیفش و کندیم رها کیف کردن مرتبپیشهمسرشحواساماکند؛ خداحافظیاوازوببیندرا عمیقی کند.نفسیم اشهبدرق سرسری خداحافظی با یک و دخترهاست .ماندیمهمسرشپیشدلشاماکند؛یمخداحافظیلبزیر.کشدیم فکر همسرش به هاهمهر و هاهدندخچر حرکت هیاهوی بین کارخانه در دوستوشدهگتناشیزندگهمدمبرایدلشکه روزهاستآناز.کندیم و برگردد خانه به پرتدس با او و شود تمام کاری ساعت زودتر هرچه دارد مدرسۀ و درس و روز اتفاقات از و بنشیند کنارش .ببیند را همسرش لبخند
23.
23 ایهفیروز روسریچهارملحظــــــۀ زندگیلحظهچند تمام
که کارش .رودیم غنج فکرها این از دلش .بزند گپ او با هاهبچ مایحتاج .شودیم کارخانه کارکنان فروشگاه راهی وذوققشو با شودیم ایهفیروز روسری آخر دم و کندیم تهیه دارد ذهن در که آنجا تا را خانه .شودیمخانهراهیاشتیاقباوخردیمهمسرشبرایزیبایی خانه ِدر همسرش دارد دوست .زندیم زنگ اما دارد؛ همراه به را خانه کلید دختر بار این و زندیم زنگ دوباره .شودینم خبری .کند باز رویش به را .کشدیمجیغخوشحالی ازخریدهادیدنباوکندیم بازرا درکوچکش شنودیم جواب و گیردیم را خانه مادر سراغ و زندیم لبخند دخترش به بیندیم را همسرش و کندیم تلویزیون به نگاهی !است تلویزیون پای که پیش حواسش و هوش همۀ کهیدرحال و کشدیم سرک کاناپه پشت از که روسری ناراحتی دهد. بایم تحویلش ایهبستهشکست سالم ،است سریال رودیمخوابقاتابهسروصدایبوکشدیمبیرونهادخریکیسۀ ازایهفیروز .گذاردیم،خورندیمکخاکه هاییههدیسایر کنار کمدش درو
24.
24 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری همسرش
از تا است آمده .پیامبرش پیش است آورده را هایشفحر ،مرد دارم «همسری :گویدیم .کند سوال کارهایش ارزش و جایگاه از و تعریف بیرون که خانه از و آیدیم استقبالم به ،شومیم خانه وارد وقت هر که اگر :گویدیم ،بیندیم اندوهگین را من وقتی .کندیم امهبدرق ،رومیم گرفته عهده به را آن خداوند کهبدان ،خورییم غصه روزی و رزق برای از دلش »!کند زیاد را اندوهت خدا ،خورییم غصه آخرتت برای اگر و «برای :گویندیم او به خدا؟ص؟ رسول وقتی شودیم شاد پیامبرش پاسخ که خداست کارگزاران از یکی زن این و است ]زمین [در کارگزارانی خدا .»است شهید پاداش از نیمی با برابر او پاداش ۳۸۹صفحه،۳جلد،الفقیهیحضره المن
25.
خانه ِسنگرپنجملحظۀ
26.
26 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری فایده .پذیرایی به آشپزخانه از و اتاق آن به اتاق این از .رودیم راه خانه در را رومیزی آن و بکشد دستمال را گلدان این که هم دیگر بار هزار .ندارد گرفته دلش .آیدینم سرجا اشهحوصل .شودینم باز لقش ُ خ ،کند صاف .ببلعندخود دررااوتااندهکرد یکیهبتدس انگارخانه درودیوارواست دوتایی عکس قاب به و دهدیم پایین است رسیده گلو تا که را بغضش .کندیمنگاههمسرشوخودش شودینم باورش هنوز و کندیم نگاه را دیوار روی تقویم بار چندمین برای این حساب با که سالی دو .نگذشته هم سال دو شانیعروس تاریخ از که پر دلش .است کرده سپری خانه در تنها را روزش سیزده و سیصد ،روز خودشبا.داندیمخوبرازبانشانکه مهربانهایمچشآنبرایکشدیم وهاهخمپارآتشزیردرگیریکدام دراآلن،هامچشاینصاحبکندیمفکر .ریزدیمدلشجنگد؟یمخاکیسروصورتوتشنهگلوی باداردهالمسلس .خواندیم»الراحمینارحمهوو ً حافظاخیر«فاهللبرایشوگزدیملب
27.
