More Related Content
Similar to Journal of Scientific Association of Psychology at Shahid Beheshti University
Similar to Journal of Scientific Association of Psychology at Shahid Beheshti University (8)
Journal of Scientific Association of Psychology at Shahid Beheshti University
- 1. نشریه نگاه ا ت تتت دا ته تاتت تر تضدیادداشتت ت تضتت تا ت(اتت ه ت تتت احش ی ه تهیا تتت ح تشر تعلتت از ای ته تدکرتت ت تتت حش تشول تکتت یی / ت تبتت ل تایالش تبللتت کها ت تتت کل ی / ک ت ترتت ت تدرستت اب ؛ تتتتتا ا یازی اتتتتتشر زتتتتتل در کتتتتتایی ریا /شز اتتتتتد ازاری / اتتتتتهای تتتتتل ته تتت عل تا تتت در ر تیا شتتت – تاری رفرتتت / ت هتتت ا یی ؛ تش کشهتتت رز تای تتت تشرد تتت Z / حتتتتاب بتتتتهیرم ی تتتتدوا ا در تتتتشزم / یرا ه حتتتت تتتتش ها ب جزتتتتراری حتتتهل اتتته زتتتب / وهایتتت بدیتتتد هیتتتهی؛ تتته ا داستتترا تتتها /تتتاوه اف ای . ه تلیا فصتتت تتتت عل تم تتت ج ا ی تجشی تتتتتت دا ت تیاستتتتت ریا تتتتتر ا د شتتتتت ا تتتتت دا . ز بای / رم ه ار ش 1399 / / 110 صتحاه .
- 3. ٌوگب ٍوشری ٍفصلىبم ی للمن اوجمنه ی ًداوشنج یی رياوشىبسن ی ُهن ٌداوشنگب ی د بُشت ی پب / َشتم ٌهمبر یی س 9955 ٌداوشگب بر ضدیبدداهتی ضم (بب ی ٍم ا ی ششنر ًللن از ی ح ی ٍ آوبشًم ي ی ک دکت ر و ی کًالس )شًلپ َبهمی سیدرضب / 9 ي ی مبل کل ی ک کرامبلچبيبلًي کًَستبوی محمدجًاد / 19 درس کتبة ی ؛ وبابسار ی بدآمًز معسزی آرمیه / 19 رياوکبي ی بًرشياز مسلخ در وًريزی میالد / ی 26 َ ب ی ى ت س کًًَت؛ آقب مًرد ی Z بسرگمُر چمبن / 37 د ٍللی ،میل برای ر هىبختی مبن - رفتبری میلر آله شاک / ٍشرجم / لطیفی سبوبن ی 32 نبةنش نريردنپ ي ندگبنندرمبو نًزدنآم آيران نیهنآرم / معسزی 43 جستبری وسنبی بنر شرس شبثیر پیرامًن گراینی مسنعًد / امبمی 56 َىر اثر ی ؛ پد ی ٌد ا ی افشبگر جدید اسمبلیل / 55 داستبن؟ چرا کًَستبوی محمدجًاد / 971 شًسلی امیررضب 6مسئًل مدیر کًَستبوی محمدجًاد 6سردبیر هفیعی رضب 6يیراستبر آرا ٍصفح طراح ي ي جلد بسرگمُر چمبن 6ًلًگ 6وشبوی شُرا ٌداوشکد ،ًداوشج بلًار ،يلىجک ،ن رياوشىبسی ی داوشجًیی للمی اوجمه ،بُشتی هُید ٌداوشگب 6شلفه 65571933 - 769 6ایمیل Negah.mag@outlook.com
- 5. (با ضم ی مه ا ی )تولپ نیکوالس ر دکت آناتومیک و یحیه ر تش علوماز - سید هاشیم رضا 1 دنبال به که افکاری م ی آ ی ند تکوین شکل یافته تر اند ی شه ها یی نخستین که است تحت ،بار نوشته به دعوت برای ای شماره همین با همکاری نگارش به نشریه ی درآوردم . ازآن جهت که بحث ها ی از متفاوت رو پیش نوشته ی ،نیست پیشین کوتاه ًامجدد از برخی به آن ها دست م ی برم این ،موضوعات این . کنجکاو ی ها ی ،امیدواری سر از ًاقطع چند به محدود مباحثی صفحه ی حی این از اما ،نیستند کلمه از پر ث ًاابد احساس ناخرسند ی نمی کنم . چه بسا بدون ثقیل چنین اموری با درگیری در که ،باشم نیز خرسندی از پر نوشتار این در بیرون نظرگیری چیز شادمانی و خنده نم ی آ ی د که بدانم هرچند . به خود ی خود از دور امر این ، برای .باشد بشر فکری عادت ا ی ن گونه گالویز هرگونه ،عقلی قوای از استفاده ،جانوران از با شدن انواع افکار - ًاظاهر - را آن دارند خوش که فرساست طاقت چنان " امور گرفتن جدی " موجود این وقتی .بنامند خوش اخالق ی دست از را خود م ی دهد م ی گو ی ند .شده جدی او که
- 6. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 4 اند ی شه ا ی به برایشان ،باشد درآمیخته خنده با که معنی ب ی ارزش .است بودنش ا ی ن چن ی ن است پیشداوری حیوان این های مؤدب و " جدی " . چه بسا که باشد باژگونه اما حقیقت " خنده با م ی کشند !بکشیم را سنگینی جان تا خیز !خشم با نه " 1 و - نها ی ًات - چه بسا متن این ًاتمام شاید حال .باشد خورشید به بردن پناه - آن طور یونانیان که .کاتافاین بردند کار به گرانقدرمان 2 - چیزی :کلمه منفی معنای به دادن قرار نور معرض در .کردن رسوا به شبیه طور هر گرمای ،مثبت یا منفی ،اما تسل ی بخش آفتاب این غ ی رقابل اجتناب عالمت افروختن ،من برای و است سؤال ی نی شدن سپری با که حال .نیز آن در تنومند این ،مروز عالمت سا ی ه ا ی رنجیده برخی برای و باشد خنده ،برخی برای آن در که .زمخت بسی کند برپا .زخم ،آن دیرهضمی از ازا ی ن جهت آموختیم روزی که .نباشد باکی من بر نیز " زدن زخم با جان ها م ی بالند ! " 3 2 خرده همان نوشته ی در اینجا ،پیشین کار ابتدای پله ا ی پا زیر شایسته :است هایم " مخلوط پ ی چ ی ده ی ،کاپیتالیسم ابزاری عقالنیت و ،آن تکنولوژی " و ا ی ن چن ی ن دیالکتیک شد؛ مطرح که جامعه این در تحصیل - آن طور نامید را آن مارکوزه که - که تحصیلی نهاد وجود یعنی م ی تواند دانش از که نهادی مقابل در ،کند دگرگون را سیاسی امر چرخ " استفاده " م ی کند از را جامعه تا طبیعت بود این .دارد نگاه دور رادیکال تغییرات دوسو ی ه ی و .دانشگاه و علم آن سو ی شریر که دیالکتیک این ب ی ش ازحد و امر این با سخنم روی اینجا در اما .است بوده روشن ما بر دانشگاه اخیر عملکرد به .نیست آن چگونگی - برای دادنش تکان دم به سرمایه سیستم - هم ًاموقت نم ی پردازم بگذارید . سؤال اساس ی تر ِندرما تکلیف :کنم مطرح را خطرناک تر بیماری از چیست؟ 1 آن که کوهی فراز بر ِتدرخ از پیش . را ماده نام .بود رنگین گاو 2. Cataphine 3. in crescunt animi, virescit volnere virtus. -Furius Antias
