SlideShare a Scribd company logo
1 of 5
Download to read offline
‫‪sco‬‬
        ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬
                                               ‫پايان لیبرال دموكراسی‬
                                                               ‫ِ‬




           ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬




                                                                                              ‫حسن يوسفی اشکوری‬



          ‫3101‬    ‫شماره مقالـه :‬

             ‫5‬   ‫تعـداد صفحـه :‬

        ‫90/78‬    ‫آخرين بررسی :‬

        ‫5831‬     ‫تاريــخ تحـرير :‬

                                                                                               ‫‪www.shandel.org‬‬




                                                                    ‫ِ‬
                                    ‫موضـوع : نگاهی به روايت لیبرال دموكراسی از پايانِ تاريخ‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                                   ‫‪Prev‬‬         ‫1‬         ‫‪Next‬‬                           ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫پایان لیبرال دموکراسی‬
                                                                           ‫ِ‬

‫آن زمان که اتحادِ جماهیرِ شوروی فرو پاشید و از جغرافیای جهان محو شد و جنگ سرد پایان گرفت، سال ۱۹۹۱ میالدی، لیبرالها و غرب باوران‬
‫ِ‬                                   ‫ِ‬                        ‫ِ‬                    ‫ِ‬
‫یک سویه نگر خوشحال شدند و شادمانه سرودِ حذف رقیب و پیروزی نظامِ لیبرال دموکراسی مدافع نظامِ سلطه و سرمایه داری را خواندند و حتی متفکری‬
                                                        ‫ِ‬                       ‫ِ‬             ‫ِ‬
‫چون فوکویاما، نویسندهٔ ژاپنی آمریکایی، پایان تاریخ را اعالم کرد و بدین ترتیب سیستم سیاسی اجتماعی لیبرال دموکراسی را همان جامعه برین و مرحله‬
‫ٔ‬            ‫ٔ‬                             ‫ِ‬         ‫ِ‬         ‫ِ‬                                    ‫ِ‬
‫"پایان خوش تاریخ" دانست که پیامبران توحیدی وعدهٔ تحقق آن را دادهاند. اکنون پانزده سالی از آن زمان گذشته است و در این زمان نه چندان بلند،‬
               ‫ِ‬                                                                    ‫ِ‬                   ‫ِ‬                        ‫ِ ِ‬
                            ‫ِ ِ‬                ‫ِ‬           ‫ٔ‬                                                        ‫ِ‬     ‫َ‬            ‫ِ‬
‫حوادث مهمی به سرکردگی لیبرال دموکراسی بویژه آمریکایی در جهان رخ داده و از جمله آنها، اشغال افغانستان، جنگ اول عراق و اخیراً اشغال آن کشور‬
          ‫ِ‬
‫و تهاجم گستردهٔ اسرائیل، فرزند خواندهٔ آمریکا در منطقه، علیه مردمِ مظلومِ فلسطین است. حمله ویرانگر و ضدِ بشری اسرائیل به لبنان، نمونه دیگری‬
        ‫ٔ‬                     ‫ِ‬                  ‫ٔ‬                                                                                   ‫ِ‬
                                           ‫ِ‬                                          ‫ِ‬
‫است که حال در جریان است و با حمایت و احتماالً هدایت مستقیم آمریکا و انگلیس آغاز شده و اهداف از پیش تعیین شدهای را دنبال میکند. در این‬
                                                                               ‫ِ‬
‫دوران بویژه پس از حادثه تلخ یازدهم سپتامبرِ ۱۰۰۲، مکرر و به شکل بی سابقهای حقوق بشر و دموکراسی به وسیله آمریکاییان و دیگر متحدان وی در‬
       ‫ِ‬                        ‫ٔ‬                          ‫ِ‬                 ‫ِ‬                            ‫ِ‬      ‫ٔ ِ‬
                                                                 ‫سراسرِ جهان، از جمله در داخل کشورهایی چون آمریکا و انگلیس، نقض شده است.‬
                                                                                                               ‫ِ‬
‫حال میتوان به سیاق نظریه پایان تاریخ فوکویاما پرسید : آیا لیبرال دموکراسی غرب به پایان عُمرِ خود رسیده است؟ گرچه من چنین تصوری ندارم‬
                                               ‫ِ‬             ‫ِ‬                                  ‫ِ ٔ ِ ِ‬