27 خانه ِسنگرپنجملحظــــــۀ زندگیلحظهچند ناموسزینب؟اهع؟حضرتحرمگفتیمکه
افتدیمهمسرشهایفحریاد هایشمچش .برسد آن به داعش ناپاک دست بگذارند نباید و است شیعه و تنگیلد این اما دارد؛یبرم موج زینب؟اهع؟ حضرت نازنین ضریح به یاد که هایییسخت به که بار هر .داردیبرنم سرش از دست ، یکریز ِدلواپسی حسرت قبل از بیشتر ،کندیم فکر کشندیم رزمندگان سایر و همسرش ویژههایبثوااینازبایدچراونشدهاونصیبتوفیقاینچراکه خوردیم .باشدمحرومبزرگو که دارد را این جرئت و دل واقعا که بیندیم کندیم خلوت که خودش با .بجنگددینشبرایوبایستدمردش کنار وبگیرددستبهاسلحه اذیتش قدرنای خانه سکوت تا کندیم روشن را تلویزیون و شودیم بلند دست در که کتابی روی از و نشسته مجری روبروی جوانی روحانی .نکند که را روایت و کندیم زیادتر را تلویزیون صدای .خواندیم روایتی ،دارد ...شودیمآرامجانشبفهمدآنکهیب،شنودیم
28.
28 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری هانز
دانستیم و داشت خبر امتش زنان و مردان هایلد از پیامبر؟ص؟ این دانستیم .روندیم جنگ به مردانشان وقتی کشندیم عذاب چقدر هایینز داشت خبر .کندیم آزرده را زن نازک جان ،تنهایی و تنگیلد بجنگند خدا راه در مردهایشان پایهباپ تا کشدیم پر دلشان که هستند که شد همین .بشود هم هانآ نصیب اهلللسبی فی جهاد کرانیب ثواب و :گفتند او به و آمدند سراغش اسالم مجاهدان همسران از جمعی وقتی خود ِآن از را بزرگی فضیلت خدا راه در جهاد با مردان خدا؟ص؟ رسول «ای در مجاهدان ثواب آن با بتوانیم که نداریم کاری هانز ما اما اند؛هکرد بدانند و بگیرد آرام دلشان که گفت ایهجمل باشیم»؛ داشته را خدا راه :فرمود .کندیم شریکشان جهاد ثواب در آسان و مضایقهیب چه خداوند راه در مجاهدین عمل ][پاداش ،اشهخان در شما از یک هر ِکار و «خدمت .»داشت خواهد را خدا ۳۷۶صفحه،۲جلد،روضةالواعظین
29.
غریبهششملحظۀ
30.
30 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری کاغذ انبوهی آمده اداره به که صبح از .جوشدیم سرکه و سیر مثل دلش نزده دست کدامشانچهی به هنوز او اما شده؛هانباشت میزش روی نامه و .شودیم خیره نامعلومی نقطۀ به و نشیندیم میز پشت ساعتی .است دیگر ساعتی و زندیم قدم اتاقش در قراریب و جودیم ناخن دیگر ساعتی .کندیمپایینو باالرااشیگوش صفحۀهدفیب .شدهبخرا سرش روی دنیا ،دیده همسرش گوشی در را هامپیا آن وقتی از خودش از مدام .باشد نیاورده هجوم ذهنش به که نیست خیالی و فکر تصنعیفریبلدلبخندآنباپروفایلشتصویرکه ایهغریبمردآنپرسدیم پیام همسرش به چرا ،نیست درستی آدم زدیم داد طال گردنبند و باز و یقۀ پیداکرده؟رااوهمسر شمارۀکجا ازنامرد ِمردکاین ً اصالداده؟ ذهنش کندیم تقال میان این در او و خورندیم چرخ ذهنش در هالسؤا نگفته؟ او به چیزی همسرش چرا :دارد نگه دور اساسی پرسش از یک را مرد آن با نسبتی واقعهب همسرش گرا که نکند فکر این به زندیم وپاتدس
31.