- 7. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 5 3 ا ی ن ها را تبدیل هم را نوشته این نگویم اگر کرده ام آکادمیک مشق یک به شسته ورفته تهی اما ًاابتدائ نویسنده .دیگر برده ی غرا ی ز هرچه (حال است خود ناآگاه تر از آن ها تأث ی ر ب ی جا ی شان بر .خود فکری طبع محصول سپس و .)بیشتر او آن چنان که عادت ها و ذائقه ی به را او فکریش راه ها یی م ی فرستند در ،عادت طبق بر جان این مثال برای . کندوکاوها ی خود ا ی ن طور ادراک در .بگردد خود جزمیات و تعصبات دنبال به نقطه همان در یافت بدیهی را چه هرآن که کرد دیگر مس ی رها بر که هستند عادات همین هم آن ها .است سوار ذائقه ی فکری ب ی ش ازحد با گالویز پ ی ش فرض ها گرچه ،مثال برای برحسب میز زیر معمول اما ،میزند بازی ًاغالب در اتاق ها ی ی باز را م ی کند این بازکردن با که بویی .گیرا بسی درها استشمام م ی شود آن قدر مؤثر که است ازآن پس آن نکردن مالحظه غ ی رقابل هم بار این .انجام ب ی اجازه این از یکی درها .ببینیم ناچاریم را است درون آنچه هر ،بزرگواران حاال .کرده باز را م ی پرسد که ًااساس دانشگا چرا متخصص به چرا ه؟ حرف گوش کن سیستم درون - دوست اگر یا ندارید ا ی ن طور دیگر طور ،بشنوید م ی گو ی م - دانستید سو چه از داریم؟ نیاز علم به چرا چ ی زها یی و علم ناگهان طلوع کدامین از دانستن؟ برای ارزشمند اکتشاف؟ درخور موجودند را پرسش این ضرورت؟ باالترین به شد تبدیل حقیقت ب ی ش ازحد مطرح نوشته این در زود .خب بسیار کردم؟ البته که نباشد بعید ، را ما شا ی سته از دست این بیان ی پرسش ها .ندانند روز آن ما که " باورها ی ما ن خود چاقوی با و آوردیم قتلگاه این به را آن ها ی را ک به ی ک کردیم قربانی " 4 کسی که پرداختیم آن به اهتمامی با چنان جرئت بپرسد ما از نکرد " قیمت هر به ِتحقیق " از را .بود ما غمناک سرنوشت از بخشی خود این .بودید کرده استقراض کجا 4 . ،نیچه ،شادان حکمت سوم کتاب
- 8. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 6 3.1 انتزاعی چنین به ورود بازی تنها علمی گفتمان .است عادت از دور همواره پردردسر های گوشه ی در .نیست اتاق این تاریک کنج ها یی بسیار آفتاب گ ی رتر رخ همین ،هم این از م ی دهد : به هنوز مطالعه ی زیبا یی شناسی م ی پرداز ی م وجود هنری اثر باید چرا کنیم مطرح اینکه بدون بی اما باشد؟ داشته ذره ا ی گوشه این ،تردید دلگ ی رتر و تار ی ک تر از همه شان تا چون .است سؤال هم در ابرو بپرسند م ی کشد روی و برم ی گرداند جواب وقتی تا . م ی دهد مسئله که " دانش " ، مسئله ی " فکت " هم روی های انباشته شده از غیر کسی با .باشد مطرح هم جنس خود را گوشه این حقارت .ندارد صحبت سر م ی توان تعداد از متمسک ها یی و است متکی آن به که نم ی خواهد به کسی آن ها چنگ درب ی ندازد .سنجید نباشم راغب خیلی هم شاید ،اما نگاهی مجدد با ا ی ن ها .دهم تمیز هم از ،را گوشه دو این ،را همان ها یی زیبا بحث در که یی زیبایی جادوی اثر بر گفتند پیر کانت از تقلید به ،شناسی حتی ، عری زن تندیس هم را ان م ی توان " کشش بی " نگریست وقتی ، به اندازه ی کافی آن ها را مورد ندادیم قرار استهزا و سخره و ،شدند بالغ فرزندان این .کردند متولد خود برای از را کودکانی ، را علمی گفتمان پا ی ه گذار ی نمودند جدیتی با آن در و . ب ی سابقه :گفتند سخن " بدون ذره ا ی از عاری .عینی سرد نگاه .بودن شخصی پ ی ش فرض ها ی غ ی رقابل از جدا .اثبات ارزش گذار ی ها ی .فردی " ًاموقت وارد علمی فرایند خود به نم ی شوم - دقتش و کلیتش دیگر امروز که ب ی ش ازحد از جدا چطور حقیقت جستجوی عمل خود اما .است روشن برایمان ارزش گذار ی ها ی فردی دا توجیه با هم را این رد؟ روش ها ی ثابت علمی م ی کن ی د ؟ دانشگاه و علم ،مدرن توجیه پیشاپیش اموری دیگر نیستند شده من دوستان . آن از کنم گمان .هستند توجیه نیازمند خود امروز ،علم البته و ،دانشگاه .باشیم کرده گذر دوران
