Boy apple tree
- 2. نبود يكی نبود يكی
... بود يكی... بود يكی
روزگاران درروزگاران در
قديمقديم
سيب درختسيب درخت
... بود تنومندي... بود تنومندي
... با... با
- 4. ... بچه پسر این... بچه پسر این
دوست خیلیدوست خیلی
داشتداشت
سيب درخت اين باسيب درخت اين با
... كند بازي مدام... كند بازي مدام
بال اش تنه ازبال اش تنه از
رودرود
بچيند سيبهايش ازبچيند سيبهايش از
بخورد وبخورد و
اش سايه در واش سايه در و
بخوابدبخوابد
- 5. ... گذشت زمان... گذشت زمان
بچه پسربچه پسر
اعتنا بي درخت به و شد بزرگتراعتنا بي درخت به و شد بزرگتر
بازي او با نداشت دوست ديگربازي او با نداشت دوست ديگر
كندكند
........
........
........
سراغ به دوباره روزي اماسراغ به دوباره روزي اما
آمد درختآمد درخت
- 6. سيب درخت سيب درخت
: گفت پسر به: گفت پسر به
... »های... »های
من با و بيامن با و بيا
« ...كن بازي« ...كن بازي
- 7. : داد جواب پسر: داد جواب پسر
»بچه ديگر كه من »بچه ديگر كه من
نيستمنيستم
درخت با بخواهم كهدرخت با بخواهم كه
سيبسيب
«....كنم بازي«....كنم بازي
»سرگرمي دنبال به »سرگرمي دنبال به
هائیهائی
هستم بهترهستم بهتر
آنها خريدن براي وآنها خريدن براي و
- 8.
:گفت درخت:گفت درخت
»من ندارم پول »من ندارم پول
تواني مي تو وليتواني مي تو ولي
مرا هاي سيبمرا هاي سيب
بچينيبچيني
بفروشيبفروشي
بدست پول وبدست پول و
« .آوري« .آوري
- 9. رفت و چيد را درخت های سيب تمام پسر رفت و چيد را درخت های سيب تمام پسر
داشت نياز که را آنچه و فروخت را سيبهاداشت نياز که را آنچه و فروخت را سيبها
خريدخريد
........ و........ و
....
را درخترا درختبازباز... کرد فراموش... کرد فراموش
..نيامد پيشش و..نيامد پيشش و
...شد غمگين دوباره درخت و...شد غمگين دوباره درخت و
....
- 10. مرد به مبدل پسر و گذشت مدتهامرد به مبدل پسر و گذشت مدتها
شد جوانیشد جوانی
... آمد درخت سراغ اضطراب با و... آمد درخت سراغ اضطراب با و
« »؟ غمگینی چرا« »؟ غمگینی چرا
: پرسید او از درخت: پرسید او از درخت
»بنشین ام سایه در و بیا »بنشین ام سایه در و بیا
تو بدونتو بدون
می تنهائی احساس خیلیمی تنهائی احساس خیلی
« ...کنم« ...کنم
- 11. ( )جوان مرد پسر( )جوان مرد پسر
: داد جواب: داد جواب
... »ندارم کافی فرصت... »ندارم کافی فرصت
تلش ام خانواده برای بایدتلش ام خانواده برای باید
..کنم..کنم
ای خانه برایشان بایدای خانه برایشان باید
... بسازم... بسازم
«... دارم سرمایه به نیاز«... دارم سرمایه به نیاز
- 12.
: گفت درخت: گفت درخت
»کمک برای ای سرمایه »کمک برای ای سرمایه
... ندارم... ندارم
هایم شاخه با توانی می توهایم شاخه با توانی می تو
... ام تنه و... ام تنه و
... بسازی خانه خودت برای... بسازی خانه خودت برای
««
- 14. ...خودش برای ای خانه آنها با و...خودش برای ای خانه آنها با و
... ساخت... ساخت
- 15. ماند تنها درخت دوبارهماند تنها درخت دوباره
......
......
نگشت بر پسر ونگشت بر پسر و
......
......
آمد بسر طولنی زمانیآمد بسر طولنی زمانی
......
......