31 غریبهششملحظــــــۀ زندگیلحظهچند احساس کاری؟نپنها
چرا داشته؟هنگ را اشهعاشقان هایمپیا چرا ،ندارد را ساعتی مرخصی برگۀ .شودیم دیوانه ،کند تعلل این از بیش اگر کندیم .رودیمخانهسمتبهعجلهباوگذاردیمرئیسشمیزروی که کندیم خداخدا دلش ته و اندازدیم کلید سروصدایب و رسدیم خانه به و ته و بزند موبایلش گوشی به سری بتواند و باشد خواب هنوز همسرش .دربیاوردراماجراتوی همسرش درالی از.کندیممتوقفشگریه صدایوگذاردیمخانهبهپاآرام شدهاوحضورمتوجهآنکهیبونشستهاوبهپشتآشپزخانهدرکه بیندیمرا اشهدخترخال با خواهدیم گویدیم .زندیم حرف مادرش با گریه با ،باشد در هم غریبه مردان که اینترنتی گروه در یک را او اجازهیب چون ،کند دعوا .شود او مزاحم غریبه مرد شده یک باعث و کرده اضافه اندهبود عضو آن گویدیماشیغیرتشوهربهراچیزههمشبگویدیممادرشبهکه شنودیم .بگذارددستشکف رامزاحم مرتیکۀآنحقتا
32.
32 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری همیشه
مانند و اندهشد جمع پیامبر؟ص؟ دور اصحاب و یاران از جمعی و کند باز را مبارکش دهان حضرت که منتظرند .شنیدن برای منتظرند بگوید برایشان منتظرند .کند نجوا جانشان گوش در را خوشبختی رازهای از را بهره بیشترین و است ترتخوشبخ همه از عالم این در مرد کدام :گویدیم و کندیم باز سخن به لب پیامبر؟ص؟ است؟ برده کسی چه ،دنیا نیست این از برتر ایهبهر مسلمانی ][نعمت از بعد ،مسلمان مرد «برای شادمان و مسرور کند نگاه او به وقتی که باشد داشته مسلمانی همسر که ][پاکدامنی حافظ هم ،همسرش غیاب در و کند؛ اطاعت او فرمان از و شود؛ .»همسرش اموال حافظ هم و باشد خودش ۳۲۷صفحه،۵جلد،کافی
33.
بارانزیرهفتملحظۀ
34.
34 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری در شانیهمیشگ ِمیز دور .رودیم ترفطرنآ میز چند تا شانهخند صدای که یادش زمانیتا.کنندتازهدیداریتااندهشدجمعشهرمعروفشاپیکاف .اندهبود برقرار دوستانه قرارهای این دبیرستان روزهای همان از آیدیم برای است فرصتی !قدیمی دوستان با دیدارها این اویند بزرگ خوشیلد ناهار فکر از آمدن بیرون و زندگی هایهدغدغ از کردن فرار و کردن دردودل راحت خیال با اینکه برای است مجالی .هاهبچ مشق درس و و شام و .بگذراندخوشوباشدخودشبرایراچندساعتی که شودیم نگرانلد آیدیم قرار این به شوهرش اجازۀیب که بار هر البته .برودلو،شدنشجخارخانه ازخبریباینکه بیفتداتفاقیناگهانمبادا فهمدیم و شودیم ساعت جمع حواسش تازه شودیم بلند که میز سر از گذشته ِخوب خاطرات مرور در قدرنآ و بارانی؛ هوا و است غروب حوالی خداحافظی و جنباندیم دست .است نشده زمان گذر متوجه که بوده غرق همین حوالی که دخترش برای و برگردد خانه به زودتر تا کندیم مختصر را
35.