- 9. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 7 4 - " بهتر جایی به دنیا تبدیل برای داریم رسالتی چون !علم " آه ندیده را اینجایش !من خدای پاسخ چه .بودم دهن پرکن ی . برایشان که هستند عزیزانی رابطه ی " پیشر فت " ،دانشگاه با رابطه ا ی بس است و خطی ،بدیهی هیچ امروز به تا .مشخص مکالمه ا ی تجاوز جمله چهار از ایشان و من بین این .نکرده سؤال ها و است سردرد تنها برایشان مشغله ی ب ی مورد . - " همیشه هم ی ن طور .است بوده ا ی ن طور نباشد چه؟ " که .بپرسند ندارند خوش این از بیشتر تحر ی ک کننده ی به و است اعصاب هم زننده ی .خواب خود اما " پیشرفت " نقاط در کشاورزی برای عزیزان؟ چیست دورافتاده ی ،شاید اوکراین شدن اضافه گاوها ی ش برای . همسا ی ه اش ،یحتمل اداری پلکان از رفتن باال ،رفته شهر به که حاال بود مترقی نیروی پهلوی ،کشورم ارتجاعی افکار برای یا .باشد پیشرفت . چون ساختمان ها ی بزرگ م ی ساخت . ساختمان ها ی !به به .درشت هم ی ن جا کنیم؟ متوقفش ًاابد نپرسیم فنی امر از فراتر قدمی پیشرفت آیا م ی رود بر فکت آیا ؟ ،فکت ISI بر ISI ،افزودن نشانه ی .خب بسیار است؟ پیشرفت 5 _ کار؟ چه پوچ حروف این به را ما !را ضاله کلمات این کنید ((تمام ا ی ن قدر ملول و آزرده م ی شو ی د .کنید ترک را اینجا ،نپردازید کار این به ، ًالاص این مگر نشر ی ه ی دانشکده ی کنیم؟ صحبت روانشناسی قشنگ و ملوس مفاهیم از اینجا در نبود قرار مگر نیست؟ روانشناسی بدهد؟ یاد همه به صنعتی روانشناسی و کوکاکوال کمپانی از کی حاال تکن ی ک ها ی استرس کنترل کجاست؟ کرونا ایام در
- 10. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 8 این .آفرین عالمت ها ی سؤال این جایش به .بگذارید زمین روی را سنگین و تیره قلم موها ی و بردارید را رنگارنگ - همان طور که برازنده ی است متوسطی طبقه جوان یک - به را دنیا رنگ ها ی دوست داشتن ی !وای !زیبایی همه این .درآورید این سؤال ها تدریس روانشناسی اینجا .کنید واگذار اهلش به هم را م ی شود . مسئله ی که اصلی دنیای این در خوب حال شود حل باید پراسترس پرتنش و است ؛ دنگ این نه و فنگ ها منفی و - بافی های ب ی پا ی ان به را راهش ،بودید تغییر دنبال به و ،رنجاند را شما چنین چیزی هم وقت هر . یاد شما م ی دهم اینستاگرام به : م ی رو ی د دقیقه یک به را دوستانتان استوری یک ایجاد با و دعوت سکوت م ی کن ی د . و بروید .بروید حاال ا ی ن ها بخوانید درس که اینجایید شما .کنید واگذار اهلش به را . )) - .است درست...اهلش !بله اوه ...اهلش 6 بزرگ وبر ماکس – ًالفع از پاسخ ها ی ش صحبتی نم ی کنم - سؤال ها ی خوبی م ی پرس ی د - آن چنان که همواره الزمه ی و .بوده فکری سنت چه بسا او ًاابد این به که نباشد ذهنی نخستین در اما .است کرده ورود مسائل " علم به مثابه حرفه " برایم چیزی نظرگ ی ر آن نه .بود سؤال ها ی در استیصال ذره آن که ،مکرر پاسخ ده ی به آن ها از داشتن ابا هم شاید (یا . ا ی ن کار مقابل در ، هنوز را این .گران همکاران نم ی دانم نوجوانی خرده برای امروزه نداد انجام او که کاری اما ) لکانی ادبیات با همدستی با چه بسا امکان پذ ی ر .باشد پیشنهاد آن به پرداختن از پیش اما م ی کنم کردن خالص برای چشم ها ی مان بازی این شر از ع آن به است چندی که رنگارنگ قدم یک ،کرده ادت عقب تر قدم یک .برویم عقب تر هم تا چشم ها ی مان بنگریم هم یابند آرام تبارشناسانه تر 5 . 5. Généalogique
- 11. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 9 عقب تر دورش غبار و دانشگاه دست از حاال .آمدیم آسوده ا ی م . تلسکوپ ها ی تان .بچرخانید را روی کنید تنظیمش مبدأ همه ی .تمدن :بازی این م ی ب ی ن ی د یا دیدند؟ پیشینیانتان که را آنچه آنچه چون م ی ب ی ن ی د نیست گوارا م ی خواه ی د مثل نکند یا سازید؟ دگرگونش بار هر از بحث که ریشه م ی شود ، داروین که دوستانمان آن خوانده اند ت ح شوند می ریک با تا روش ها ی داروینیستی شان بشکافند؟ برایمان هیچوقت که سرگرمی از خالی هم خنده و .نیست به هم هربار .بود خواهد قبل ی دفعه مسخرگی ًاظاهر همه برای موضوعات ی هم .است جوابگو هرچقدر هم بگویند آن به " فلسفه شاگرد ی قصاب ها " . که انسانی :کنید شروع ناگهان باادب هم سخت .شده .نیست ا ی ن طور ببخشید؟ ما به خنده دقایقی و کنید هزل مجلس یک مهمان هم را ما 6.5 " دولت سرآغاز که گرایی عاطفه آن ،بازی احساسات آن ّرش از سرانجام گمانم به 6 یک را " قرارداد " م ی داند .باشیم شده رها ، " 7 " به راست ی نمی پنداربافی به باید های بشردوستانه باب در ر ی شه ی تاریخی جامعه ی بیایید .است سخت حقیقت :داد در تن ساالر مهان ب ی پروا زبان بر که آوریم تاکنون است شده آغاز چگونه زمین روی بر تمدن هر . " 8 زبان به .خب بسیار م ی آور ی م و نامیدیم تمدن تاکنون آنچه هر : ا ی ن چن ی ن ،نهادیم ارج ر ی شه ا ی تاب را آن هرچند ،بپنداریم آن با متضاد هرچند که امری .بدوی توحشی در دارد عمیق سیاه بلور یک همانند ناب و تیره ،نیاوریم به خوب ی که است بوده چنین همواره .پابرجاست مردمانی به غا ی ت خویی با ،بربر طب ی ع ی تر به ، و سهمناک سرکوبگر چوب یک سان ب ی اعتنا سر بر ، مردمانی ضع ی ف تر :آمدند فرود جان ها یی آشکار بینهایت خشونت با ،خواه چیرگی - بدون و ذره ا ی بابت این از تردید - چنگال ها ی جانور نیمه مردمی در را خود - چه بسا کمیت در ، فزون تر - فروم ی برند به و آن ها را تمدن استوار قالب م ی بخشند . 6. State 7 . ،دوم دفتر ،نیچه فردریش ،اخالق تبارشناسی 1887 8 . پاره ،بد و نیک فراسوی ی 257
