SlideShare a Scribd company logo
1 of 7
Download to read offline
‫‪sco‬‬
        ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬
                                           ‫توانايی سنت يا تصل ِ‬
                                      ‫ب آن ؟‬
                                                        ‫ِ‬




           ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬




                                                                                ‫تقـی رحمـانی‬



           ‫0101‬   ‫شماره مقالـه :‬

             ‫7‬    ‫تعـداد صفحـه :‬

        ‫50/78‬     ‫آخرين بررسی :‬

        ‫5831‬      ‫تاريــخ تحـرير :‬

                                                                               ‫‪www.shandel.org‬‬




                                     ‫موضـوع : نقدی بر آرای سید جواد طباطبايی‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                             ‫‪Prev‬‬         ‫1‬        ‫‪Next‬‬                  ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫توانایی سنت یا تَصلّب آن ؟‬
                                                                 ‫ِ‬             ‫ِ‬

‫هنگامی که به سید جواد طباطبایی در سمینارِ بزرگداشت مشروطیت فرصت داده شد که سخن بگوید، وی از مرحوم آخوندِ خراسانی تجلیل کرد و با‬
                                                                                ‫ِ‬
          ‫نقدِ آرای فریدون آدمیت که معتقد بود که روحانیون مشروطه را فهم نمیکردند، در حقیقت بخش مهمی از آرای خودش را نیز به نقد کشاند.‬
                                                  ‫ِ‬
‫سید جواد اندیشمندی دقیق و نکته گیر و باریک بین است. آرای وی دربارهٔ اندیشه ایرانی ـ اسالمی دو خطی است. چرا که از طرفی همه شاهکارِ‬
        ‫ٔ‬                                                    ‫ٔ‬
                                                ‫1‬
 ‫تمدنی بعد از اسالمِ ما را به عقالنیت یونانی ربط میدهد که واردِ تمدن و فکرِ اسالمی و ایرانی شده و دورهٔ طالیی ایران و اسالم را باعث شده است. در‬
                                   ‫ِ‬                                                                             ‫ِ‬                        ‫ِ‬
                               ‫عین حال وی معتقد است که برای عبور از سنت باید از درون آن عبور کرد اما راهِ امروزِ ما، همان راهِ دیروزِ غرب است.‬
                                                                                         ‫ِ‬                                                  ‫ِ‬
‫عقالنیت با اکویناس قدیس واردِ گوهرِ سنت غربی شد، در نتیجه پروتستانتیسم درغرب، محصول رنسانس داده و موفق و سربلند از آب بیرون آمده‬
                                             ‫ِ‬                                           ‫ِ‬                    ‫ِ‬
                                                                                                                               ‫است.‬
‫وی معتقد است که سنت اسالمی ـ ایرانی سیاسی و فاقدِ عقالنیت فلسفی و متصلب است که توان بیرون رفت از آن وجود ندارد، اما سنت مسیحی‬
      ‫ِ‬                                   ‫ِ‬                           ‫ِ‬                                    ‫ِ‬
                                               ‫2‬
                                                                   ‫ِ‬                 ‫ِ‬                   ‫ِ‬
                                                 ‫سیاسی نبوده و دارای عقالنیت فلسفی میباشد و توان بیرون رفت از درون سنت را داشته است.‬
‫به عبارتی سید جواد در مجموعه کتابهای منتشر شدهٔ خود در اجرای پروژهٔ نقدِ سنت در ایران، در عمل، به بن بست رسید که البته نگارندهٔ این‬
                                                                                                        ‫ٔ‬
                     ‫3‬
‫مقال در فصل چهارم و پنجم کتاب روشنفکران مذهبی و عقل مدرن به نقد و بررسی دیدگاهِ سید جواد طباطبایی پرداخته است. ولی ما از دوصدایی‬
                                                             ‫ِ‬                    ‫ِ‬            ‫ِ‬          ‫ِ ِ‬                 ‫ِ‬
                                                                                                 ‫بودن آراء و افکارِ سید جواد طباطبایی گفتیم.‬
                                                                                                                                        ‫ِ‬
‫این فیلسوف دقیق، معتقد است که اندیشه ایرانشهری حرفی برای گفتن داشته است. وی در نقدِ دیدگاهِ آقای آرامش دوستدار در مقدمه کتاب مکتب‬
‫ٔ ِ ِ‬                                                                                        ‫ٔ‬                         ‫ِ‬
                                                                                  ‫تبریز، دین خو دانستن ایرانیان را سخنی نادرست میداند.‬
                                                                                                                  ‫ِ‬

