این هدست تمام اشیاء موجود در فضای اطراف را با دقت شناسایی و درک میکند و در بازتاب تصاویر هولوگرافیک آنها به چشمان شما هیچ جزییاتی را از قلم نمیاندازد.
یکی از مهمترین بخشهای هولولنز،دوربین تشخیص عمق است که میتوانید آن را در جلوی هدست و روی لبهی بالایی نمایشگر ببینید. این دوربین از بیرون مانند یک دوربین معمولی به نظر میرسد.وقتی دست خود را در محدودهی دید هولولنز حرکت بدهید، دوربین تشخیص عمق محل دقیق آن را شناسایی میکند و همینطور تشخیص میدهد که کدام دست خود را حرکت میدهید.
دوربین تشخیص عمق هولولنز با دو دوربین درک محیط که در کنارههای هدست تعبیه شدهاند، کامل میشود. این دو دوربین نیز از بیرون مشابه دوربین معمولی به نظر میرسند ولی وظیفهی آنها شناسایی محیط اطراف و مشخص کردن موقعیت دقیق اشیاء حقیقی مثل دیوارها و مبلمان است.
علاوه بر این یک دوربین ویدئویی ۲ مگاپیکسلی نیز در جلوی هدست قرار دارد که میتواند هرآنچه را کاربر میبیند (اشیاء حقیقی و هولوگرامهای واقعیت افزوده) ضبط کند. به کمک این دوربین میتوانید تجربیات خود با هولولنز را به تصویر بکشید و با این ویژگی بهزودی شاهد به اشتراک گذاشتن کلیپهای شخصی واقعیت افزوده کاربران در شبکههای اجتماعی خواهیم بود.
تا اینجا با دوربینهای هولولنز یا در حقیقت مکانیسمی که هدست به کمک آن محیط اطراف را میبیند، آشنا شدیم؛ ولی جادوی واقعی هدست واقعیت افزوده مایکروسافت، نحوهی ایجاد هولوگرام و اشیاء مجازی قابلدیدن برای کاربر است.
سیستم ایجاد تصاویر واقعیت افزوده قابلدیدن در هولولنز از لنزهای هولوگرافیک یا به قول مایکروسافت هدایتگر موج (waveguide) تشکیل شده است که از یک پروژکتور برای تاباندن پرتوهای هولوگرام به چشم کاربر استفاده میکند. وقتی این لنزها را از هدست جدا میکنید تفاوت ظاهری زیادی با یک عینک معمولی ندارند و تصور اینکه در آینده هدست واقعیت مجازی فقط در همین لنزها خلاصه شود، چندان سخت نیست.
در گوشیهای هوشمند مبنای سنجش وضوح تصویر تعداد پیکسل در واحد سطح است ولی مایکروسافت وضوح اشیاء مجازی هولولنز را با تعداد پرتوهای تشکیلدهندهی هولوگرام و تعداد نقاط نورانی تشکیلدهندهی این پرتوها تعریف میکند. بهعبارتدیگر هرچه برای ساخت هولوگرام از پرتوهای بیشتری استفاده شود و هرچه این پرتوهای از نقاط نورانی بیشتری تشکیل شده باشند، واقعیت افزوده باکیفیتتر و درخشانتر خواهد بود. هولولنز اشیاء واقعیت مجازی را در قالب مجموعهای از پرتوها و نقاط نورانی (فوتون) معلق در محیط اطراف ایجاد میکند و به کمک هدایتگرهای موج به چشمان شما میتاباند.
احتمالا جذابترین بخش هولولنز مادربورد آن است. بهاحتمالزیاد تابهحال مادربوردی ساخته نشده که مربع یا مستطیل نباشد و مطمئنا ساخت چنین بوردی آسان نیست. مایکروسافت همهچیز را در این مادربورد کوچک و غیرعادی گنجانده است؛ ازجمله پردازندهی ۳۲ بیتی اینتل، پردازندهی گرافیکی، رم، حافظهی جانبی، چیپهای وای فای و بلوتوث و یک پردازندهی انحصاری جدید که واحد پردازش هولوگرافیک (HPU) نام دارد.