- 12. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 10 خوب بسیار را این نیز روانکاو لکان مری ژاک بگوید که پیشرفت آنجا تا و .بود فهمیده زبان کارکرد اولین " امری وجه " جای نظر از ارباب گفتمان به و .است نخستین مقام زمانی گاه بخشید را )نژاد پیدایش و فرد پیدایش لحاظ (به . که امری عالقه مندم را نیچه فردریش آن در – تفکر دریدا بقول یا شکاکیت ارباب آن شا ی دها 9 را - او با هم نظر کنم تصور - آن چنان که اخالقی احساسات تبارشناسی به وقتی م ی پرداخت را زبان بنیاد و ورزید را بزرگ جسارت این .دانست سروران قدرت بیان ا ی ن ها کامل کالمم .شدید متصور را بدوی توحش .شنیدید را نم ی شود طبیعت این نگویم اگر بازم ی گردد اگر . چشم ها را پاک کن ی م به خوب ی م ی ب ی ن ی م . 7 خواندن با ا ی ن ها کمی بیاید !نکنید اخم جزئ ی تر هم این .شویم کهن گودال این وارد .بنگریم .روشن مشعل همان طور پایین که م ی رو ی م بر بنگرید د ی وارها چه که نام ها ی بر ارجمندی آن ها نوشته شده قد چه .حقیقت .آزادی .قانون .انسانیت .تمدن .عدالت : قدر چه البته و !زیبنده ر " پدرانه " به بیایید اما نه؟ مگر ،احترام موجب هم علت همین به و ! هم ی ن جا .نکنیم ختمش گوشه آن دوستمان م ی پرسد این که چیزی آجرها را رو ی هم چرا چیست؟ داشته نگاه " انسانیت " و است ثابت باال آن نم ی افتد خوشمزگی تکامل؟ اجتماعی؟ ظریف توافق یک ؟ را اگر بگویم دوستمان به .بعد برای بگذارید هم ی ن طور از " چرایی " سؤال این جایی بپرسد زنج ی ره ی پایان به استدالل م ی رسد این جواب ؟ سؤال ها از بیرون جایی باید را زنج ی ره ی استدالل ها ی !شد حاال کرد؟ پیدا زبانمان نام این حقیقت در پدرها 10 ،نمادین سراسر ، ر ی شه ها ی نماد هرگونه از خارج جایی در را خود دوانده اند موجودیت آن . تثب ی ت کننده ی آجرها (دال ارباب دال جز نبود چیزی هم ب ی معنا دال ، ب ی سروته چون صفات؟ این چرا اما و .) هم ی ن طور کرد اطاعت باید ارباب از :است – و هم ی ن طور 9. The politics of friendship, Jaq Derrida, 1988 10. Nom-du-père
- 13. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 11 دیگری مثال هر یا تمدن از - که خاطر این به نه ا ی ن کار هر نه و .است ما صالح و خیر به مضحکی به (حتی دیگری مضحک توجیه منطق ها ی سودمندگرا ی ِنا کرد اطاعت ارباب از باید ) ًاصرف چنین او چون م ی خواهد :ندارد توجیه او قدرت . " .هست که است همین " همگی و به خوب ی م ی دان ی م رخ چه نشود عملی اطاعت این اگر م ی دهد ا این پشت در . مور – مسائل این خود در ارزش 11 - توحش همان و طبیعت همان جنس از .دیگر جنسی از خوابیده موجودی .بدوی دق ی ًاق که هرقدر که نحو همان به شهرها ی مان دهیم گسترش را نها ی ًات نقطه ا ی پایان به شهر ،رسیده ًامجدد روبرو واقع طبیعت با م ی شو ی م که جایی ؛ شهرها آمده بر آن دل از بار نخستین .بودند ب ماجرایی نقل به بحث این تکمیل رای و خودمانی نه چندان نادر دست م ی برم عدد یک . بچه ی کودک که است امر این توضیح حال در حوصله با که مادر یک و .شوید متصور را لجوج و سرتق مهمانان حضور در باید لباس ها ی .باشد داشته تن بر مناسبی گستاخ کودک م ی پرسد با مادر .چرا برایش دقت - برای شاید دهمین چند بار - توضیح م ی دهد ب که رخی اندام ها پوشیده نیازمند شدن کسی و هستند نم ی خواهد آن ها پاسخ کودک .ببیند را م ی دهد " خب مهمان ها نگاه من به .نکنند " – " نم ی شود " – " مامان؟ چرا " – " است زشت چون " – " است؟ زشت چی یعنی " طول شکل و مکالمه این پ ی شرو ی اش اشخاص به بسته، را م ی توان در نقطه یک اما .شد متصور متفاوت یعنی ،داستان این نقطه ی ِیپایان طرز به همگی ،را آن گر ی زناپذ ی ر ی که سو آن از .میدانیم :است یکسان همواره زنج ی ره ی اتمام به استدالل م ی رسد - و امر بازگشت خشمگین مادر :اقع م ی شود یا . ًالاق به تهد ی دها ی متوسل کالمی م ی گردد وقوع به بزرگ یا کوچک خشونتی . م ی پ ی وندد . آن طور اما .دارد تن بر لباس سرانجام کودک بودیم مطمئن داستان ابتدای از همه که آیا به ا ی ن علت .نه شاید شده؟ قانع که فروید به بزنم گره را این که نیست بیراه پر گران قدر که " او ،کودک یک روانی تحول سیر در شکلی به اختصارگونه خود نژاد تاریخ تکرار به دیگر باری ، م ی پردازد . " 12 11. Value-in-itself 12. The question of lay analysis, Sigmund Freud, 1926