‫و معتقد نیستم که غرب با فرهنگ و تمدن عظیم خود در آستانه زوال است و یا نظامِ مدرن لیبرال دموکراسی حاکم بر آن یکسره دروغ از آب درآمده و‬
                                      ‫ِ‬              ‫ِ‬                        ‫ٔ‬             ‫ِ ِ‬
‫باید آن را به کناری نهاد، اما واقعیت این است که رخدادهای ظالمانه و ضدِ دموکراتیک و خالف حقوق بشری مدعیان لیبرالیسم تمام عیار و دموکراسی‬
‫ِ‬                    ‫ِ‬         ‫ِ‬       ‫ِ ِ ِ‬
                  ‫ِ‬                      ‫ِ‬
‫الئیک در همین پانزده سال اخیر، چندان زیاد و گسترده و آشکار و مایوس کننده است که، هم کارآمدی چنین نظاماتی برای تامین آزادی و دموکراسی‬
                                                                                                                ‫ِ‬
                                                          ‫ِ‬                ‫ِ‬
‫و حقوق بشر و تحقق صلح جهانی را زیرِ سوال برده است و هم نیت دولتهای مدعی دموکراسی و صلح طلبی و حقوق بشری را با چالشی جدی رو برو‬
                             ‫ِ‬                                                                                    ‫ِ ِ‬            ‫ِ‬
                                                                                                                             ‫ساخته است.‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬        ‫2‬          ‫‪Next‬‬                              ‫‪Home‬‬       ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫جای انکار ندارد که تمدن کنونی در نیم کرهٔ غربی، پیشرفتهترین و توسعه یافتهترین و جهانیترین تمدن بشری تاکنون است و دستاوردهای بزرگ و‬
                                          ‫ِ‬                                                                    ‫ِ‬
‫در پارهای موارد بی نظیری را در بطن و متن خود پرورده و در خدمت آدمیان نهاده است و از جمله آنها انسان گرایی، آزادی، عقالنیت، رویکردِ انتقادی،‬
                                                   ‫ٔ‬                           ‫ِ‬                     ‫ِ‬
‫دموکراسی و حقوق بشر است، ولی با عملکردهای کنونی و ستمگریهای مکرر و تجاوزهای آشکاری که به وسیله حامیان و حامالن و بانیان این اصول‬
‫ِ‬          ‫ِ‬                        ‫ٔ‬                                                                                    ‫ِ‬
‫عامِ انسانی به حقوق مسلم انسانی میلیونها انسان در همه جای جهان و مخصوصاً مردمِ خاورمیانه و اکنون فلسطین و لبنان میشود، نتیجهای جز یاس‬
                                                                                                           ‫ِ ِ ِ‬
      ‫ِ ِ‬           ‫ِ‬                                 ‫ِ‬                      ‫ْ‬                                                  ‫ِ‬
‫و بیاعتباری ارزشهایی چون دموکراسی و حقوق بشر و حتی در نهایت علم و تکنولوژی و تمدن غربی ندارد، و این، نه تنها به زیان حامالن تمدن غربی،‬
                                                                                               ‫ِ‬
                                                         ‫ِ‬                                                           ‫ِ ِ‬
‫که به زیان مردمان تحت ستم و عقب مانده و به دور از تمدن و دموکراسی و عدالت و حقوق بشر هم هست، چرا که فعالً حداقل در کشورهای اسالمی،‬‫ِ‬
‫ِ‬            ‫ِ‬             ‫ِ‬                                     ‫ِ‬        ‫ِ‬
‫بیاعتباری نظری و عملی دموکراسی و حقوق بشر، فقط میتواند به تقویت مخالفان آن منتهی شود. بدیهی است که چیرگی سیاسی نظامی بنیادگرایان‬
                                                                                                   ‫ِ‬                ‫ِ‬              ‫ِ‬
                        ‫ِ ِ‬
‫دینی از نوعِ طالبانی و بن الدنی و یا بنیادگرایی غیرِ دینی از نوع صدامی نیز نتیجهای جز عقب ماندگی بیشتر و انحطاط تمدنی عمیقتر برای مسلمانان‬
                                               ‫ِ‬                                                 ‫ِ‬
                                                                                                                             ‫نخواهد داشت.‬