- 16. ...دراز سالیان از پس...دراز سالیان از پس
برگشت حالی دربرگشت حالی در
...و بود پیر که...و بود پیر که
... و غمگین... و غمگین
... و خسته... و خسته
... تنها... تنها
- 17. : پرسید او از درخت: پرسید او از درخت
»؟ غمگینی چرا »؟ غمگینی چرا
...کمکت توانستم می کاش ای...کمکت توانستم می کاش ای
.. کنم.. کنم
- 18. .….….... .... دارم سیب نه دیگر اما.... .... دارم سیب نه دیگر اما
تنه و شاخه نهتنه و شاخه نه
پناه برای ندارم هم سایه حتیپناه برای ندارم هم سایه حتی
... تو به دادن... تو به دادن
برای چیز هیچبرای چیز هیچ
ندارم بخشیدنندارم بخشیدن ... »... »
- 19. : ( )گفت درجواب مرد پیر پسر: ( )گفت درجواب مرد پیر پسر
»زندگی این از ام خسته »زندگی این از ام خسته
.... هم تنها و.... هم تنها و
- 20. ... ام تو با بودن نیازمند فقط... ام تو با بودن نیازمند فقط
« ؟ بنشینم کنارت توانم می آیا« ؟ بنشینم کنارت توانم می آیا
....
.... ..
.... ..
.... ..
- 21. ( )مرد پیر پسر( )مرد پیر پسر
درخت کناردرخت کنار
. . . نشست. . . نشست. .. .
. . .. . .
بودند هم بابودند هم با
به و سالیان بهبه و سالیان به
سالیانسالیان
های لحظه درهای لحظه در
و شادیو شادی
- 22. ؟؟؟ بود خواه خود و رحم بی آیا پسر آن؟؟؟ بود خواه خود و رحم بی آیا پسر آن
؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟
- 23. . . . نه. . . نه
هستیم او شبیه همه ماهستیم او شبیه همه ما
رفتاری چنین خود والدین با ورفتاری چنین خود والدین با و
... داریم... داریم
؟؟؟؟؟؟
- 24. ماست والدین همان درختماست والدین همان درخت
... کوچکیم تا... کوچکیم تا
کنیم بازی آنها با داریم دوستکنیم بازی آنها با داریم دوست
......
... بعد گذاریم می تنهایشان... بعد گذاریم می تنهایشان
گردیم برمی بسویشان زمانی وگردیم برمی بسویشان زمانی و
هستیم نیازمند کههستیم نیازمند که
گرفتار یاگرفتار یا
- 25. ... گذاریم نمی وقت خود والدین برای... گذاریم نمی وقت خود والدین برای
: که کنیم نمی توجه مهم این به: که کنیم نمی توجه مهم این به
همه ما به همیشه ها مادر و پدرهمه ما به همیشه ها مادر و پدر
دهند می چیزدهند می چیز
کنند مان شاد تاکنند مان شاد تا
... حل را مشکلتمان و... حل را مشکلتمان و
... ...اینکه خواهند می عوض در که چیزی تنها و... ...اینکه خواهند می عوض در که چیزی تنها و
*** ***نگذاریم تنهایشان*** ***نگذاریم تنهایشان
- 26. بورزید عشق خود والدین به بورزید عشق خود والدین به
نکنید فراموششاننکنید فراموششان
دهید اختصاص زمان برایشاندهید اختصاص زمان برایشان
کنید شان همراهیکنید شان همراهی
آنها شادیآنها شادی
است دیدن شاد را شمااست دیدن شاد را شما
بداریدشان گرامیبداریدشان گرامی
نکنید ترکشان ونکنید ترکشان و
- 27. تعداد هر به و زمان هر تواند می کس هر تعداد هر به و زمان هر تواند می کس هر
باشد داشته فرزندباشد داشته فرزند
را مادر و پدر ولیرا مادر و پدر ولی
یکبار فقطیکبار فقط
والدینان به خود احترام دادن نشان برایوالدینان به خود احترام دادن نشان برای
ایناینفایلفایلبفرستید دوستانتان تمام برای رابفرستید دوستانتان تمام برای را
- 28. تا بمانيد منتظر توانيد مي شما
شود تمام موسيقي
شويد خارج برنامه از Esc فشار با يا
دادن
I LI Loveove WWalkingalking IInn TThehe RRainain BBecauseecause
NNobodyobody CCanan SSeeee MMyy TTearsears !!
تان همراهي از تشكر باتان همراهي از تشكر با
شريفيان جوادشريفيان جواد
9/3/859/3/85
j_sharifian22@yahoo.comj_sharifian22@yahoo.com
http://mehrbaan.blogfa.comhttp://mehrbaan.blogfa.com
http://groups.yahoo.com/group/starsinlove5http://groups.yahoo.com/group/starsinlove5