‫‪Print‬‬     ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬          ‫2‬          ‫‪Next‬‬                             ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ایشان در سمیناری در دانشگاهِ پاریس در آذرماهِ 1831 دربارهٔ دستاوردهای انقالب مشروطه معتقد بود که قانون مدنی 4031 هجری شمسی قانونی‬
             ‫ِ‬             ‫ِ ِ‬                              ‫ِ‬
‫مترقی است که از تعامل فقه و قوانین مدرن بیرون آمده و قانون مزبور از قوانین مدنی بعد از انقالب مترقیتر است و به این ترتیب او دستاوردِ دادگستری‬
‫ِ‬                                                             ‫ِ ِ‬                  ‫ِ‬                       ‫ِ‬            ‫ِ‬
                                                                                                                        ‫مدرن مشروطه را ستود.‬
                                                                                                                            ‫ُ‬           ‫ِ‬
        ‫بد نیست که در اینجا یادآور شوم که بسیاری از حقوق دانان ایرانی به ویژگی فوق اشاره کردهاند و سید جواد سخنان این افراد را تأیید میکند.‬
                                  ‫ِ‬                                  ‫ِ‬               ‫ِ‬
‫اما این نگاهِ سید جواد در موردِ شایستگیها و تواناییهای سنت، مذهب و فقهِ اسالمی در سیطرهٔ تحلیل عقلی فلسفی یونانی ـ غربی کم فروغتر بوده‬
                             ‫ِ‬     ‫ِ ِ‬
                                                                                                                                    ‫است.‬
‫اما سخنان وی در موردِ سمینارِ مشروطیت با تأکیدِ افراطی بر فهم روحانیون در درک درست مشروطیت و نقدِ کینه ورزانه وی به شریعتی به طورِ‬
                     ‫ٔ‬                          ‫ِ‬       ‫ِ‬               ‫ِ‬                                                    ‫ِ‬
 ‫مستقیم و ردِ تلویحی دیدگاهِ هرمنوتیکی به اسالم ( بخوانید دیدگاه شبستری و دیگران ) و کالمِ جدید ( بخوانید دیدگاهِ دکتر سروش ) انعکاس تقویت‬
 ‫ِ‬      ‫ِ‬                                                                                                              ‫ِ‬
                                                                                    ‫همان صدای مغلوب در دیدگاهِ سید جواد طباطبایی است.‬
‫مُقیم شدن در فرانسه، و دور شدن از ایران که اندیشه ورزی را سیاست زده میکند به سید جواد فرصت داده که عمیق شود، اما این عمق تا چه میزان‬
                                                                                                                                 ‫است ؟‬
‫کسانی که کتاب جدال قدیم و جدیدِ ایشان را خوانده باشند، متوجه میشوند که سید جواد طباطبایی از دو اندیشمندِ غربی یاد میکند که یکی از‬
                                                                                                               ‫ِ ِ‬
‫آنان کارل اشمیت آلمانی که معتقد است : مدرنیته تداومِ سنت گذشته است و دستاوردهایش مانندِ پارلمان و دموکراسی و سمبلهای ملی چیزی نیست‬
                                                                              ‫ِ‬                                       ‫ِ‬
‫مگر همان نظامِ کلیسایی کاتولیک که بعد از رنسانس به شکل عرفی سازمان داده شده. نظامِ جدید از دل نظامِ قدیم بیرون آمد و در حقیقت گسستی‬
                                         ‫ِ‬                                   ‫ِ‬                                  ‫ِ‬
                        ‫ِ ِ‬
‫میان دنیای جدید و قدیم صورت نگرفته است و در تقابل این دیدگاه، اندیشه متداول در غرب است که معتقد به گسست میان دنیای جدید و دنیای قدیم‬
                                                                  ‫ٔ‬                 ‫ِ‬                                           ‫ِ‬