 ‫به هر حال غربیان که خود را بانی و آموزگارِ رواداری و آزادی و دموکراسی میدانند و از تمامِ مردمان جهان میخواهند به آن اصول عامِ بشری پایبند‬
                  ‫ِ‬                           ‫ِ‬
 ‫باشند، نباید خود ناقض همان اصول باشند و به بهانههای واقعی یا ادعایی و توهمی خود ساخته، به حقوق میلیونها انسان تجاوز کنند. نکته مهم آن‬
          ‫ٔ‬                              ‫ِ‬                     ‫ِ‬                                                          ‫ِ‬
 ‫است که آمریکا و دیگر غربیان نباید ساده نگرانه تمامِ حوادث و به عبارتی تاریخ را از سپتامبرِ ۱۰۰۲ آغاز کنند و چنین وانمود کنند که تروریسم و ستم‬
 ‫از آن زمان آغاز شده است. گفتن ندارد که هر مسلمان آگاه و دین ورزی نمیتواند چنان فاجعه ضد انسانی را تایید کند و نیز روشن است که دیگر اَعمال‬
 ‫ِ‬                                                    ‫ٔ‬                                    ‫ِ‬
 ‫تروریستی و ضدِ بشری مُدعیان مسلمانی در متروِ لندن و حتی در عراق و افغانستان کامالً محکوم است و باید تمامِ صلح طلبان جهان و از جمله مسلمانان‬
                            ‫ِ‬                                                                                     ‫ِ‬         ‫ِ‬
 ‫دست به دست هم دهند تا با پدیدهٔ شومِ خشونت ورزی و بنیادگرایی کور، از هر نوعِ دینی و حتی بنیادگرایی سکوالریستی، مقابله کنند، اما بیگُمان،‬
                                                                              ‫ِ‬
                                   ‫ِ ِ‬                                           ‫ِ‬
‫این نوع رفتارها به وسیله مسلمانان، ریشه در تاریخ دور و نزدیک گذشته و به طورِ خاص ریشه در مناسبات دیرین مسلمانان با غرب از جمله در عصرِ‬
                                                                                             ‫ِ‬                          ‫ٔ‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬         ‫3‬         ‫‪Next‬‬                               ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫استعمار دارد و نمیتوان آن را به جهل و تعصب شمارِ اندکی از مسلمانان که از قضا غالباً شهروندِ آمریکایی و یا انگلیسی هستند تقلیل و نسبت داد. باید‬
                                                                                                       ‫ِ‬
‫آشکارا گفت که اگر غربیان، مخصوصاً انگلیسیها، فجایع و مَظالم عصرِ استعمار در هندوستان و خاورمیانه و شمال آفریقا را از یاد بردهاند و یا به سودِ خود‬
                                          ‫ِ‬                                           ‫ِ‬
‫نمیبینند که آنها را به یاد بیاورند، مردمان این نواحی و مسلمانان این مناطق هرگز آنها را فراموش نکردهاند و حتی در وجدان چند نسل اخیر نیز این‬
             ‫ِ‬           ‫ِ‬                                                          ‫ِ‬                     ‫ِ‬
                                                                                                                                  ‫ِ‬
                                                                                                            ‫خاطرات و تجارب تلخ، زنده و حاضر است.‬
‫چرا راه دور برویم، چگونه مردمِ مسلمان و به طورِکلی اعراب منطقه چگونگی تشکیل دولت جعلی و بیبنیادِ اسرائیل را از یاد ببرند؟ چگونه نادیده‬
                                                     ‫ِ ِ َ‬        ‫ِ‬               ‫ِ‬
‫بگیرند حمایتهای آشکار و پنهان آمریکا و انگلیس و بسیاری دیگر از قدرتمندان غربی و متحدان شان در سراسرِ عالم را از اسرائیل؟ چرا اسرائیل تاکنون‬
                                                      ‫ِ‬             ‫ِ‬                                         ‫ِ‬
               ‫ِ‬
‫به هیچ کدام از قطعنامههای سازمان ملل اعتنا نکرده و روزِ روشن و بیدغدغه، نه تنها به مردمِ فلسطین ستم میکند و پیر و جوان و کودک آن را به خون‬
                                                                                                            ‫ِ‬
‫میکشد و آبادیها را نابود میکند که حتی اعضای دولت و پارلمان فلسطینی را نیز یک جا بازداشت میکند؟ آشکارتر از این میتوان به حقوق یک ملت‬
          ‫ِ‬                                                                     ‫ِ‬