- 14. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 12 با اینکه از پیش اما نقطه ا ی بپردازم پاره این اتمام به سیاه ، اینجا تا که کنم بیان است الزم ای بر انتظارم ادراک چنان نوشتار این ،خوانندگان از برخی برای که است ن شد ه را آن که باشد اشکالی به ازا ی ن دست :کنند تفسیر " چون مبدأ پس بوده خشونت با قوانین آن را ملغی م ی خواهد " علت به ناگزیر ،بزرگواران این برای .این نظیر استنباطی هرگونه یا عادت ها ی فکر ی شان - آن چنان که یا آمریکایی ذهن هر درخور " علمی " است - از پیش اجازه ی دریافت باید ،متن به ادراک و آن ر ا دست به ن ی رو ی ها ی پ ی شرفته ی " ا تفکر نتقادی " او .بسپارند شان و کند کوتاه را دریافت زمان است ناچار ،است مستقلی متفکر کند ثابت باید چون مستق ی ًام به نت ی جه گ ی ر ی نه اگر و ،برسد " تولید " آن و " عمل گرا یی ارزشمند " چه م ی شوند در چیزی اگر ؟ پس ،نباشد مفید من برای کوتاه مدتی " سود " بپردازم؟ آن به چرا ،کجاست آن م ی دان ی د که؟ به هرحال درخور چرا نه اگر و !آلترناتیو یک نقدی هر و باشد داشته کارکردی باید فکری هر میان در است؟ تفکر کمال با ،دید توده این از را خود فردی چنانچه عزیز خوانندگان شما .سازد متوقف نقطه همین در را خوانش خواهشمندم احترام 8 هگل را ارباب گفتمان پا ی ه گذار ی ،کرد آنگاه که در پد ی دارشناس ی اش ، سرچشمه ی مطرح را خودآگاهی م ی کرد . یا آشنایی آنجا بنده و ارباب دیالکتیک با .فتیم 13 با سپس لکان ( روانکاوی از استفاده ًامطلق نه به عنوان یک تک ی ه گاه بلکه فرازبانی به عنوان که گفتمان یک توانایی مطالعه ی دیگر گفتمان ها را م ی بخش ی د تفسیر به ) گفتمان ها ی اینجا در .پرداخت دیگر ًامنحصر دانشگاه گفتمان به م ی پردازم از که است این بر سعیم ممکن حد تا همچنین . پ ی چ ی دگ ی ها ی .بورزم اجتناب تئوریک در لکان آنچه به پرداختن از پیش فرمول بند ی کرد معرفی دانشگاهی گفتمان عالقه مندم دانشگاه گفتمان :مواجهیم متفاوت امر دو با اینجا در .دهم تمیز آن از را چیزی به مثابه یک بکار استاد که گفتمانی و .سیستم م ی برد که ، به راحت ی بدون و ذره ا ی تردید م ی توان در را آن 13. G.W.F Hegel, Phenomenology of Spirit, Section B: Self-Consciousness, Lordship and Bondage
- 15. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 13 ارباب گفتمان ذیل قرارداد بدیهی سخت نکته این عزیزانم از بسیاری (برای . م ی نما ی د اما ، ًاصرف به عنوان مثالی دم دست ی محول که تکالیفی آن به کنید توجه ، م ی شوند دانشجویان جمیع و آن انجام به دست م ی زنند آن در منفعتی که علت آن به نه ، م ی ی ابند آن از چیزی یا م ی آموزند درواقع . ًاابد ه ی چ کس نم ی داند انجام اما .چرا م ی شود استاد چون ا ی ن طور م ی طلبد . ارجاع را شما همچنین م ی دهم وجود که ترسی آن به تک تک تعد پر گروه یک افراد اد پر را دانشجویی م ی کند ، جان ها ی شان سرریز اضطراب از را م ی کند کم خواستار تنها که زمانی ، به که هستند کاری شدن آن ها .است شده محول پس ازآن این با انگار که استادی تصویر اما اهانت مورد خواسته واقع شده . " باشید؟ داشته را خواسته این که ورزیدید جرئت چطور " اگر فئودالی اربابی یاد به را شما امر این نم ی اندازد پذیر تبیین دیگری نحو هر به برایتان اگر و ، و ارباب ارتباط یک از غیر به است بنده ا ی تبریک .عالی بسیار ، م ی گو ی م اضافه هم را این . م ی کنم که آن چنان که در فر مول بند ی ارباب گفتمان مطرح شده که ، ًالاحتما را آن ًالکام همین با مشابه ،بیابید وضعیت سوژه ی اوامر این پشت که است توهم این دچار همواره ،بنده یا خورده شکاف و دستورها بر ، پنهان حقیقت یک ،نهفته واال هانی ؛ حال آنکه او م ی باشد عاجز آن ادراک از که اما .است ًالعم میدانیم 14 دستور فرامین اجرای به که ارباب م ی دهد خویش گفتمان تبعات از ًالکام از و ،است غافل آن سو ضمیر که ناآگاه حقیقی اساس و پایه از همچنین است گفتمان محل آن ها . 15 و 16 ) ا ی ن همه چون گفتم پرانتز یک در را ًالفع از .نیست موضوع این به پرداختن قصدم :کنیم گذر آن گفت در چرخش یک از حقیقت در دانشگاه مان فرمول بند ی دست به اصلی گفتمان چهار م ی آ ی د دال که ارباب گفتمان برخالف ،اینجا در . ب ی سروته در ،داشت قرار عامل مقام در 14. Lacan Seminar XVII, The reverse of psychoanalysis 15 . کرده نقل برایم نوشتار این پایانی مراحل تکمیل از پیش گران اسیاتید از یکیی ،جاری ترم در که اند تیا شیده آن بیر قیدر را پاییانی امتحیان به شده جویا او از را امر این علت وقتی .کند برگزار شفاهی صورت خنده با اند داده پاسید دانشیوویان به ای " هیویان کیه حییک ایین از انگیزتر می .شود " به .است درست ،بدهیید را نمیره اگیر .نیسیت مشکلی .ارباب سرگرمی برای سیرک زیبای نمایش یک حتی چیزی هر هرحال کسیی نمی هم اعتراض حتی .کند ( . ًالاص ًااساس کم نمره شکل بدین که بود آن سر از همه ،کردند هم اعتراضی باب این در اگر می شد را نمیره شیما . که است آنوایی برایمان هم سیستم خباثت .دارد اهمیتی چه تحقیر ،بدهید نمره هایمان کم می شود ). 16 . مسئله چنین استنباط می محیول بارکشانه عمل جنس از تکالیفی که شخصی .است ساده ای هی کیه ویوری ،کنید ،نباشید ایین ورای چییزی نمی که کند بیان تواند چنینی امری سابقه کند چنین اگر که .است بهتر یادگیری باعک .برد خواهد سؤال زیر را خود آموزشی ی
