یاد دائی علی
- 1. زاده جمال مجید : نویسنده
: همراه تلفن
30093430390
: ثابت تلفن
30900333494
Email=jamalwolf@yahoo.com
علی دائی یاد
یکی . داره معنا دو علی ؛ مادرمن واسه ولی شه می زنده دوباره علی امام یاد ؛ آد می که رمضان هر
وهنوز . رفت دست از پیش سالها که برادری . برادر یکی و امامهنوزه کهمادر چشمهای توی یادش
. کنه می جمع اشک من
آد می یادم وقتی از، تهرون مرغی قلعه محله ،توی خونمون تاقچه توی ؛خانه زور پهلوان یک عکس
این عکس ؛ مامان : بپرسم که رسیدم سنی به باالخره . بود ایمادر ؟ اینجاست همیشه چرا پهلوون
آ . علی دایی ؛ دائیته این آخه : گفت درد با و آروم خیلی. بود شروع نقطه نجا
یلی . بود یلی ؛ محله توی زمانی یه علی دایی که شنیدم وغریبه همسایه ؛ فامیل و دوست از یواش یواش
نم و شد می بهش ظلمی که کسی هر . خوردند می قسم اسمش به کهخانه الباب دق ؛ بده جواب تونست ی
. کرد می علی دایی
. نامردها با دعوا توی ونه بخوابونه را کمرش تونست می کسی خونه زور توی نه
اشک ؛ رفتنش اول روزهای مثل برادرش قبر سر هنوزه که هنوز مامان چرا که بفهم خواستم بعد
تسکین زمان که بودم گرفته یاد چون ؛ ریزه می. دردهاس دهنده
: گفت می که بود راهرو توی هنوز خونه رسید می اینکه مجرد به یل اون کرد تعریف ام بی بی اینکه تا
کجاس ؟ من ناز کجاست ؟ من خواهر کجاست؛ دید نمی رو مامانم تا ؟ آوردم براش چی ببین ؟ من فاطمه
- 2. نمی سرسفرهندخ یک روحیه توی چقدر که کنید حساب حاال . شستبچه تر،اینهمهکنه می تاثیر محبت
خواهرش واسه که ؛. امید سمبل ، وفا سمبل میشه . چیز همه شد میحتی که دید می فاطمه مامان
در پشت که بود علی آقا ؛ علی آقا وصدای . کنند نمی ول رو شون خونه در مردم ؛ سرد و تاریک شبهای
کشید می انتظار
-دام به دستم ؛ علی آقا. نت
-. بکن کاری یه ؛ خدا تورو ؛ علی آقا
-. نداریم رو کسی ما که تو از غیر ؛ علی آقا
؟ آد می خواهرش سر به چه ؛ بیفته و بخوره ضربه ؛ قمه با پشت از یکدفعه اگه ؛ علی همین حاال
من عزیز ؟ کجاست من فاطمه : بزنه وداد تو بیاد در از دادشش تا منتظره که خواهریوقتی ؟ کجاست
خوشی رنگ ای فاطمه هیچ . گیره نمی آروم ای فاطمه هیچ ؛ بشه خاموش یل آن خوش صدای یکدفعه
. بینه نمی
آژانها موقع آن . کردند می حکومت ؛ پوشها آبی که یی سالها آن . افتاد اتفاق پیش سالها علی دائی قتل
. نکردند مادرم خانواده واسه کاری هیچ
جر معروف بقولخوشش ؛ ها پوش آبی کارهای از علی دائی چون . کردند مالی ماس رو قتل یان
اومد نمی.
: گفت می که دارن یاد به ها خیلی رو اش جمله
این به محله ؛ کردند نمی در سیبیلی زیر رو جریانها بعضی و گرفتند نمی مایه ؛ آبی آژانهای این اگه
. افتاد نمی بدبختی
انقال طوفانکه حاال که انداخت فکر این به رو مادرم که بود تا دو این از یکی ؛ علی امام طوفان یا بود ب
سبب که اونی . شد زنده دوباره علی دائی قتل پرونده که کنه زنده رو وپرونده بره ؛ شده عوض حکومت
بود قتلش ام نه نه دامن به دست اش خانواده و ؛ افتاد هچل تویدآ می یادم . ندداغ تازه ؛ مادرم که د
. بود شده شروع دلش
؟ انداختید تف اش جنازه روی هم بعد ؟ گرفتید منو علی چطور یادتونه : گفتروی تا . منه نوبت حاال
. نداره دوا بزنه ؛ نداره صدا خدا چوب بدونه دنیا تا بخشم نمی من . بیندازم تف علی قاتل جنازهدادشم
- 3. مرگ با من و کشتید روخ از بعد او چون . شدم یتیم اوداکه زدم می جیغ رمضان هر .بود من چیز همه
. بگیر داداشم قاتل از منو انتقام قسم فاطمه به رو تو . نره هدر من علی خون )(ع علی امام ای
نکرد تف ؛ آوردنش پائین دار باالی از که قاتل جنازه به مادرم ولی رسید مجازات به علی دائی قاتل.
. شد وار فاطمه ؛ باشه چی هر آخه