‫و دولت تجاوز کرد؟ یک ماه است که کشورِ لبنان موردِ حمله اسرائیل است و در واقع یک کشور نابود شده است. آیا گروگان گرفتن دو سربازِ اسرائیلی‬
                   ‫ِ‬                                                                 ‫ٔ‬
‫به وسیله حزب اللهِ لبنان، میبایست چنین واکنش مخرب و هولناکی در پی داشته باشد و به شکل عاقالنه تری قابل حل نبود؟ در برابرِ چنین فاجعهای‬
                                   ‫ِ‬                ‫ِ‬                                         ‫ِ‬                                    ‫ٔ‬
                                                                      ‫ِ‬                         ‫ِ ِ‬
‫آمریکا و انگلیس و سازمان ملل ناتوان و آلت فعل قدرتهای مسلط، جز حمایت آشکار و یا اظهارِ ناتوانی چه کرده است؟ با چه منطقی میتوان گفت که‬
                                                                                                                ‫ِ ِ‬
‫حزب اللهِ لبنان و فلسطینیها تروریستاند اما یک دولت رسمی و موردِ تاییدِ قدرتهای جهانی و سازمان ملل که آشکارا و مکرر، هم ترور میکند و هم‬
                                               ‫ِ‬                                         ‫ِ‬
‫تجاوز میکند و هم آدمیان غیرِ نظامی را هزار هزار میکُشد و هم شهرها و آبادیها را ویران میکند و هم رهبران و نمایندگان یک ملت را دسته دسته‬
                       ‫ِ‬                                                                                            ‫ِ‬
                                                                                          ‫ِ‬
                                          ‫گروگان میگیرد، تروریست نیست که هیچ، بلکه مخالف تروریسم است و دارد علیه تروریستها جهاد میکند؟‬
‫روشن است که در مقامِ دفاع از هیچ تروریستی و یا از هیچ رفتارِ نادرستی نیستم، بلکه سخن بر سرِ منطق متناقض حاکم بر جهان و بر جهان لیبرال‬
       ‫ِ‬                          ‫ِ‬       ‫ِ‬
‫دموکراسی غربی است. سخن این است که آمریکا و متحدان شان باید بدانند معادله دو طرف دارد، مسلمانان عموماً فجایع گذشته و حال را از یاد نبردهاند،‬
                                ‫ِ‬                                                         ‫ِ‬                                        ‫ِ‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                            ‫‪Prev‬‬        ‫4‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬         ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬                                                         ‫ِ‬
‫شکستها و تحقیرها را فراموش نکردهاند، تا زمانی که ریشههای دور و نزدیک بنیادگرایی و افراطی گری و یا هر نوع ضدیتی با تمدن و فرهنگ غربی‬
                                   ‫شناخته و درست فهم و تحلیل نشود، نمیتوان به راهِحلی منطقی و معقول و در عین حال شدنی دست یافت.‬
                                                         ‫ِ‬
‫در نهایت، راهِحل، اجرای عدالت و آزادی و دموکراسی و اجرای کامل حقوق بشر بدون هیچ تبعیضی در سراسرِ جهان و از جمله در خاورمیانه و‬
                                                    ‫ِ‬          ‫ِ ِ‬
      ‫ِ‬                                                                      ‫ِ‬         ‫ِ‬
‫در جهان اسالم است. قطعاً از رفتارهای نادرست و خالف دموکراسی غربیان نمیتوان نتیجه گرفت که دموکراسی و یا دیگر دستاوردهای تمدنی غربی‬  ‫ِ‬
‫نادرست است بویژه که تا این لحظه دموکراسی بدیل ندارد. اما میتوان قاطعانه گفت که نقض مکررِ دموکراسی و حقوق بشر از سوی بانیان و صاحبان آن‬
   ‫ِ‬                          ‫ِ‬                       ‫ِ‬
‫و نیز ِاعمال سیاستهای چندگانه و تبعیض آمیز در موردِ کشورهای مختلف، بویژه در مناسبات اسرائیل و اعراب، نتیجهای جز بیاعتباری نظری و عملی‬
‫ِ‬             ‫ِ‬                                   ‫ِ‬                                                                              ‫ِ‬
                                                                ‫ِ‬                             ‫ِ‬
                                                        ‫دموکراسی و حقوق بشر ندارد. و در نهایت، تقویت تروریسم و بنیادگرایی از نتایج آن است.‬
                                                                                                                           ‫ِ‬




‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬        ‫5‬        ‫‪Next‬‬                               ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬

More Related Content

Similar to پايانِ ليبرال دموکراسي

آوینی و مدرنیته نهایی
آوینی و مدرنیته   نهاییآوینی و مدرنیته   نهایی
آوینی و مدرنیته نهاییSaeid Heidari
 
دموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکران
دموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکراندموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکران
دموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکرانکانون آرمان شریعتی
 
Ashbahe daheie avval ourpresident.ir
Ashbahe daheie avval ourpresident.irAshbahe daheie avval ourpresident.ir
Ashbahe daheie avval ourpresident.irWorld secrets
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامکانون آرمان شریعتی
 
اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟
اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟
اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟Seyed Mohammad Hassan Hosseini
 
سير تكاملي
سير تكامليسير تكاملي
سير تكامليuniv
 
فرهنگ عامه و فرهنگ توده ای
فرهنگ عامه و فرهنگ توده ایفرهنگ عامه و فرهنگ توده ای
فرهنگ عامه و فرهنگ توده ایmojtaba samadi
 

Similar to پايانِ ليبرال دموکراسي (17)

پست مدرنیسم
پست مدرنیسمپست مدرنیسم
پست مدرنیسم
 
گامي به جلو
گامي به جلوگامي به جلو
گامي به جلو
 
رسانه وجامعه
رسانه وجامعهرسانه وجامعه
رسانه وجامعه
 
فصل اول
فصل اولفصل اول
فصل اول
 
آوینی و مدرنیته نهایی
آوینی و مدرنیته   نهاییآوینی و مدرنیته   نهایی
آوینی و مدرنیته نهایی
 
Modernite religiouse
Modernite religiouseModernite religiouse
Modernite religiouse
 
دموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکران
دموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکراندموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکران
دموکراسي بر پايه احزاب، نه روشنفکران
 
Ashbahe daheie avval ourpresident.ir
Ashbahe daheie avval ourpresident.irAshbahe daheie avval ourpresident.ir
Ashbahe daheie avval ourpresident.ir
 
بازی چگونه جدی می شود؟
بازی چگونه جدی می شود؟بازی چگونه جدی می شود؟
بازی چگونه جدی می شود؟
 
nf00002507-1
nf00002507-1nf00002507-1
nf00002507-1
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
 
ما و ميراث شريعتي
ما و ميراث شريعتيما و ميراث شريعتي
ما و ميراث شريعتي
 
اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟
اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟
اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟
 
حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟
حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟
حقوق بشر به چه کار مي‌آيد؟
 
گفتگو، حقوق بشر : راهیابی و راهکار
گفتگو، حقوق بشر : راهیابی و راهکارگفتگو، حقوق بشر : راهیابی و راهکار
گفتگو، حقوق بشر : راهیابی و راهکار
 
سير تكاملي
سير تكامليسير تكاملي
سير تكاملي
 
فرهنگ عامه و فرهنگ توده ای
فرهنگ عامه و فرهنگ توده ایفرهنگ عامه و فرهنگ توده ای
فرهنگ عامه و فرهنگ توده ای
 

More from کانون آرمان شریعتی

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيکانون آرمان شریعتی
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيکانون آرمان شریعتی
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستکانون آرمان شریعتی
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستکانون آرمان شریعتی
 

More from کانون آرمان شریعتی (20)

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
 
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحمانيدرمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی   تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی   تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 
کدام روشنفکر
کدام روشنفکرکدام روشنفکر
کدام روشنفکر
 
من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنممن اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم
 
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زداییپروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
 