- 16. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 14 و غالب جایگاه تحکم آم ی ز دانش ، م ی نش ی ند . اراده ی دانش با حاال ،کور نظام مند .شده جایگزین پیروی منطقی و قانون از چیزی هر اینجا م ی کند همان اما اینجا در گفتمان حقیقت !عقالنیت ! مشروعیت دانشگاهی گفتمان .است ارباب دال اراده ی را ارباب تأم ی ن م ی کند . ،روبرو طرف در ارزش افزوده جایگاه در " دیگری " م ی نش ی ند . " از دانش ارزش افزوده (محصول اقتصا دها ی سرما ی ه دار ی خود به کارگر از ارزش کسر یا فقدان شکل که م ی گ ی رد ) سؤال م ی کند و آن ها توجیه یا تبیین م ی کند فقدان یا محصول . ا در ی نجا سوژه ی شکافته شده 17 .است شده بیگانه و ، ازآنجاکه دانشگاه گفتمان در عامل سوژه ی ،است شناسنده سوژه ی ناآگاه 18 یا سوژه ی تولید ناخودآگاه م ی شود حذف حین همان در اما ، م ی شود . " 19 شکل بدین و مشروعیت دانشگاهی گفتمان " عقالنیت " اراده ی را ارباب تأم ی ن م ی کند بازوی دانشگاه . تولید سرما ی ه دار بازوی یا ،است مجموعه ی صنعتی - .نظامی پ در ی به کوشش ب ظاهر ی طرفانه در م همواره دانش انتقال ی ل د بر تسلط به ی گر ی آکادم گفتمان .است نهفته ی ک نشان دهنده ی هامون ی برتر .است دانش ی طلب ی د به نسبت علم ی گر گفتمان ها ی فرهنگ ی د ی گر تما عدم و ی ل به ا ی جاد ی ک د ی الوگ (برا ی د ،فلسفه با مثال ی ،ن از ًاظاهر علم ،سو هر به .است روشن ًالکام )هنر آن که سو ی ک گفتمان " غا یی " اس ن ت ی از ی ا به ی ن .ندارد کار ا ی ن م خدمت ارباب به گفتمان ی کند آن از ا که سو ی ن ب گمان ی جهت شنونده در را ا اش ی جاد م ی کند م هم او اگر که ی ،دانست وجود فقدان و انقسام بر بود توانمند ی آ فائق خود ی د نفوذ . هم ی ن ا ،باور ی ن مبتن باور ی رها بر یی بخش ی توده در علم ژرف ی مردم .است بودن مشهود ورای که بماند و ع ی ًان مساعدت سلطه امر به میزان چه تا عمومی باور همین خود م ی رساند . به هرحال ، علم با ،باشید شنیده باید کارها زیادی جالب م ی شود .کرد گفتمان این چهارچوب در نها ی ًات دانش از " استفاده م ی شود " تا خواسته ها ی جریان به ارباب :بیافتند به سادگ ی پرداخته دانشی چگونه به که بنگرید م ی شود که دانشی . " کار م ی کند " و . که فرهنگی در کنند فراموش و ،همگانی خیر دهند پاسخ شاید و کسی؟ چه برای بپرسند شاید 17. Divided Subject 18. Unknowing subject 19 . سوژه فینک بروس ،ژوئیسانس و زبان بین لکانی ی
- 17. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 15 تمامی به نئولیبرالی منطق قلمروها ی چگونه ،کرده نفوذ تفریح حتی زندگی ا ی ن چن ی ن تواند شاید و بود؟ ه ی چ گاه پژوهشی انستیتوی برای هزینه میزان این که بپرسند نخواهند - آن هز ی نه ا ی دیگر گفتمانی برای که ًاابد مصرف نم ی شود - منظوری چه به قدرت نهاد سوی از نقل آن از کامل گذر از پیش دانشگاه گفتمان با رابطه در را نکته آخرین (اینجا .است م ی کنم ، شای فردی که د آن ها را آن چنان که و شناخت بود درخور ازا ی ن جهت :شد کشانده تبسمی به کردن پر دنبال به است فردی ،دانشگاه گفتمان در عامل جایگاه برای پاتولوژیکال سمپتوم حفره ی ).دیگر فرد اختگی از لذت کسب با ،خود اختگی - از یحتمل آن سو نداشتم جماعت این شناخت به میل که - ًاابد درن ی افتم تقدیس به که زمانی ، دانشگاه م ی پردازند یک در ریشه عمل این ، ب ی توجه ی یک یا دارد مضحک کج فهم ی عمیق؟ چگونه قابل انکار یک تنها و تنها خود بطن در آکادمی که بود خواهد موسسه ی ،است دیگر موسسه ا ی تولید به پول دریافت با که متخصص ها ی برای نو سرمایه پیشبرد م ی پردازد در . دانشگاهی گفتمان همه ی انتهای مسئله ی ک رشته علم با امور توجیه با همراه .است آوردن در را علمی ؛ به مثابه مجموعه ا ی self-evident در گفتمان این در نهفته دانش .انبوه دانش از حق ی رتر ی ن معنای فرو ی د ی اش یک ، دل ی ل تراش ی نظام به پرداختن و ،واقعی مسائل از فرار .است فکت و نویسی دانشنامه و سازی اساس بر جدید های قبل ی ها به سیستم این خدمت .کردن پیدا " ارباب " - بخوانید اینجا در که سرما ی ه دار - .است مبرهن از صحبت دیگر شاید حتی که " خدمت " آوردن میان به دانشگاه توسط سیستم این تحکیم و ، شوخی یک ب ی مزه خیلی ،باشد مانده هم اگر که ،کنیم صحبت آن از که نمانده نفسی دیگر .باشد دیگر دانشگاه .است دیر ًالمستق یک موسسه ی سرما ی ه دار ی گفتن از کسی دیگر حتی حال .است آموزان دانش .ندارد هم شرم آن - ،ندارید دوست به اجبار م ی گو ی م دانشجویان - ع ی ًان یک " مصرف کننده " برای پک ی ج ها ی خر ی دار ی شده ی دانش اند بسیار ساده تمثیل یک از امر این و . سنجش برای ،آمریکا امپراطوری قبلی مدیر ریاست زمان در آنکه به کنید رجوع .است فراتر کالج ها نمره و ده ی شان ( :بود کدام اصلی شاخص ROI عمل در سود بازگشت یا ) سرما ی ه گذار ی . تضمین شما م ی شو ی د این خرید با پک ی ج ها سود بازگشت مقدار این تا ،بخصوص دانشگاه این از
