نماز.pptx
- 8. نماز
شیطان چهره
کند می سیاه را
.
ص ، الفصاحه نهج
396
،کند می نگاه او به حسادت نظر به و آید می شیطان ،خیزد برمی نماز به کسی که هنگامی
که بیند می زیرا
خدا رحمت
است گرفته فرا را او
.
ج ،االنوار بحار
,
82
ص
207
از را نمازگزار که است محکمی دژ و قلعه نماز
شیطان حمالت
دارد می نگاه
.
ص، غررالحکم
56
همانا
"
الموت ملک
"
که کسی از ، مرگ دم در را شیطان
نماز حافظ
، است
خدا رسول رسالت و خدا وحدانیت بر شهادت و کند می دور
(
ص
)
را
کند می تلقین او به مرگ هولناک هنگام در
( .
کند می پیدا شهادتین توفیق
)
ج ، الشیعه وسائل
3
ص ،
19
،کند نمی خوار را او و مالد نمی خاک به را شیطان بینی نماز مثل چیز هیچ
را شیطان بینی و بخوان نماز پس
بمال خاک به
.
ج ،االنوار بحار
,
53
ص
182
- 9. نماز آموزش
نیت
معنای به لغت در نیت
«
اراده و قصد
»
است
.
اصطالح در
احکام
«
از اطاعت برای معین عبادت یک انجام قصد
خداوند فرمان
»
باشد می
.
نیت احکام از بعضی سراغ بریم
بیایم بریم
- 10. حکم
را نماز باید انسان
«
هللا الی قربه
»
یعنی
«
متعال خدای فرمان انجام برای
»
آورد جا به ،
.
می انجام عملی چه بداند که مقدار همین بلکه بگوید زبان به یا بگذراند خود قلب از را نیت نیست الزم
است کافی ، آورد می جا به را نماز خدا رضای برای و دهد
.
کنند سوال اگر که طوری به
«
کنی؟ می چه
»
بدهد جواب ،
:
«
میخوانم نماز خدا برای
.
»
؟ حله اینجا تا
Ok
- 11. نماز نیت در
«
قربت قصد
»
و
«
خلوص
»
نماز خدا فرمان از اطاعت قصد به تنها باید یعنی ، است الزم
بخواند
.
برای اگر بنابراین
«
ریا
»
در را دو هر مردم و خدا اگر یا بخواند نماز مردم به دادن نشان یعنی
است باطل نمازش بگیرد نظر
.
شماست نصف بگیرید یاد
!...
- 12. االحرام تکبیرة
نماز جزء اولین
«
اکبر هللا
»
را آن که است
«
االحرام تکبیر
»
گویند می
.
زیرا
گفتن از پس
«
اکبر هللا
»
از برخی انجام ، نماز آغاز در
نمازگزار بر ، بود جایز نماز از قبل آن انجام که اعمال
شود می حرام
.
مانند
- 13. حکم
تلفظ که بخواند طوری باید را االحرام تکبیرة
آوردن زبان به و
که است این آن نشانهی و ،شود محسوب آن
را آنچه بتواند خودش
خواند می
جاری زبان بر و
کند می
–
و سر یا گوش سنگینی دچار اگر
صدای
نیست محیط
–
بشنود
.
یک
اگر و ،بگوید صحیح عربی به باید را االحرام تکبیرة
ی ترجمه
به را آن یا بگوید را آن فارسی
بگوید غلط عربی
–
آن امثال یا و بگوید فتحه با را هللا های ًالمث
–
نیست صحیح
.
دو
االحرام تکبیرة ،اختیار روی از و ًاعمد اگر پس ،باشد مستقر و آرام بدن باید االحرام تکبیرة هنگام
را
است باطل ،دارد حرکت بدنش که بگوید حالی در
.
سه
- 14. حروف باید یعنی باشد صحیح عربی به و هم دنبال باید تکبیر
«
هللا
»
حروف و
«
اکبر
»
کلمه دو و
«
هللا
اکبر
»
بگوید هم سر پشت را
.
چهار
است مستحب بلکه نیست واجب االحرام تکبیرة در ها آن بردن باال گوش کنار تا و ها دست دادن حرکت
.