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیکدر میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
 
توسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيرانيتوسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيراني
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
 
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفرزبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
 
معرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآنمعرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآن
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
 

پايانِ ليبرال دموکراسي

  • 1. ‫‪sco‬‬ ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬ ‫پايان لیبرال دموكراسی‬ ‫ِ‬ ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬ ‫حسن يوسفی اشکوری‬ ‫3101‬ ‫شماره مقالـه :‬ ‫5‬ ‫تعـداد صفحـه :‬ ‫90/78‬ ‫آخرين بررسی :‬ ‫5831‬ ‫تاريــخ تحـرير :‬ ‫‪www.shandel.org‬‬ ‫ِ‬ ‫موضـوع : نگاهی به روايت لیبرال دموكراسی از پايانِ تاريخ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫1‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 2. ‫پایان لیبرال دموکراسی‬ ‫ِ‬ ‫آن زمان که اتحادِ جماهیرِ شوروی فرو پاشید و از جغرافیای جهان محو شد و جنگ سرد پایان گرفت، سال ۱۹۹۱ میالدی، لیبرالها و غرب باوران‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫یک سویه نگر خوشحال شدند و شادمانه سرودِ حذف رقیب و پیروزی نظامِ لیبرال دموکراسی مدافع نظامِ سلطه و سرمایه داری را خواندند و حتی متفکری‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫چون فوکویاما، نویسندهٔ ژاپنی آمریکایی، پایان تاریخ را اعالم کرد و بدین ترتیب سیستم سیاسی اجتماعی لیبرال دموکراسی را همان جامعه برین و مرحله‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫"پایان خوش تاریخ" دانست که پیامبران توحیدی وعدهٔ تحقق آن را دادهاند. اکنون پانزده سالی از آن زمان گذشته است و در این زمان نه چندان بلند،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫حوادث مهمی به سرکردگی لیبرال دموکراسی بویژه آمریکایی در جهان رخ داده و از جمله آنها، اشغال افغانستان، جنگ اول عراق و اخیراً اشغال آن کشور‬ ‫ِ‬ ‫و تهاجم گستردهٔ اسرائیل، فرزند خواندهٔ آمریکا در منطقه، علیه مردمِ مظلومِ فلسطین است. حمله ویرانگر و ضدِ بشری اسرائیل به لبنان، نمونه دیگری‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫است که حال در جریان است و با حمایت و احتماالً هدایت مستقیم آمریکا و انگلیس آغاز شده و اهداف از پیش تعیین شدهای را دنبال میکند. در این‬ ‫ِ‬ ‫دوران بویژه پس از حادثه تلخ یازدهم سپتامبرِ ۱۰۰۲، مکرر و به شکل بی سابقهای حقوق بشر و دموکراسی به وسیله آمریکاییان و دیگر متحدان وی در‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫سراسرِ جهان، از جمله در داخل کشورهایی چون آمریکا و انگلیس، نقض شده است.‬ ‫ِ‬ ‫حال میتوان به سیاق نظریه پایان تاریخ فوکویاما پرسید : آیا لیبرال دموکراسی غرب به پایان عُمرِ خود رسیده است؟ گرچه من چنین تصوری ندارم‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ٔ ِ ِ‬ ‫و معتقد نیستم که غرب با فرهنگ و تمدن عظیم خود در آستانه زوال است و یا نظامِ مدرن لیبرال دموکراسی حاکم بر آن یکسره دروغ از آب درآمده و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ِ‬ ‫باید آن را به کناری نهاد، اما واقعیت این است که رخدادهای ظالمانه و ضدِ دموکراتیک و خالف حقوق بشری مدعیان لیبرالیسم تمام عیار و دموکراسی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫الئیک در همین پانزده سال اخیر، چندان زیاد و گسترده و آشکار و مایوس کننده است که، هم کارآمدی چنین نظاماتی برای تامین آزادی و دموکراسی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و حقوق بشر و تحقق صلح جهانی را زیرِ سوال برده است و هم نیت دولتهای مدعی دموکراسی و صلح طلبی و حقوق بشری را با چالشی جدی رو برو‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ساخته است.‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫2‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 3. ‫جای انکار ندارد که تمدن کنونی در نیم کرهٔ غربی، پیشرفتهترین و توسعه یافتهترین و جهانیترین تمدن بشری تاکنون است و دستاوردهای بزرگ و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در پارهای موارد بی نظیری را در بطن و متن خود پرورده و در خدمت آدمیان نهاده است و از جمله آنها انسان گرایی، آزادی، عقالنیت، رویکردِ انتقادی،‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دموکراسی و حقوق بشر است، ولی با عملکردهای کنونی و ستمگریهای مکرر و تجاوزهای آشکاری که به وسیله حامیان و حامالن و بانیان این اصول‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫عامِ انسانی به حقوق مسلم انسانی میلیونها انسان در همه جای جهان و مخصوصاً مردمِ خاورمیانه و اکنون فلسطین و لبنان میشود، نتیجهای جز یاس‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ْ‬ ‫ِ‬ ‫و بیاعتباری ارزشهایی چون دموکراسی و حقوق بشر و حتی در نهایت علم و تکنولوژی و تمدن غربی ندارد، و این، نه تنها به زیان حامالن تمدن غربی،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫که به زیان مردمان تحت ستم و عقب مانده و به دور از تمدن و دموکراسی و عدالت و حقوق بشر هم هست، چرا که فعالً حداقل در کشورهای اسالمی،‬‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بیاعتباری نظری و عملی دموکراسی و حقوق بشر، فقط میتواند به تقویت مخالفان آن منتهی شود. بدیهی است که چیرگی سیاسی نظامی بنیادگرایان‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫دینی از نوعِ طالبانی و بن الدنی و یا بنیادگرایی غیرِ دینی از نوع صدامی نیز نتیجهای جز عقب ماندگی بیشتر و انحطاط تمدنی عمیقتر برای مسلمانان‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نخواهد داشت.‬ ‫به هر حال غربیان که خود را بانی و آموزگارِ رواداری و آزادی و دموکراسی میدانند و از تمامِ مردمان جهان میخواهند به آن اصول عامِ بشری پایبند‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫باشند، نباید خود ناقض همان اصول باشند و به بهانههای واقعی یا ادعایی و توهمی خود ساخته، به حقوق میلیونها انسان تجاوز کنند. نکته مهم آن‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫است که آمریکا و دیگر غربیان نباید ساده نگرانه تمامِ حوادث و به عبارتی تاریخ را از سپتامبرِ ۱۰۰۲ آغاز کنند و چنین وانمود کنند که تروریسم و ستم‬ ‫از آن زمان آغاز شده است. گفتن ندارد که هر مسلمان آگاه و دین ورزی نمیتواند چنان فاجعه ضد انسانی را تایید کند و نیز روشن است که دیگر اَعمال‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫تروریستی و ضدِ بشری مُدعیان مسلمانی در متروِ لندن و حتی در عراق و افغانستان کامالً محکوم است و باید تمامِ صلح طلبان جهان و از جمله مسلمانان‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دست به دست هم دهند تا با پدیدهٔ شومِ خشونت ورزی و بنیادگرایی کور، از هر نوعِ دینی و حتی بنیادگرایی سکوالریستی، مقابله کنند، اما بیگُمان،‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫این نوع رفتارها به وسیله مسلمانان، ریشه در تاریخ دور و نزدیک گذشته و به طورِ خاص ریشه در مناسبات دیرین مسلمانان با غرب از جمله در عصرِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫3‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 4. ‫استعمار دارد و نمیتوان آن را به جهل و تعصب شمارِ اندکی از مسلمانان که از قضا غالباً شهروندِ آمریکایی و یا انگلیسی هستند تقلیل و نسبت داد. باید‬ ‫ِ‬ ‫آشکارا گفت که اگر غربیان، مخصوصاً انگلیسیها، فجایع و مَظالم عصرِ استعمار در هندوستان و خاورمیانه و شمال آفریقا را از یاد بردهاند و یا به سودِ خود‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نمیبینند که آنها را به یاد بیاورند، مردمان این نواحی و مسلمانان این مناطق هرگز آنها را فراموش نکردهاند و حتی در وجدان چند نسل اخیر نیز این‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خاطرات و تجارب تلخ، زنده و حاضر است.