SlideShare a Scribd company logo
تنها چیزی که می شنید ، صدای نفس های سنگین خودش بود. همه چیز به طرز معجزه آسایی آهسته شده بود. همه چیز با او شروع 
شد... 
حتی نگاه کردن به او لذتی غریزی را در عمق وجودش بیدار می کرد. غرق میشد در اعماق چشم های او ، حس شناوری مثل حس 
پروازی که در اوج تاب بازی های دوران کودکی اش احساس می کرد ، مثل حس تعلیق پس از دست انداز های طولانی جاده. می 
خواست تک تک لحظات بودن او را به نظاره بنشیند و هزار بار دیگر در احساسی که سال ها گم کرده بود ، غوطه ور شود. اما 
ترس عمیقی در وجودش او را پس می کشید. ترس از آنکه دیگران را متوجه نگاهش بکند ، ترس از آنکه "او" متوجه نگاهش بشود. 
به پلک به هم زدنی او را نگاه کرد و رفت. شاید همین برایش بس بود. 
نیمه شب در تب می سوخت. اشک هایش پوست صورتش را می سوزاند و ردی سرخ بر جای می گذاشت. دست او را روی گونه 
هاش حس می کرد که با مهربانی اشک هایش را پاک می کرد. دست هایی که از صورت تب زده ی او هم گرم تر بود. 
هربار در آینه به چشم های خود خیره میشد. خستگی و یأس جاری در نگاهش هیچ تناسبی با چهره ی کودکانه اش نداشت. گویی این 
چشم ها را از آخرین لحظات زندگی پیشین اش به ارث برده بود. ناامیدی نگاهش مسری بود ، شاید به همین خاطر بود که همه از 
همنشینی با او چشم پوشی می کردند و نگاهشان را از نگاهش می دزدیدند. 
عرق سردی تمام وجودش را فرا گرفته بود. مثل تکه یخی در گرمای تن او ذوب می شد. رو به روی او ، چشم در چشمش ، او را 
می بوسید و رد بوسه ها بر تن خودش می افتاد اما غیر معمول نمی نمود. منطق این اتفاق با تمام اتفاقات معمول زندگی اش جور در 
می آمد. او به تمام ناممکن ها اعتقاد داشت ، پس چرا این نه؟ 
هر صبح ردیف پر جمعیت موهایش را از روی رو بالشتی اش می رُفت. این روز ها در آینه زیر چشم هایش سایه تیره ای می افتاد 
که صورتش را برای چشمانش متناسب تر می کرد. با هر قدمی که می زد ، تعدادی بیشتری از موهایش مانند برگ های درخت در 
هوا شناور می شدند و آرام آرام روی زمین نشستند. پاییزی طولانی در پیش بود. 
دیگر از این همه تکرار و تصویر رقت انگیزش خسته شده بود. تمام آینه های خانه را با روزنامه پوشاند. تمام پرده ها را کشید و 
تمام ظرف های شیشه ای را شکست. قاشق های فلزی را دور انداخت و قاشق های چوبی خرید. دیدن هر انعکاسی از خودش ، او را 
به تهوع می انداخت. آن شب قبل از خواب آرزوی مرگ کرد و دیگر هرگز بیدار نشد.
صبح روز بعد میل زیادی به غذا نداشت. با کرم های سیاه پیچنده به دست و پایش طوری اخت گرفته بود که گویی همواره با آن ها 
زیسته است. از زمان خوابیدن در گور تا خروج قهرمانانه اش از واژن. خوبی کرم هایش این بود که به خوردن مغز دیگران علاقه 
ای نداشتند. آرام و بی صدا روی پوست او دراز می کشیدند. گاهی از شدت محبت ، دست نوازش بر سر کرم ها می کشید و با 
مهربانی به آن ها نگاه می کرد. آن ها تنها همدم تنهایی هایش بودند. 
هر روز به محض برخواستن از گور ، سر کار می رفت و مشغول حمل کردن بار غصه های تلنبار شدن در گوشه های شهر میشد. 
آن ها را کیسه کیسه روی دوشش می انداخت و پیاده تا پشت گاری باربری اش می برد و شب هنگام ، گاری را به سمت محل تخلیه 
می برد و کیسه ها را یک به یک در اتاقش خالی می کرد. 
هرگاه کسی گریه می کرد ، دست هایش را چفت یک دیگری زیر صورت او می گرفت. وقتی که دست هایش به اندازه کافی پر میشد 
، آن را درون کوزه آبخوری اش میریخت. چشم های آدم ها را پس از بی اشک شدن دوست نداشت. سرخی آن ها او را به یاد خود 
آدم ها می انداخت. خود حقیقی شان. 
دست های لطیف او را حس می کرد که بی هوا در خواب دور او حلقه میشد و سرش را به شانه او می چسباند. این کار او ، در قلبش 
حس دردناکی ایجاد می کرد که به شکل عجیبی لذت بخش بود. هنگامی که دست هایش را در موهای او فرو می برد و آنها را بهم 
می ریخت ، در او حس آشفتگی دوست داشتنی ای ایجاد می کرد و بوسه هایش ، ترس عمیقی را در او شکل می داد ، مثل اوقاتی که 
پدرش او را در هوا معلق نگه می داشت. هر لحظه می ترسید که بِسُرَد و از دست برود. 
هر روز که در خانه قدم می زد ، صدای آینه ها را از پشت روزنامه ها می شنید که از شدت تاریکی در حال ترک خوردن بودند. 
دلش برای آینه ها می سوخت اما تاب رو به رویی با آنها را نداشت. حالا دیگر مثل تمام مردم ، از نگاه کردن به چشم های خودش 
می ترسید. آخر ناامیدی آنها مسری بود. 
در آخرین شب ، هنگامی که برای آخرین بار دراز شده بود ، سنگینی تمام همخوابگانش را روی قفسه سینه اش حس می کرد. 
سنگینی تمامِ آن دوست داشتنی ها. بار تحمل ناپذیری که سینه اش را در هم می شکست و به آرامی به دانه های ریز شن مانندی تبدیل 
می کرد. گرد های مرموزی که صبح روز بعد ، مستخدم از کف خانه زدود.