35 باران زیرهفتملحظــــــۀ زندگیلحظهچند از
تا و گیردیم تاکسی باعجله .کند درست شام ،گرددیبرم مدرسه از ساعت که اذان صدای و گذردیم دیگر ساعتی ،بگذرد خیس هاینخیابا ترافیک .استکرده رویهزیادکمی بیخیالیدرانگارکه فهمدیمتازه،شودیمبلند بایدورسدیمخانهبهدخترشبازمانمهکهکندیمحسابخودشپیش بهاماکند؛اکتفاحاضریغذایبه یکشامبرایوبزندرامفصلغذایقید .خوردیمجارسدیمکهخانه .اندهدوخت در به چشم دلواپس و کالفه که بیندیم را دخترش و همسر قرار که بود گفته مدرسه به رفتن از پیش دخترش که آیدیم ناگهان یادش را آخر زنگ دو چون ،برگردد خانه به قبل روزهای از زودتر ساعت دو است .اندهکرد اعالمتعطیلدبیرانشورایبرگزاریبرای مغازهازبارانزیر،دخترشانبرایدرکردن بازبرایکههمسرشبهشرمنده نای از چقدر که خواندیم هایشمچش در و کندیم نگاه است آمده خانه تا .استآزردهلدخبرشیبرفتنبیرون
36.
36 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری خودسرشان
زنان از که است شنیده امتش مردان از هاییتشکای باری چند اندهکرد شکایت پیامبر؟ص؟ پیش و اندهآمد مردان .مندندهگالی و شاکی هانآ از خانه از رفتن بیرون برای کهنآ بدون همسرانشان اوقات برخی که تا و شوندیم خارج خانه از خواهدیم دلشان وقت هر ،بگیرند اجازه خبر آخرت از که پیامبر؟ص؟ .مانندیم بیرون ،باشد میلشانببا که وقتی دستان با امتش زنان که عاقبتی از ،را هابعذا استدیده معراج در و دارد از نفر یک حتی ندارد دوست .کندیم باخبرشان ،سازندیم خود برای خود اجازه «زن :کندیم اعالم رسا و محکم ،همین برای و شوند عذاب او امت از اجازهنبدو زنی اگر و شوهر؛ اجازۀ با مگر ،شود خارج خانه از ندارد را او رحمت و غضب فرشتگان و زمین و آسمان فرشتگان ،شد خارج خانه .»برگردد خانه به که زمانی تا کنندیم لعنت 214صفحه،االخالقمکارم
37.
دارننگی ِسرلگهشتملحظۀ
38.
38 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری بیدار که الطلوعیعل صبح از .خانه جانهب افتاده و زده باال را هایشنآستی دنبالشان نفسککند. ییم جمع را هاهبچ هایشوپاتریخ دارد ،شده کمد در هزارم بار برای و کرده جمع زمین روی از را هایبازباسبا و دویده معدن که را تختشان زیر و کرده مرتب را هایشانسلبا کشوی .گذاشته سراغ رفته هم بعد .کشیده جارو ،است رنگارنگ هاییخوراک پوست .استکشیده دستمالوچیدهنو ازراهاتکابین تماموآشپزخانه .کرده آمادهکنارش درهمایهخوشمزمخلفاتودیدهتدارکمفصلیشام جانی دیگر .است کرده مرتب و کشیده جارو را خانه تمام هم آخرتدس .استافتادهمبلرویرمقیبوخستهونماندهبرایش ،اندبخواغرقروبرویشهمیشگیهایتشیطنوبازیازپسکه هاهبچبه بنشیند هایشبل روی لبخند تا است کافی نگاه همین یک .کندیم نگاه اشیانرژ تمام خستگی کهنای با .بدود پوستش زیر خوشبختی احساس و .باشد زیبا و آراسته رسدیم راه از همسرش وقتی خواهدیم دلش ،گرفته را
39.
39 دارننگی ِسرلگهشتملحظــــــۀ زندگیلحظهچند موهایشبهدستیوبایستدآینهروبرویتاشودیمبلندجاازوکندیمهمت چقدرکندیم
فکر،کندیمنگاهاشهخستهایمچشبهکه طورنهما.ببرد !دارددوسترافرساتطاقگاه روزمرۀکارهای همین مثل را اشیزندگ گرم آشیانۀ این ،خانه وقتی بردیم لذتی چه کندیم فکر .غذاهاترینهخوشمزخلقبرایشودیمکدبانویی وکندیممرتبگل دستۀ راه از خانه پدر وقتی کندیم فکر هایشهبچ خوشحالی سر از هایغجی به .شودپهنشاملعابورنگشخو سفرۀوبرسد کندیم فکر .زندیم موهایش به سریلگ و کشدیم شانه را موهایش آرام ساکنین دانههدان که اوست خود این ،طالیی دارننگی سرلگ همین مثل همهنایهمسرشکه ایهلحظبهکندیمفکر.داردیمنگههمکنار راخانه را اشیقدرشناس و سپاسگزاری همۀ و ببیند را سلیقگیشخو و آراستگی .رودیمنگاهش ازخستگی.کند نگاهعاشقانهرااووهایش؛مچش دربریزد .کندیمشکرراخداوکندیمنگاهآسمانبهپنجره از
40.