- 18. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 16 طی را خود سال ها ی نشان را دانشگاه استقالل این و .کنید مشاهده آتی م ی دهد آن ، تبد ی ل شدنش .ارباب خود وجود از بخشی به گذار خدمت از چیست دانشگاه به غ ی راز مقاله؟ کیلویی تولید بزرگ کارگاه یک باب این در وقتی (عزیزان سخن م ی گو ی ند عالقه ا ی آن پای دارند وافر مقاله ها ی را جعلی باز کنند از اما من . مقاله ها ی " واقعی " م ی گو ی م آن که دارند چه خود بطن در که ، ساختگ ی ها اما )نداشتند؟ ًاظاهر موضوع پراهم ی ت ی :انداختم قلم از اینجا در را ح ی طه ی به کسی شخصی؛ ا ی ن ها چه کار دارد؟ به هرحال م ی دان ی د ،که هرکس ی کند چاپ مقاله بیشتر دانشمندتر ،عزیز آقای .است " index - h " 20 خود است؟ چند شما حرف ها ی تان فقط بزرگ رقابت این و شیرین تصویر این است؟ علمی کافی قدر به بزرگ مسعود یک 21 ...یک و یک و یک :بشمارد برایمان که ،دارد کم این میان در و مسابقه ی و گیرا پرزحمت ،اما دانش آموزان ی که هستند آن قدر " زرنگ " و " باهوش " .باشند قانع شخصی علفزار یک به که باشند به هرحال آنان آن قدر که دارند شایستگی طوفان این در پره ی اهو این ،اما ساده واقعیت این .بچسبند محکم را خود کاله الاقل پا ی ه ا ی تر ی ن ر ده ی زیرکی – دارند نیز حشرات که - این خودفر ی ب ی در را زرق وبرق جا فضیلت ستودنی اخالق از ،دادن آن ها .است – " هم ی ن ها " موفق اند " داروین .من دوست نخوانده ا ی ؟ " اتمام ،کردم آغاز پاره این ابتدای در را آنچه م ی بخشم دانشگاه کار علمی راستین فعالیت : یک تعیین با کرد بیان قطعیت عدم اصل با که ،آورید خاطر به را هایزنبرگ اینجا در .نیست رها نامتعین را دیگر کمیت ،کمیت م ی کن ی م و . ع ی ًان .کرد تعیین دانش واقعی حد برای مرز یک یک حفره ی پرنشدن ی دانشمندانه غیر چقدر . ناب قدر چه ! ه جا . قسم پیشرفت حال در ابزار به نباید م ی خورد به بود؟ رفته کجا ساز نظام و نویس دانشنامه روح آن ؟ مسئله ی نظام مند ی بازم ی گردم فعالیت لکان .است متفاوت چقدر که کنید نظاره را هایزنبرگ گفتمان سبک اما . ،هیستریک گفتمان به را واقعی علمی پذ ی رنده ی نسبت ،منطق متناقض ذات این کردن باز .داد از مورد حوصله ی .است خارج مکتوب این 20. Living with the h-index. Metric Assemblages in the Contemporary Academy 21 . مسابقه ،یک شبکه آرشیو محله ی
- 19. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 17 9 پرسپکتیوالیسم باب در 22 از بویش اما که مطبوع هوای .تابستان آخر در غروبی : سردتر شدن خبر هوا م ی آورد . ملغمه ا ی ِنضم در و .نو فصل برای هیجان و شوق و آشفتگی و تشویش از همین تصور ،رانندگی خ ی ابان ها ی که ،خشک به زود ی خ ی س اند از انبوه و برگ ها ی و .نارنجی و .گشت روشن من بر افکار این حین همین در دق ی ًاق هم ی ن طور ندارند عادت آقایان گرچه .بود ا ی ن گونه .بشنوند آن ها مجهزند تفکر به آگاهانه ی و منطق از پر استدالل ها ی آگاهانه تر .آن از روش ها ی شان ظاهر شما برای ج فت وجور منطق زورکی کردن ، زده است قرار که حرفی پشت شو ن دارد؟ د نم ی دانم اگر . ا ی ن طور شرمشان ،باشد هم م ی شود فرایند در زدن الهام از دم :بگویند را این .است اخالل خردمند مرد فروشی فضیلت ًالمعمو عرفان اهل مرد از م ی شنو ی م ،البته که ، آن هم سر از بلکه صداقتش سبب به نه ساده لوح ی فزا ی نده اش . و ا ی ن طور افکار این :بود ا ی ن گونه آپولونی دوگانگی میان یافتم اتصالی و شدند روشن من بر مکتوب به ،دیگر روزی که باشد .هیستریک و وسواسی ،اضطرابی و اجتنابی ،دیونوسوسی و این توضیح و دالیلم کردن باز ی ها تفص با ی ل .بپردازم ًاموقت اما م ی شکافم این در که را آنچه غروب آن از :است توجه درخور بیشتر برایم مجال روزها از غیر ،فکر این از خبری و گذشت بدون هم بار این ،اما بعد .نبود اتاق انتهای در کوچک کاغذی روی بر شده یادداشت ،اثرش گرفت شکل دیگر پیوندی .آوردم خاطر به ،قبلی اذن آوردم خاطر به و تأک ی دها ی دو این چنین جان دو این ،را جان دورافتاده ،هم از ا ی ن چن ی ن ،منفک و جدا آن طور در نامشان ذکر که اما جدا .دارد بدیعی حس جمله یک هم آوا سر بر ی ک چ ی ز متفکر روح یک آنچه سر بر ، م ی د ی دند خودش زبان به نیچه و ،هیستریک خودش زبان به لکان . – و ن ی ک تر از بگوییم که خودش پرسپکتیو - .دیونوسوسی 22 . می بیان که مضحکی اندیشی کودک آن با را این به تفسیری هر دارد .نگیرید اشتباه است دیگری تفسیر هر ارزشمندی