در هولولنز بار بسیاری از پردازشهای سنگین بر دوش HPU قرار دارد تا توان پردازشی CPU و GPU فقط به اجرای اپلیکیشینها و نمایش هولوگرام اختصاص داده شود. پردازندهی هولوگرافیک هولولنز، به سفارش مایکروسافت طراحی شده و وظیفهی اصلی آن دریافت بدون مکث و همزمان اطلاعات از دوربینها و سنسورهای هدست است تا ردگیری حرکات دست کاربر بدون وقفه و با دقت بالا انجام شود. این پردازنده قادر است در هر ثانیه بیش از یک تریلیون محاسبه را انجام داده و دادهها را پس از انجام محاسبات برای تکمیل فرآیند به پردازندهی اصلی انتقال دهد.
نبوه سنسورهای بهکاررفته در هولولنز به انرژی زیادی نیاز دارد و مایکروسافت برای تأمین آن تعداد زیادی باتری در پشت هدست تعبیه کرده است. در هرکدام از دو کنارهی قطعهی پشتی هولولنز، سه باتری جداگانه دیده میشود که هنوز از ظرفیت آنها اطلاعی در دست نیست. باتریهای هولولنز وظیفه حفظ تعادل و تقسیم وزن بین قسمتهای مختلف آن را نیز به عهده دارند و از لنگر انداختن بخش جلویی هدست جلوگیری میکنند. بعد از ۲ تا ۳ ساعت استفاده از هولولنز باید آن را از طریق پورت Micro USB دوباره شارژ کنید.
دیگر بخش جذاب هولولنز، سیستم صدای سهبعدی آن است. این بخش از دو اسپیکر تشکیل شده که در کنارههای هدست واقع شدهاند و وقتی آن را روی سر میگذارید دقیقا بالای گوشهای شما قرار میگیرند. اپلیکیشینها و بازیهای واقعیت افزوده به کمک این سیستم میتوانند محل دقیق منبع صدا را دقیقا برای کاربر بازسازی کنند. باوجوداینکه اسپیکرها با گوش کاربر فاصله دارند ولی مانند هدفون عمل میکنند و حتی بیشترین حجم صدای تولیدشده در آنها نیز برای اطرافیان کاربر بهسختی قابلشنیدن است. دکمه تنظیم صدای هولولنز نیز در کنار آن قرار دارد.
مایکروسافت به این موضوع اشاره کرده که سیستم عامل ویندوز ۱۰ روی این هدست واقعیت مجازی و واقعیت افزوده نصب شده و کاربران میتوانند با مراجعه به فروشگاه ویندوز برنامههای مخصوص این هدست را دانلود کنند.
وجود دوربین روی این محصول باعث شده که کاربران بتوانند فیلمها و تصاویر HD از دنیای هولوگرافی خودشان ضبط کنند. همچنین این فیلمها را میتوان به وسیله بلوتوث به دستگاههای دیگر منتقل کرد
سیستم Gaze که مکانیزم بسیار مهمی در زمینه هدف یابی و تشخیص اشیای پیرامون فناوری های هولوگرافیک است، یکی از ارکان اصلی هدست هولولنز مایکروسافت محسوب می شود.
سیاری از هدستهای فعلی بازار برای دنبال کردن حرکات چشمان شما و موقعیت آنها، از دوربینهای تعبیهشده در بخش داخلی استفاده میکنند. این هدست از سنسورهای دنبال کننده حرکت چشم برخوردار نیست و مسیر نگاه کاربر و اهداف را صرفاً از طریق جهت حرکت سر و زاویه گردن شناسایی می کند.
این رویکرد شاید نتیجه خوبی داشته باشد، اما مصرف انرژی و هزینه بسیار بالای آن در کنار افزایش حجم دستگاه باعث شده تا بسیاری از سازندگان به فکر جایگزینی برای آن باشند.