40 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری کرده
مشغول را ذهنش که دارد ایهمسال .پیامبر؟ص؟ خدمت است آمده و هانکشیدوجار و خانه روزمرۀ هاییگردگیر پاداش و ارزش از سؤال است؛ خواهدیم دلش .سلمه ّم ُ ا ذهن به است رسانده را خودش هانشستفظر دربارۀ پیامبرش از هست؟ اشهروزمر داریهخان پشت فضیلتی چه بداند پاسخ به شودیم گرم دلش و پرسدیم خانه در زنان کردنتخدم فضیلت قصدهب شوهرش خانۀ در که زنی «هر :فرمایدیم که رسول؟ص؟ حضرت خداوند و کند؛یم نظر او به خداوند ،کند جاهجاب را چیزی آن کردن مرتب .»کندینم عذابش ،کند نظر کس هر به ۴۱۱صفحه،صدوقشیخامالی
41.
بهشتخانۀمهنهملحظۀ
42.
42 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری بیرون وبیداریبخوا مرز از را او همراهش تلفن آشنای زنگ صدای شدن بیدار از قبل و گرددیم گوشی دنبال به کورماللکورما .کشدیم از و زندیم را چشمانش گوشی نور .کندیم خاموش را هشدار زنگ هاهبچ هنوز بیندیم و کندیم چک را شرعی اوقات برنامۀ بازشهنیم چشمان الی خدادلدروکندیمنگاهآسمانبه.استماندهصبحاذانبهایهچنددقیق .شود بیدارموقعهبتوانستهکه گویدیمشکررا استخوابیدهآرامکه اشیزندگفردعزیزترینبه.کندیمنگاههمسرشبه و فکر .دید اشهچهر در توانیم هم خواب در حتی را روزانه ِکار خستگی و رانازنین چهرۀاین روزاگر یککندیمفکر.آوردیمهجومذهنشبهخیال که زحمتکشی مرد این قلب ضربان به هایشسنف چقدر و میرد؛یم ،نبیند .معناستیببرایشزندگینباشدگراواستبند،اوستفرزندان پدر ِپس از کندیم خیال .دیرتر روزهای به و دورتر نقاط به بردیم را ذهنش پیش بعد .است شده بهشت راهی و برآمده دنیا این سخت هاینامتحا
43.
43 بهشت خانۀمهنهملحظــــــۀ زندگیلحظهچند چقدر
،نباشد کنارش همسرش و باشد تنها بهشت در اگر گویدیم خودش گلویش در را بغض ،جدایی ِدور خیال حتی .شد خواهد تنگلد او برای این جز ایهنتیج کندیم نگاه را اشیزندگ آخر تا اول قدر هر .دهدیم جا با که است همسری همین دنیایش نعمت عزیزترین و بهترین که گیردینم .کند سراوبی روزحتی یکخواهدینمودارددوستشوجودتمام خبر که کندیم نگاه اشیگوش ساعت به .گیردیم تنهایی خیال از دلش داندیم کهنآ با .ندارد زیادی فرصت و است نزدیک صبح اذان دهدیم راقرارشانآیدینمدلش،گذاشته سرپشتراپرکاریوسخت روزهمسرش برایراهمدیگرنوبتهباندهدادقولهمبهکه استسالبزند. یکهمبه .کند دلخوررااووبزندقولشزیرخواهدینمدلش.کنند بیدارشب نماز با و دهدیم تکانش و زندیم اشهشان به دستی آرام و شودیم نزدیکش خواهدینم دلش کندیم فکر طور هر .شود بیدار تا زندیم صدایش مهربانی .باشدتنهابهشت دراشهخان در
44.