More Related Content

Featured

Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)
Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)
Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)
contently
 
How to Prepare For a Successful Job Search for 2024
How to Prepare For a Successful Job Search for 2024How to Prepare For a Successful Job Search for 2024
How to Prepare For a Successful Job Search for 2024
Albert Qian
 
Social Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie Insights
Social Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie InsightsSocial Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie Insights
Social Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie Insights
Kurio // The Social Media Age(ncy)
 
Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024
Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024
Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024
Search Engine Journal
 
5 Public speaking tips from TED - Visualized summary
5 Public speaking tips from TED - Visualized summary5 Public speaking tips from TED - Visualized summary
5 Public speaking tips from TED - Visualized summary
SpeakerHub
 
ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd
ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd
ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd
Clark Boyd
 
Getting into the tech field. what next
Getting into the tech field. what next Getting into the tech field. what next
Getting into the tech field. what next
Tessa Mero
 
Google's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search Intent
Google's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search IntentGoogle's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search Intent
Google's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search Intent
Lily Ray
 
How to have difficult conversations
How to have difficult conversations How to have difficult conversations
How to have difficult conversations
Rajiv Jayarajah, MAppComm, ACC
 
Introduction to Data Science
Introduction to Data ScienceIntroduction to Data Science
Introduction to Data Science
Christy Abraham Joy
 
Time Management & Productivity - Best Practices
Time Management & Productivity -  Best PracticesTime Management & Productivity -  Best Practices
Time Management & Productivity - Best Practices
Vit Horky
 
The six step guide to practical project management
The six step guide to practical project managementThe six step guide to practical project management
The six step guide to practical project management
MindGenius
 
Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...
Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...
Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...
RachelPearson36
 
Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...
Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...
Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...
Applitools
 
12 Ways to Increase Your Influence at Work
12 Ways to Increase Your Influence at Work12 Ways to Increase Your Influence at Work
12 Ways to Increase Your Influence at Work
GetSmarter
 
More than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike Routes
More than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike RoutesMore than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike Routes
More than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike Routes
Project for Public Spaces & National Center for Biking and Walking
 
Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...
Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...
Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...
DevGAMM Conference
 
Barbie - Brand Strategy Presentation
Barbie - Brand Strategy PresentationBarbie - Brand Strategy Presentation
Barbie - Brand Strategy Presentation
Erica Santiago
 
Good Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them well
Good Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them wellGood Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them well
Good Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them well
Saba Software
 

Featured (20)

Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)
Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)
Content Methodology: A Best Practices Report (Webinar)
 
How to Prepare For a Successful Job Search for 2024
How to Prepare For a Successful Job Search for 2024How to Prepare For a Successful Job Search for 2024
How to Prepare For a Successful Job Search for 2024
 
Social Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie Insights
Social Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie InsightsSocial Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie Insights
Social Media Marketing Trends 2024 // The Global Indie Insights
 
Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024
Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024
Trends In Paid Search: Navigating The Digital Landscape In 2024
 
5 Public speaking tips from TED - Visualized summary
5 Public speaking tips from TED - Visualized summary5 Public speaking tips from TED - Visualized summary
5 Public speaking tips from TED - Visualized summary
 
ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd
ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd
ChatGPT and the Future of Work - Clark Boyd
 
Getting into the tech field. what next
Getting into the tech field. what next Getting into the tech field. what next
Getting into the tech field. what next
 
Google's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search Intent
Google's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search IntentGoogle's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search Intent
Google's Just Not That Into You: Understanding Core Updates & Search Intent
 
How to have difficult conversations
How to have difficult conversations How to have difficult conversations
How to have difficult conversations
 
Introduction to Data Science
Introduction to Data ScienceIntroduction to Data Science
Introduction to Data Science
 
Time Management & Productivity - Best Practices
Time Management & Productivity -  Best PracticesTime Management & Productivity -  Best Practices
Time Management & Productivity - Best Practices
 
The six step guide to practical project management
The six step guide to practical project managementThe six step guide to practical project management
The six step guide to practical project management
 
Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...
Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...
Beginners Guide to TikTok for Search - Rachel Pearson - We are Tilt __ Bright...
 
Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...
Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...
Unlocking the Power of ChatGPT and AI in Testing - A Real-World Look, present...
 
12 Ways to Increase Your Influence at Work
12 Ways to Increase Your Influence at Work12 Ways to Increase Your Influence at Work
12 Ways to Increase Your Influence at Work
 
ChatGPT webinar slides
ChatGPT webinar slidesChatGPT webinar slides
ChatGPT webinar slides
 
More than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike Routes
More than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike RoutesMore than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike Routes
More than Just Lines on a Map: Best Practices for U.S Bike Routes
 
Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...
Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...
Ride the Storm: Navigating Through Unstable Periods / Katerina Rudko (Belka G...
 
Barbie - Brand Strategy Presentation
Barbie - Brand Strategy PresentationBarbie - Brand Strategy Presentation
Barbie - Brand Strategy Presentation
 
Good Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them well
Good Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them wellGood Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them well
Good Stuff Happens in 1:1 Meetings: Why you need them and how to do them well
 