‬ ‫چرا راه دور برویم، چگونه مردمِ مسلمان و به طورِکلی اعراب منطقه چگونگی تشکیل دولت جعلی و بیبنیادِ اسرائیل را از یاد ببرند؟ چگونه نادیده‬ ‫ِ ِ َ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بگیرند حمایتهای آشکار و پنهان آمریکا و انگلیس و بسیاری دیگر از قدرتمندان غربی و متحدان شان در سراسرِ عالم را از اسرائیل؟ چرا اسرائیل تاکنون‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به هیچ کدام از قطعنامههای سازمان ملل اعتنا نکرده و روزِ روشن و بیدغدغه، نه تنها به مردمِ فلسطین ستم میکند و پیر و جوان و کودک آن را به خون‬ ‫ِ‬ ‫میکشد و آبادیها را نابود میکند که حتی اعضای دولت و پارلمان فلسطینی را نیز یک جا بازداشت میکند؟ آشکارتر از این میتوان به حقوق یک ملت‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و دولت تجاوز کرد؟ یک ماه است که کشورِ لبنان موردِ حمله اسرائیل است و در واقع یک کشور نابود شده است. آیا گروگان گرفتن دو سربازِ اسرائیلی‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫به وسیله حزب اللهِ لبنان، میبایست چنین واکنش مخرب و هولناکی در پی داشته باشد و به شکل عاقالنه تری قابل حل نبود؟ در برابرِ چنین فاجعهای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫آمریکا و انگلیس و سازمان ملل ناتوان و آلت فعل قدرتهای مسلط، جز حمایت آشکار و یا اظهارِ ناتوانی چه کرده است؟ با چه منطقی میتوان گفت که‬ ‫ِ ِ‬ ‫حزب اللهِ لبنان و فلسطینیها تروریستاند اما یک دولت رسمی و موردِ تاییدِ قدرتهای جهانی و سازمان ملل که آشکارا و مکرر، هم ترور میکند و هم‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫تجاوز میکند و هم آدمیان غیرِ نظامی را هزار هزار میکُشد و هم شهرها و آبادیها را ویران میکند و هم رهبران و نمایندگان یک ملت را دسته دسته‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫گروگان میگیرد، تروریست نیست که هیچ، بلکه مخالف تروریسم است و دارد علیه تروریستها جهاد میکند؟‬ ‫روشن است که در مقامِ دفاع از هیچ تروریستی و یا از هیچ رفتارِ نادرستی نیستم، بلکه سخن بر سرِ منطق متناقض حاکم بر جهان و بر جهان لیبرال‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دموکراسی غربی است. سخن این است که آمریکا و متحدان شان باید بدانند معادله دو طرف دارد، مسلمانان عموماً فجایع گذشته و حال را از یاد نبردهاند،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫4‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 5. ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫شکستها و تحقیرها را فراموش نکردهاند، تا زمانی که ریشههای دور و نزدیک بنیادگرایی و افراطی گری و یا هر نوع ضدیتی با تمدن و فرهنگ غربی‬ ‫شناخته و درست فهم و تحلیل نشود، نمیتوان به راهِحلی منطقی و معقول و در عین حال شدنی دست یافت.‬ ‫ِ‬ ‫در نهایت، راهِحل، اجرای عدالت و آزادی و دموکراسی و اجرای کامل حقوق بشر بدون هیچ تبعیضی در سراسرِ جهان و از جمله در خاورمیانه و‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در جهان اسالم است. قطعاً از رفتارهای نادرست و خالف دموکراسی غربیان نمیتوان نتیجه گرفت که دموکراسی و یا دیگر دستاوردهای تمدنی غربی‬ ‫ِ‬ ‫نادرست است بویژه که تا این لحظه دموکراسی بدیل ندارد. اما میتوان قاطعانه گفت که نقض مکررِ دموکراسی و حقوق بشر از سوی بانیان و صاحبان آن‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و نیز ِاعمال سیاستهای چندگانه و تبعیض آمیز در موردِ کشورهای مختلف، بویژه در مناسبات اسرائیل و اعراب، نتیجهای جز بیاعتباری نظری و عملی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دموکراسی و حقوق بشر ندارد. و در نهایت، تقویت تروریسم و بنیادگرایی از نتایج آن است.‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫5‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