44 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری هدایت
به است حریص .امتش برای است مهربان طبیبی پیامبر؟ص؟ ِپس از و اندهداشتهنگ زنده ودلشاننجا در را اسالم که قومی .قوم این مشتاق .برسند متقین بهشت به تا اندهبرآمد دنیا سخت هاینامتحا و گویدیم خدا رحمت از برایشان .ببیند بهشت در را شانههم که است مردی آن بر خداوند «رحمت :دهدیم یادشان را همسرداری رسم و راه هانآ و کند بیدار را اشهخانواد سپس بخواند؛ نماز و برخیزد شبهنیم که نماز و برخیزد شبهنیم که زنی آن بر خداوند رحمت .بخوانند نماز نیز .»بخواند نماز نیز او و کند بیدار را شوهرش سپس بگزارد؛ ۲۱۴۳۸حدیث،۷۹۳صفحه،۷جلد،ال ّالعمکنز
45.
دارمدوستتدهملحظۀ
46.
46 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری نیست؛ بلد ً اصال !نه نخواهد؛ کهنای نه .تواندینم .نیست خودش دست مرور را اشهسالجوپنتبیس عمر هرچه .بدهد که یادش نبوده کسی یعنی .شودبلدراساده ِرسموراهاینتانداشتهفرصتیهیچبیندیمکندیم که پدرشومانداوورفتخدارحمتبهمادرشکه بودنشدهسالشدوهنوز نرفت خرجش به ،کند ازدواج دوباره که خواندند گوشش به دیگران هرچه نامادری سایۀ که بود ممنون پدرش از ترهاشپی .کرد بزرگ ،مادریب را او و خیال خودش پیش .است دلگیر او از روزها این اما نیاورده؛ سرش باالی را رافرصتایناو،کردیمازدواجخوبیخانمبااوایلهمانپدرشاگرکندیم .نماند دلهبتحسر عمر تمام در و بچشد را مادری محبت طعم که داشت این طول در توانستیم کمتدس ،آوردیم دومی مادر او برای پدرش اگر .زنروح یکهایتظراف ازبگیردچیزی یاداوکمک بازندگی دلخواهشدخترباوشروعرازندگیاستشدهموفقزحمتهزارباکه حاال زندگی فهمیده !زندیم لنگ اشهعاطف میت ُ ک چقدر فهمیده ،کند نامزد
47.
47 دارم دوستتدهملحظــــــۀ زندگیلحظهچند عالقه
ابراز فرصت یادگیری هالسا این تمام در پدرش با دونفره مردانۀ جنس از هاییتمحب ابراز به کرده عادت انگار .است گرفته او از را مهر و کند پنهان اشهقدرشناسان هایهنگا پشت را اشهعالق اینکه .مردانه تا کند جاری هایشمچش در ،بریزد کالمش در کهنآ جایهب را عشق و .بخواند را آن خود ،مخاطب خواند؛یمنامزدشنگاهدررا»دارم«دوستتشنیدناشتیاقوشورکه حاال خودش از ،نیست بلد را ابرازش شیوۀ و ندارد را آن آوردن زبان به روی اما تمام با تنهایی هایلسا این همۀ تالفیهب خواهدیم دلش .است دلگیر وبدهدراجوابشعاشقانههماوتابریزدهمسرشپایبهراعشقشوجود .شودناامیدخودش ازخواهدینم.عشق ازبشودپراشیزندگ به که خردیم زیبایی یادداشتهدفترچ .کندیم روشن را ذهنش فکری دست به خودکار و کندیم باز را دفترچه اول دهد. صفحۀ هدیه همسرش .استترنآساخیلیبرایش»دارم«دوستت ِنوشتن.کندیمنوشتنبهشروع
48.
48 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری ،بوده
تا و اندهبرد سر به هاگجن در را عمری ،امتش مردان که داندیم باخبر زن یک لطیف روح هایتظراف از و اندهدید خونریزی و خون که است نداده یاد ،باابهت ِخشن ِمردان این به کسی داندیم .نیستند زنی با گفتگو برای بگردند کلمات زیباترین و ترینمنر دنبال باید گاهی نّلی قول همان با باز محمد؟ص؟ حضرت !پهلوان نه ،است ریحانه که .بدهد نشانشان را عشق رسم و راه تا شودیم کارهبتدس ،پیغمبری همسرش به مرد گفتار «این :گویدیم زنان قلب پنهان رازهای از برایشان .»رودینم بیرون زن قلب از هرگز »دارم دوست را تو «من که ۵۶۹صفحه،۵جلد،کافی
49.