پنج
- 15. حمد سوره
﴿ ِیم ِحَّالر ِنٰـَمْحَّالر ِهـَّالل ِمْسِب
١
﴾
﴿ َینِمَلاَعْال ِِّب َر ِهـَّلِل ُدْمَحْال
٢
﴾
﴿ ِیم ِحَّالر ِنٰـَمْحَّالر
٣
﴾
﴿ ِِّینِدال ِم ْوَی ِكِلاَم
٤
﴾
یِعَتْسَن ََّاكیِإ َو ُدُبْعَن ََّاكیِإ
﴿ ُن
٥
﴾
﴿ َیمِقَتْسُمْال َطا َرِّ ِ
الص َانِدْها
٦
﴾
َّضال َ
ال َو ْمِهْیَلَع ِبوُضْغَمْال ِْریَغ ْمِهْیَلَع َتْمَعْنَأ َِینذَّال َطا َر ِ
ص
﴿ َینِِّلا
٧
﴾
- 16. حمد سوره ترجمه
مهربان رحمتگر خداوند نام به
است جهانیان پروردگار که است خداوندی مخصوص ستایش
.
رحمتگر
مهربان
جزاست روز مالک خداوند
(
و قیامت در اعمال حسابرسی
عذاب و پاداش دادن
)
[
الها بار
]
جوییممى یارى تو از تنها و ،پرستیممى را تو تنها
.
هدایت راست راه به را ما
فرما
گمراهان راه نه و نمودی غضب ها آن بر که کسانی راه نه، دادی نعمت آنها به که کسانی راه
1
2
3
4
7
6
5
- 17. توحید سوره
ِیم ِحَّالر ِنٰـَمْحَّالر ِهـَّالل ِمْسِب
﴿ ٌدَحَأ ُهـَّالل َوُه ْلُق
١
﴾
﴿ ُدَمَّصال ُهـَّالل
٢
﴾
﴿ ْدَلوُی ْمَل َو ْدِلَی ْمَل
٣
﴾
﴿ ٌدَحَأ ا ًوُفُك ُهَّل نُكَی ْمَل َو
٤
﴾
- 18. توحید سوره ترجمه
مهربان رحمتگر خداوند نام به
بگو
:
«
،یگانه خداى اوست
صمد خداى
[
ثابت
-
متعالى
]
،
[
را كسى
]
،است نشده زاده و ،نزاده
نیست همتا را او كس هیچ و
.
»
1
2
3
4
- 19. رکوع ذکر
ِب َو ِیمِظَعْال َیِِّبَر َانَحْبُس
ِهِدْمَح
ترجمه
من و ،است هِّمنز و پاک نقصی و عیب هر از من بزرگ پروردگار
هستم او ستایش مشغول
.
ِهللا َانَحْبُس
خداوند
متعال
نقص و عیب هر از ،
پاک
است هِّمنز و
ترجمه
- 20. رکوع از پس ذکر
ُهَدِمَح ْنَمِل هللا َعِمَس
میکند ستایش را او که کسی ثنای بپذیرد و بشنود خدا
ترجمه
باشد می مستحب ذکر این
. نکته
- 21. سجده ذکر
ْمَحِب َو یَلْعاأل یِِّبَر َْحانبُس
ِهِد
پاك نقص و عیب هر از ، من مقام بلند خداوند
من و است منزه و
هستم او ستایش مشغول
ِهللا َانَحْبُس
خداوند
متعال
نقص و عیب هر از ،
پاک
است هِّمنز و
ترجمه
ترجمه
- 22. سجده دو بین ذکر
ُتوَا َو يِِّبَر َهللا ُرِفْغَتْسَا
ْهیَلِا ُب
طلب
و ،است من پروردگار كه خداوندي از كنممي مغفرت و آمرزش
بازگشت او سوي به
نمایم مي
.
ترجمه
باشد می مستحب ذکر این
. نکته
- 23. از شدن بلند ذکر
سجده حالت
ُم ُقوَا ِهِت َّوُق َو ِهللا ِل ْوَحِب
دُعْقَا َو
نشینممی و خیزمبرمی او ه ِّقو و متعال خدای یاری به
ترجمه
باشد می مستحب ذکر این
. نکته
- 24. قنوت ذکر
ِةَر ِخ ْ
اْل یِف َو ًةَنَسَح اَیْنُّدال یِف َانِتآ َانَّب َر
ِ
ارَّنال َابَذَع َانِق َو ًةَنَسَح
از را ما و فرما مرحمت نیكی ما به دیگر سرای در و دنیا در خداوندا
دار نگه دوزخ عذاب
!