- 20. هاشمی رضا / دانشگاه بر ضدیادداشتی 18 10 .کردم دریافت کو آقای از تماسی ،پیش بند کلمات آخرین اتمام پی در م ی گفت دقیقه چند جمع آن در زیادی افراد که کرده گذر ساختمانی جلوی از پیش شده اند - آن طور خودشان که م ی گو ی ند - آقای اما .باشد آن از باالتر فضیلتی کمتر چنانکه .واال هدفی و بزرگ فضیلتی برای کو م ی گفت تابه حال .ندیده عجیبی آن به چیزی م ی گفت همه شان جمع آنجا در شده اند با و ، جهد و تقال ب ی سابقه ا ی عرق م ی ر ی زند . عده ا ی تالش م ی کنند سبک که را چیزی " APA " م ی نامند ا درست و کنند دا عده ا ی خطیر این جدی تصحیح به دیگر م ی پردازند ( . ًاظاهر این اگر شود انجام درست همه چ ی ز و است؛ درست ًاقطع )بلعکس م ی گفت این همه ی در که بود چیزی ساختمان آن م ی گذرد تاب انگشتانم میان را سبیلم که همچنان . م ی دادم کابوس گفتم او به .دیده هم چ ی ن اختالل دچار شاید .نیست واقعی چیزی این .باشد شده بینی دگرسان خود اختالل 5 مردان و دارد شیوع جامعه در درصد 15 آن به مبتال زنان از بیشتر درصد م ی شوند . بیماری این ر ی شه ها ی آدم .باشد خودش مراقب بیشتر باید او .دارد ژنتیکی " سالم " کابوس که نم ی ب ی ند . این پشت اما رؤ ی ا پیدا مفهومی نم ی کنم پیدا که است معلوم . نم ی کنم علم ! م ی گو ی د رؤ ی ا تصادفی کارکرد نورون ها ی ،است مغز همان ها یی ما که موردمطالعه ی قرار دقیق داده ا ی م نکند . کردید هوس " علم " شده رندومایز گروه چهار آن اثبات برای کنید؟ رد را ارجمند داشته اند . بیشتر علم از شما یعنی م ی دان ی د که من ؟ نم ی دانم . به هرحال ،کو ، ًالاحتما خورده سنگینی شام یا .بوده ًالاص کنیم فرض ا ی ن ها یی چرا .باشند بوده انسان دیده که رابطه ی " قالب " انسان و است؟ نموده عجیب چنین او برای انسان ها یی در من که جاها ی مالقات مهم کرده ام برای ، هر نیازمند امری قالب اند برای چیز همه . سال ها ی یک گزارش یک از :بوده همین متمادی در پاراگرافی جلسه ی از متنی تا گرفته امتحانشان نت ی جه ی سال ها تالش شبانه روز ی پشت باید : فرم ها از ی پیش آماده شده اگر .کنند نفی را خود و گردند محو و بلغزند سوژه ی شان - چنانکه هرر وز بار ی ک تر م ی شود - انجام شایسته و درخور کاری زمان آن ،شود لغو داده اند همان این . که است چیزی درست تر باید .است ا ی ن طور همیشه .باشد هم ی ن طور کو جناب ،که خالصه .بوده خنده به مرا همیشه م ی اندازد .
- 21. ضدیادداشتی هاشمی رضا / دانشگاه بر 19 جهد و تقال ب ی سابقه گفتم که را خاطره ا ی حادثه .آورد خاطرم به قبل شب چند از دیگر از پس ساعات به مربوط ن ی مه شب .است ًالمعمو سپری خواب در را ساعات آن م ی کنم شب آن اما را برحسب شاهد و بودم بیدار اتفاق صحنه ا ی نشریه این برای هم او (که الف آقای .مخوف بس متن ها یی )داده ترتیب و ی س ها یی ار من برای متوالی سال م ی کرد خوبی انسان الف آقای بیچاره . و .است ًالمعمو آرام - حداقل م ی دان ی م من از صبورتر .است و ی س ها صدای .کردم باز را ج ی غ ها ی د ی وانه وارش هنوز را به خوب ی .دارم خاطر به .بود کرده پیدا فایل مورد چند فا ی ل ها یی بالغ بر .محتویات صفحه دویست ًاظاهر به مربوط (از .تکلیفی آن ها یی که ه ی چ وقت علت جستجوی در پشتشان به جا یی نم ی رس ی د و ) ًاظاهر این " کتاب " ها نه فقط کار به مربوط فقط و نبود استثنا حادثه این :بودند عدد چند بلکه مورد یک نفر یک نم ی شد . ب ی چاره ها .بود کشیده سوت سرش .بودند کرده چه نمره برای همه ی آن ها را استهزای را آن بعد که چیزی :دیدم خداگونه ی کلمات 23 داد .نامیدم م ی کش ی د است ممکن :که با .شود قلم به دست جنگی جنایات توجیه در .کند چاپ زرد کتاب .بنویسد بدی متن کسی .بدهد زجر خودکشی مرز تا را انسانی کلماتش ه ی چ کدام اگر پلید .نیستند قبیح اندازه این تا ب .نیستند تهی ،اشند جیغ کلمات نگاهش در م ی کش ی دند . م ی گفت ا ی ن ها متن از خالی متن نوشته اند کتابی . نوشته اند .است خالی که م ی پرس ی د و م ی پرس ی د و م ی پرس ی د که " هم این از بیش مگر م ی توان به زبان ب ی احترام ی کرد؟ " .بود نشده خیاالتی کو برعکس الف آقای همه ی آن ها .بودند واقعی 11 است دقایقی ب ی حرکت نشسته ام بیرونی نگاهی با تاختم مسئله به چه هر اینجا تا آمد نظرم به . نگاهی .آن کلیت باب در و بود درون ی تر الزامی گرچه روش باب در و م ی نما ی د آنم یارای اما ، که نیست ًالاق گرفتن مضحکه به اینجا در روش ها ی دقیق " علمی " و دسترس ی شان حقیقت به .بپردازم به زدن ریشخند افتخار آن ها .دیگر شخصی برای باشد شمارا ،فایراباند پاول آقایان به 23. Divined mockery of words