پتنت مذکور آرایه ای از سنسورهای خازنی بسیار کوچک را روی لنز هدست قرار می دهد که نه کل چشم، بلکه قرنیه مرکزی هر چشم را به طور کامل دنبال کرده و از آن برای ردیابی حرکات و تبیین بردار Gaze استفاده می نماید.
مزیت اصلی این مکانیزم، توانایی پردازش فوق سریع و تقریباً بدون خطای آن ذکر شده و حتی سریع ترین حرکات چشم را با دقت بالایی حس می کند
تصور انتقال انسان از یک نقطه به نقطهای دیگر برای اولین بار در فیلم جنگ ستارگان مطرح شد و هرچند رویای انسان این است که بتواند از یک نقطه به نقطهای دیگر منتقل شود، اما این رؤیا اینک توسط محققان مای
کروسافت از طریق هدست واقعیت مجازی هولولنز، با چند دوربین سهبعدی در کنار اسکایپ محقق شده است.
در دموی مایکروسافت چت دو نفر را در یک اتاق نشان میدهد، درحالیکه نفر دوم در اتاق نیست اما نفر اول با استفاده از هولولنز تصور حضور وی در اتاق را دارد.
ولوو با همکاری مایکروسافت از هولولنز در زمینهی فروش محصولات خود نیز استفاده میکند. لوو در پی آن است تا با بهرهگیری از این قابلیت، مشتریان خود را در تجسم خودرویی که در حال سفارش آن هستند یاری دهد. راساس اطلاعات ارائه شده با استفاده از این فناوری میتوان خودروی S90 ولوو را که هنوز روانهی بازار نشده، در سایزی تقریبا برابر نصف خودروی اصلی ببینند.خریداران قادرند با بهرهگیری از قابلیت Air Tap خود، انواع رینگها و رنگ آمیزیهای مورد نظر را روی خودروی خود مشاهده کنند. این پروژه فقط محدود به نمایش ظاهر خودرو نبوده و خریداران میتوانند در دمویی دیگر زیرساخت خودرو از قبیل سیستم موتور را مشاهده کنند. همچنین سیستمهای ناوبری و سیستم ارتباطی ولوو برای تعامل با خودروهای دیگر نیز با استفاده از هولولنز مایکروسافت به خریداران نمایش داده میشود.
هولولنز را روی سرم میگذاشتم. قابی در جلوی چشمانم ظاهر شد که تقریباً اندازه تلویزیون HDTV پنجاه اینچی بود. میتوانستم از درون آن دنیای اطراف را آنچنان که هست ببینم. تا وقتی که به میز قهوهخوری در اتاق نگاه انداختم. روی آن میز که در دنیای واقعی چیزی رویش نبود برجهای بازی ماینکرافت و دستهای از بلوکها دیده میشد. حفرهای روی میز وجود داشت و وقتی به میز نزدیکتر شدم میتوانستم بازی ماینکرافت را از درون آن نیز ببینم. در قفسه کتابی در نزدیکی، گروهی از زامبیها دیده میشدند. من روی سطح آنجا «کلیک هوایی» کردم ( یعنی با انگشتم نشان دادم که در حال کلیک کردم محتوا هستم) و حفرهای در دنیای زامبیها ایجاد کردم. روی بمب تیانتی کلیک کردم تا سرزمینشان را منفجر کنم. زامبیهای بیچاره یک به یک در گدازههای آتش سوختند
مایکروسافت در پروژه Sidekick به ناسا پیوست تا به کمک هولولنز تلاش کند یک دستیار مجازی برای فضانوردان در فضا فراهم آورد.