تنها چیزی که می شنید

  • 1. تنها چیزی که می شنید ، صدای نفس های سنگین خودش بود. همه چیز به طرز معجزه آسایی آهسته شده بود. همه چیز با او شروع شد... حتی نگاه کردن به او لذتی غریزی را در عمق وجودش بیدار می کرد. غرق میشد در اعماق چشم های او ، حس شناوری مثل حس پروازی که در اوج تاب بازی های دوران کودکی اش احساس می کرد ، مثل حس تعلیق پس از دست انداز های طولانی جاده. می خواست تک تک لحظات بودن او را به نظاره بنشیند و هزار بار دیگر در احساسی که سال ها گم کرده بود ، غوطه ور شود. اما ترس عمیقی در وجودش او را پس می کشید. ترس از آنکه دیگران را متوجه نگاهش بکند ، ترس از آنکه "او" متوجه نگاهش بشود. به پلک به هم زدنی او را نگاه کرد و رفت. شاید همین برایش بس بود. نیمه شب در تب می سوخت. اشک هایش پوست صورتش را می سوزاند و ردی سرخ بر جای می گذاشت. دست او را روی گونه هاش حس می کرد که با مهربانی اشک هایش را پاک می کرد. دست هایی که از صورت تب زده ی او هم گرم تر بود. هربار در آینه به چشم های خود خیره میشد. خستگی و یأس جاری در نگاهش هیچ تناسبی با چهره ی کودکانه اش نداشت. گویی این چشم ها را از آخرین لحظات زندگی پیشین اش به ارث برده بود. ناامیدی نگاهش مسری بود ، شاید به همین خاطر بود که همه از همنشینی با او چشم پوشی می کردند و نگاهشان را از نگاهش می دزدیدند. عرق سردی تمام وجودش را فرا گرفته بود. مثل تکه یخی در گرمای تن او ذوب می شد. رو به روی او ، چشم در چشمش ، او را می بوسید و رد بوسه ها بر تن خودش می افتاد اما غیر معمول نمی نمود. منطق این اتفاق با تمام اتفاقات معمول زندگی اش جور در می آمد. او به تمام ناممکن ها اعتقاد داشت ، پس چرا این نه؟ هر صبح ردیف پر جمعیت موهایش را از روی رو بالشتی اش می رُفت. این روز ها در آینه زیر چشم هایش سایه تیره ای می افتاد که صورتش را برای چشمانش متناسب تر می کرد. با هر قدمی که می زد ، تعدادی بیشتری از موهایش مانند برگ های درخت در هوا شناور می شدند و آرام آرام روی زمین نشستند. پاییزی طولانی در پیش بود. دیگر از این همه تکرار و تصویر رقت انگیزش خسته شده بود. تمام آینه های خانه را با روزنامه پوشاند. تمام پرده ها را کشید و تمام ظرف های شیشه ای را شکست. قاشق های فلزی را دور انداخت و قاشق های چوبی خرید. دیدن هر انعکاسی از خودش ، او را به تهوع می انداخت. آن شب قبل از خواب آرزوی مرگ کرد و دیگر هرگز بیدار نشد.
  • 2. صبح روز بعد میل زیادی به غذا نداشت. با کرم های سیاه پیچنده به دست و پایش طوری اخت گرفته بود که گویی همواره با آن ها زیسته است. از زمان خوابیدن در گور تا خروج قهرمانانه اش از واژن. خوبی کرم هایش این بود که به خوردن مغز دیگران علاقه ای نداشتند. آرام و بی صدا روی پوست او دراز می کشیدند. گاهی از شدت محبت ، دست نوازش بر سر کرم ها می کشید و با مهربانی به آن ها نگاه می کرد. آن ها تنها همدم تنهایی هایش بودند. هر روز به محض برخواستن از گور ، سر کار می رفت و مشغول حمل کردن بار غصه های تلنبار شدن در گوشه های شهر میشد. آن ها را کیسه کیسه روی دوشش می انداخت و پیاده تا پشت گاری باربری اش می برد و شب هنگام ، گاری را به سمت محل تخلیه می برد و کیسه ها را یک به یک در اتاقش خالی می کرد. هرگاه کسی گریه می کرد ، دست هایش را چفت یک دیگری زیر صورت او می گرفت. وقتی که دست هایش به اندازه کافی پر میشد ، آن را درون کوزه آبخوری اش میریخت. چشم های آدم ها را پس از بی اشک شدن دوست نداشت. سرخی آن ها او را به یاد خود آدم ها می انداخت. خود حقیقی شان. دست های لطیف او را حس می کرد که بی هوا در خواب دور او حلقه میشد و سرش را به شانه او می چسباند. این کار او ، در قلبش حس دردناکی ایجاد می کرد که به شکل عجیبی لذت بخش بود. هنگامی که دست هایش را در موهای او فرو می برد و آنها را بهم می ریخت ، در او حس آشفتگی دوست داشتنی ای ایجاد می کرد و بوسه هایش ، ترس عمیقی را در او شکل می داد ، مثل اوقاتی که پدرش او را در هوا معلق نگه می داشت. هر لحظه می ترسید که بِسُرَد و از دست برود. هر روز که در خانه قدم می زد ، صدای آینه ها را از پشت روزنامه ها می شنید که از شدت تاریکی در حال ترک خوردن بودند. دلش برای آینه ها می سوخت اما تاب رو به رویی با آنها را نداشت. حالا دیگر مثل تمام مردم ، از نگاه کردن به چشم های خودش می ترسید. آخر ناامیدی آنها مسری بود. در آخرین شب ، هنگامی که برای آخرین بار دراز شده بود ، سنگینی تمام همخوابگانش را روی قفسه سینه اش حس می کرد. سنگینی تمامِ آن دوست داشتنی ها. بار تحمل ناپذیری که سینه اش را در هم می شکست و به آرامی به دانه های ریز شن مانندی تبدیل می کرد. گرد های مرموزی که صبح روز بعد ، مستخدم از کف خانه زدود.