ترجمه
باشد می شده تأکید مستحب ، قنوت
. نکته
- 25. اربع تسبیحات ذکر
ه
ِهللا َانَحْبُس
ترجمه
ِلل ُدْمَحْال َو
رَبْكَا ُهللاو
ُهللا َّالإ َهَلِا َال َو
نقص و عیب هر از ، متعال خداوند
است هِّمنز و پاک
ستایش و
مخصوص
خداوند
است
به كه است آن از بزرگتر خداوند
آید وصف
.
همتا بي خداي مگر خدایي نیست و
- 26. تشهد
یعنی لغت در
«
شهادتین گفتن
»
.
، اصطالح در
باشد می صلوات و شهادتین گفتن نماز در
.
جا آن از
به است شهادتین بر مشتمل عمل این که
آن
«
تشهد
»
شود می گفته
.
- 27. تشهد ذکر
ُدَهْشَا لل ُدْمَحْلَا
َّالِا َهلِا ال ْنَا
ُهللا
َدْح َو
یک ِ
َرش ال ُه
ُهَل
ُدَهْشَا َو
ُهُدْبَع ًادَّمَحُم َّنَا
ُهُلوُس َر َو
َّمالله
ٍدَّمَحُم ِلآ َو ٍدَّمَحُم یَلَع ِِّلَص
سزاوار خدائی که میدهم شهادت و ،است پروردگار مخصوص ستایش
شریک و است یگانه که خدائی مگر نیست پرستش
ندارد
.
فرستاده و خدا بنده آله و علیه هللا صلی محمد که میدهم شهادت و
اوست
.
محمد آل و محمد بر بفرست رحمت خدایا
ترجمه
- 28. سالم
یعنی لغت در
«
تحیت و فرستادن درود
»
.
یابد می پایان نماز آن انجام با که است نماز جزء آخرین ، اصطالح در
.
آن به است رفته کار به سالم عبارت عمل این در که جا آن از
«
سالم
»
شود می گفته
.
- 29. سالم ذکر
َّنال اَهُّیَا َْكیَلَع ُمَالَّسلَا
َب َو ِهللا ُةَمْحَر َو ُّيِب
هُتاَكَر
ترجمه
َبِع ليَع َو َانْیَلَع ُمَالَّسلَا
ین ِحِلاِّصال ِهللا ِدا
ُةَمْحَر َو ْمُكْیَلَع ُمَالَّسلَا
هُتاَكَرَب َو ِهللا
و رحمت و ،پیغمبر ای تو بر سالم و درود
باد تو بر خدا برکات
خداوند از سالم
بر
ما
«
نمازگزاران
»
و
خدا خوب بندگان تمام
شما بر خداوند بركات و رحمت و سالم
باد
.
- 30. الصاله تجوید آموزش
تجوید
یعنی قرآن قرائت علم اصطالح در
:
حرف اداء
اعطاء با همراه ، مخرجش از
حق
.
معنای به ، است تحسین کلمه مترادف ، لغت در
گردانیدن نیکو
- 31. الصاله تجوید فراگیری اهمیت
1
فرمود السالم علیه امیرمؤمنان به خطاب آله و علیه هللا صلی خدا رسول
:
«
تو ،دارند اشتغال ِّاتبمستح به مردم دیدى گاه هر
بپرداز واجبات ساختن کامل به
.
»
(
ِئراَفال ِاتمامِب َأنت لِغَتاشَف لِئضاَفالِب َلونِغَتشَی َاسِّنال َأیت َر إذا
ض
»
،
(
ج ،الحکمة میزان
3
ص ،
2403
)
2
ذکرهای و الفاظ خواندن صحیح عربی به یمسأله ،است شده واقع غریب نمازگزاران از برخی بین که ،نماز واجبات از یکی
زینت باعث و است آسان ،آن به عمل و یادگیری کهحالی در است؛ نماز
گرددمی نماز
.
*
قرائت
آن وجوب به فتوا ،تقلید مِّمعظ مراجع یهمه که است ایمسأله ،نماز صحیح
اندداده
*
- 33. حروف مخارج
توضیح
دارای عربی زبان
28
باشد می حرف
.
فقط که
10
زبان با متفاوت تلفظ دارای حروف این از حرف
باشند می فارسی
.