پروژه Sidekick دو حالت عملیاتی دارد. اولی، «Remote Expert Mode» است که ار راه دور و به کمک اسکایپ است و به کاربر حرفهای از روی زمین امکان دیدن آنچه سرنشینان میبینند را میدهد تا راهنمایی همزمان برای آنها فراهم میکند؛ همچنین با رسم توضیحات و یادداشتهایی آنها را در انجام وظایفشان راهنمایی و مدیریت میکند. تاکنون، سرنشینان با نکیه بر دستورات گفتاری یا نوشتاری وظایف پیچیده و دشوار تعمیر و نگهداری فضاپیما را به نتیجه رساندهاند.
حالت دوم « Procedure Mode» برای این کار دستورالعملهای هولوگرافیکی بالای هر ابزاری که فضانوردان و سرنشینان با آن مواجه میشوند، به تصویر کشیده شده است. چنین امکانی میتواند برای سرنشینانی که در آینده به قسمتهای مختلف سیستم فضایی سفر میکنند یک امکان ویژه باشد زیرا به آموزشها و زمان کمتری برای آماده شدن برای سفر به جاهایی که برقراری ارتباط دشوار است، نیاز خواهند داشت.
با استفاده از این عینک کاربر میتواند تصویر سه بعدی هر اندامی در انسان را در دنیای واقعی در هر زاویه ای که میخواهد ببیند و این دقیقا مانند این است که قسمت های مختلف بدن مانند عروق، اعصاب، عضلات و ارگان های داخلی بدن انسان بدون هیچ محدودیتی دیده شوند.
دانشجويان پزشكي ميتوانند در اطراف يك مدل مجازي آناتوميك از بدن انسان راه بروند تا استخوانها، ماهيچهها و اندامها را بدون حضور واقعي بدن انسان با جزئيات دقيق مشاهده كنند. همچنين با استفاده از اين عينكها ميتوان موقعيتهايي را شبيهسازي كرد كه پزشكان آينده بتوانند با استرس و نگراني كمتري به آزمايشهاي مختلف دست بزنند زيرا در محيط هيچ بيمار زندهاي وجود نخواهدداشت تا در اثر اشتباه پزشك جانش به خطر بيافتد.
گوگل گلس نمایشگری داشت که برخلاف نمایشگرهای عادی، ما از از دنیای پیرامون جدا نمیکرد. منشوری کوچک که تصویر را مستقیماً به درون چشم میتاباند و فرض مثال به ما اجازه میداد که از امکاناتی مثل ترجمهی متن یا صدا و جستوجو در اینترنت برای یافتن پاسخ سوالاتی مثل: “هوا چطور است؟” استفاده کنیم. این دوربین برخلاف دوربین گلس لزوما برای عکاسی نیست، بلکه گجت به این شیوه میتواند ماهیت و موقعیت اشیا را تشخیص دهد. مثلا فرق میز با صندلی یا بالا و پایین را متوجه میشود. به این ترتیب میتواند تصویر مجازی را به جای زمین روی میز نمایش دهد. از دید سختافزاری عینک گوگل عملا یک گوشی هوشمند کوچک است. گوگل گلس از یک پردازنده دو هستهای کوچک با دو گیگابایت رم برای پردازش تصاویر خود استفاده میکند. با این وجود گلس برای ارتباط و پردازش تصویری به تلفن همراه وابسته است. عینک از طریق بلوتوث به تلفن متصل شده و میتواند دادههای تصویری یا متنی را پردازش کرده و نمایش دهد. برخلاف گوگل گلس و دیگر هدستهای واقعیت افزوده یا مجازی، هولولنز صاحب پردازنده، کارت گرافیک و خلاصه یک مجموعه کامپیوتر کامل است.هولولنز از این طریق میتواند مستقل از هر گجت دیگری تصاویر را به صورت هولوگرافیک پردازش کند، به اینترنت متصل شود یا تماس تصویری بگیرد. قدرت پردازشی این هدست از یک لپتاپ بیشتر است. هولولنز برخلاف عینکهای گوگلی (Google Glass) که تصویری کوچک در لبه میدان دید قرار میدهند، میتواند تصاویر را در کل میدان دید ایجاد کند.