آرامشلحظۀیازدهملحظۀ
50.
50 آرامش لحظۀ ششم
ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری این در حداقل خواهدیم او از لبخند با که همسرش دست از را سینی .گذاردیمسفره کنار وگیردیم، کندزباکمی راهایشماخهاهلحظ که کامیونی راننده زیردست بچگی روزهای همان از آیدیم تا یادش قولبهتاخوردهیتوسروسیلیراستوچپ،کندیموکرده رااشیشاگرد نچشیدهکم که همروزگارآنهایهمدرسدر.شودراههسربوکاربلد هایقدیم جای به هانای همۀ و !را انار و آلبالو درخت هایهترک و تعلیمی طعم است همۀ !آشناست همه برای که هم قدیم مادرهای و پدر تربیت شیوۀ خود؛ وخویقخلازتااندهدادهمدستهبتدسروزگارهمانهاییسختوهانای .باشدنداشتهراهیآندرهمآهنینمیخکه بسازندخاراییسنگاو فرزندانش و همسر از که کندیم باز را دهانش تا داندیم خوب هم خودش وخواهشهیچوصدایشدرریزدیممردانهاقتداروخشونت،بخواهدچیزی احترامییبهمسرشازهمبارکاما یهمهنباای.نیستلحنشپشتعطوفتی نگاه از.دریغیبمحبتوبودهاطاعتبودهتا.استندیدهحوصلگیگتنو
51.
51 آرامشلحظۀیازدهملحظــــــۀ زندگیلحظهچند قدرنآاماتندخویی؛همهنایازشودیمآزردهلدکه فهمدیمهمسرشخستۀ .کندینمبازشکایتبهلبکه
استقائلاحترامبرایشودارددوستش گفتیم خودش پیش .دادینم اهمیت قضیه این به چندان ازاینشپی که حاال اما کرده؛ خلقجک را او زمانه هاییسخت و نیست خودش دست تازه انگار ،کندیم نگاه اشهرفت روزهای به و نشسته سینتهف سفرۀ سر است گذشته باد و برق مثل عمرش از سال چهل شده خبردار شصتش این تمامی ایجاد برای باشد کرده قدردانی همسرش از خوبیهب آنکهیب تحملوحوصلهواطاعتهمهناینبودگراکندیمفکر.آرامشهایهلحظ خانهفضایوشدیمکشیده جروبحثبهکه گفتگوها بسیارچه،همسرش .کردیممتشنجرا رادلشکه باشدشدهمغتنمیفرصتبرایشسالتحویل دمدمۀاین انگار گیردیمدستبهراقرآنوکندیمپرراصورتشارادهیب،لبخند.کند زیرورو .بدهداشیزندگمهرباننفسمهبهرااشیزندگعیدیاولینتا
52.
52 آرامشۀلحظ ششم ݠݓاٮݠݑـٮݡکهمسرداری حمیده
نام به شایسته و پرهیزگار ،فقیه همسری خود که صادق؟ع؟ امام یک در آرامش هایهلحظ کردنیجار در را زن نقش داندیم خوب ،دارد هاییزندگ داشتن به شوند زبانزد شیعیانش تمامی دارد دوست .خانه مردی به وقتی بدانند تا بگوید شیعه زنان به خواهدیم .الهی و آرام رفتارشان چگونه ،گذارندیم قدم همسری وادی در و دهندیم بله جواب «ملعون :گویدیکند.م مندتشقاو یا و مندتسعاد را هانآ تواندیم خوشبخت و کند؛ غمگین و بیازارد را خود شوهر که زنى آن ،ملعون ،است در و ندهد آزارش و نهد احترام را خود شوهر که زنى آن ،خوشبخت ،است .»برد فرمان وى از حالههم 150صفحه،1جلد،کنزالفوائد
53.
گردهدورپیرمرددوازدهملحظۀ
Download now