از عبارتند گانه ده حروف این
:
(
و ، غ ، ع ، ظ ، ط ، ض ، ص ، ذ ، ح ، ث
)
- 34. حرف
«
ث
»
اصطالح به باید را حرف این
«
زبانی نوک
»
کرد تلفظ حجم کم و نازک و
(
زبانی نوک که کودکی مانند
کند می صحبت
.)!
دمیم می بیرون را هوا دارد تماس باال آرواره در جلو های دندان با زبان نوک که حالی در یعنی
(
فشار
نباشد زیاد ها دندان بر زبان نوک
.)
حرف
«
ث
»
گردد می تلفظ شود شنیده آن از سوت صدای اینکه بدون
.
- 37. حرف
«
ص
»
حرف
«
صاد
»
مانند
«
س
»
گردد می درشت و حجم پر صدا ،آن همراه به فقط گردد؛ می تلفظ
(
سین
پرحجم
=
مفخم سین
.)
کنید حجم پر را گلو کار این برای
.
بیندازید گلو در باد ،عامیانه اصطالح به
.!
حرف
«
ص
»
صفت دو دارای
«
اطباق
»
باشد می صفیر و
.
معنای به لغت در اطباق
«
روی و چسبانیدن
دوسطح دادن قرار هم
»
از است عبارت ،قرائت اصطالح در و
«
با زبان سطح از بخشی شدن منطبق
حرف تلفظ هنگام به دهان سقف
»
.
صفت همچنین
«
صفیر
»
شود می باعث نیز
«
صدا یا هوا سایش
»
در
آید پدید حرف این مخرج
.
تلفظ هنگام که شود می تأکید
«
ص
»
شود شنیده سوت صدای نباید
.
- 38. حرف
«
ض
»
حرف
«
ضاد
»
باال آسیای های دندان با زبان کناره تماس از
(
باشد مقدور که طرف هر از
)
پر صدای با و
شود می تلفظ درشت و حجم
.
حرف
«
ض
»
صفت دارای نیز
«
اطباق
»
باشد می
.
قراء اکثر کنید دقت اگر
،است دسترس در تالوتشان نوار که جهان مشهور
ضاد حرف
مانند را
«
دال
»
حجم پر صدای با همراه
کنند می تلفظ
(
مفخم دال
.)
است بهتر ،نماییم تلفظ روش این به بخواهیم که صورتی در البته
«
مفخم دال
»
مانند و کنیم اداء تر نرم کمی را
«
دال
»
نباشد همراه باشدت
.
- 40. حرف
«
ظ
»
این
حرف مانند َادقیق حرف
«
ذ
»
می ایجاد باال ی آرواره جلوی های دندان سر و زبان نوک تماس از
حرف در صدا که تفاوت این با شود؛
«
ظاء
»
گردد می حجم پر و درشت
(
مفخم ذال
.)
حرف
«
ظ
»
نیز
باشد می اطباق صفت دارای
.
نشود دمیده فشار با هوا که کرد دقت باید
.
- 41. حرف
«
ع
»
این
صدا گویی و شود می تلفظ نرم صورت به و حلق میان از حرف
«
کش
»
آید می
( !
معنای به این البته
نیست حرف نرمی در افراط
.)
حرف که کنید دقت
«
ع
»
نشود اداء حجم پر و مفخم
.
- 42. حرف
«
غ
»
حرف
«
غین
»
حرف تلفظ محل همان از
«
خاء
»
و نرم آن صدای ولی ،شده تلفظ حلق ناحیه از یعنی
کشیده
.
خشونت و خراش حالت و ،است دار دنباله
«
خاء
»
ندارد را
.
تلفظ در واقع در
«
خاء
»
تارهای
تلفظ در که حالی در ،شوند نمی مرتعش صوتی
«
غ
»
شوند می مرتعش صوتی تارهای
.
صدای
«
غ
»
را
گلو در آب مقداری که هنگامی توانیم می
«
غرغره
»
بشنویم کنیم می
.
صدای
«
غ
»
حجم پر و درشت باید
باشد
.
- 43. حرف
«
و
»
برای
تلفظ
«
واو
»
این اداء در بلکه گردد؛ مماس پایین لب با باال های دندان ،آن فارسی صدای مثل نباید
حالت به ها لب ،حرف
«
غنچه
»
صدای و آید می در
«
و
»
شود می خارج لب دو میان از
.
کرد دقت باید
حرف که
«
واو
»
شود اداء نازک و حجم کم
.