‫‪Print‬‬       ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬         ‫3‬        ‫‪Next‬‬                               ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬          ‫‪Exit‬‬
‫است. که بسیاری از اندیشمندان به خصوص هانس بلومنبرگ به نظریه گسست معتقد است. 4 آیا میتوان گفت که سید جواد طباطبایی به دیدگاهِ اول‬
                                                                       ‫ٔ‬
                                                       ‫نزدیک شده و این نزدیکی باعث تقویت دیدگاهِ مغلوب در تفکرِ دوصدایی وی گشته است ؟‬
                                                                     ‫ِ‬                              ‫ِ ِ‬
       ‫ِ‬                                                              ‫ِ‬
‫اما ایشان که در تعریف و تمجیدِ کتاب مشروطه ایرانی آجودانی سنگ تمام میگذارد، حقیقت این کتاب توضیح و توجیه و تأکیدِ تفکرِ کتاب فریدون‬
                                                  ‫ِ‬                               ‫ٔ ِ‬           ‫ِ‬
                                        ‫آدمیت در موردِ مشروطه است، 5 این بار سخن دیگری میگوید که عمیق است اما نه چندان دقیق در عمق.‬
                                                                                             ‫ِ‬
‫سید جواد طباطبایی اندیشمندی است که کاوش در سنت و عبور از درون آن را تبلیغ و ترویج میکند. و میپندارد که با نقدِ سنت از درون، در عمل،‬
                                                                      ‫ِ‬
                                                                                                 ‫همان تجربه غرب در جامعه ما تکرار میشود.‬
                                                                                                                 ‫ٔ‬            ‫ٔ‬
                                                            ‫وی سنت ایرانی ـ اسالمی را متصلب میداند و فاقدِ عقالنیتی که آن را نجات دهد.‬
                                                                                                                                ‫ِ‬
‫حال اگر ما تعریف و تأییدِ سید جواد را از دیدگاههای مرحوم آخوندِ خراسانی جدی بگیریم و در عین حال از بغض وی نسبت به روشنفکران مذهبی‬
         ‫ِ‬                      ‫ِ‬           ‫ِ‬
‫به خصوص شریعتی بگذریم، این فیلسوف عمیق شده باید توضیح دهد که چرا دیدگاههای فقهی مرحوم آخوندِ خراسانی و نائینی در حوزهٔ علمیه تبدیل‬
                                                    ‫ِ‬                                                 ‫ِ‬
‫به جریان نشدند. به عبارتی اصول و مبانی فقهی نتوانست به اندیشههای مرحوم آخوند و نائینی یاری رسانَد و بعد از مدتی به اصول گرایی مرحوم آیت الله‬
               ‫ِ‬                                                                                      ‫ِ‬
                                                                                ‫بروجردی ختم شود که نوآوری چندانی در فقهِ مدنی صورت نداد.‬
                                                                                                               ‫ِ‬
‫همین کمبودها بود که شریعتی را به نقدِ سنت و نقادی از فقهِ سنتی کشاند و هم او بود که سید جمال، آیت الله خمینی و... کُل جنبش تاریخ صدساله‬
        ‫ِ ِ ِ‬
‫را فاقدِ سنت فکری و اندیشه دوران ساز دانست و در کتاب "جهت گیری طبقاتی" خود در این مورد سخن گفته است. اگر سید جواد طباطبایی عمیقتر‬
                                                                 ‫ِ‬      ‫ِ‬             ‫ِ‬                           ‫ٔ‬              ‫ِ‬
‫شود و تاریخ تحول فقهِ مسیحی به حقوق جدید را دنبال کند متوجه میشود که روشنفکران مذهبی و به خصوص شریعتی متوجه این نُقصان در آرای‬
                    ‫ٔ‬                               ‫ِ‬                                                ‫ِ‬                     ‫ِ ِ‬
‫مرحوم آخوندِ خراسانی و مرحوم نائینی شده بودند. یعنی همان فقدان سنت فکری قوی که در دوران الهیات مسیحی وجود داشت اما به دلیلی الهیات و‬
                                       ‫ِ ِ‬                     ‫ِ ِ ِ‬


‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬         ‫4‬         ‫‪Next‬‬                              ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬        ‫‪Exit‬‬
‫فقهِ ما به فراموشی رفته بود. مطالعه آثارِ نصر حامد ابوزید و محمد عابد جابری برای سید جواد میتواند بسیار مفید باشد. توصیه ما به این فیلسوف عزیزِ‬
      ‫ِ‬                ‫ٔ‬                                                                                    ‫ٔ‬
 ‫عمیق شده این است که آرای شریعتی را مرور کند. اگر چه چنین درخواستی غیرِ ممکن است اما شاید نگاهِ خوشبینانه ایشان به مرحوم آخوند و مرحوم‬
                               ‫ٔ‬
                                            ‫ِ‬                ‫ِ ِ ِ‬
 ‫نائینی را کمی تعدیل کند. چون قاعده بر این است که اندیشمندانی بدون سنت فکری مشخص، نوسانات فراوان پیدا میکنند. چنین نوسانی را در دکتر‬
                                                                    ‫سروش نیز شاهد بودیم. ایشان چون کَشتی بیلنگر گاه کَج و گاه مَج میشوند.‬
                                                                                                     ‫ِ‬
                                     ‫ِ‬          ‫ِ ِ‬
                     ‫اگر چه سروش و سید جواد طباطبایی متفکران برجسته این سرزمین هستند، اما نوسانات فکری ایشان قابل تأمل و نقد است.‬
                                                                                   ‫ٔ‬      ‫ِ‬
‫زمانی که سید جواد طباطبایی میگوید که راهِحل ما پروتستانتیسم نیست، اگر به دقت در دیدگاهِ شریعتی مطالعه کند، متوجه میشود که پروتستانتیسم‬
                                                                                           ‫ِ‬
                                                              ‫در دیدگاهِ شریعتی، اعتراضی به سنت است نه تقلیدِ تجربه پروتستانتیسم در غرب.‬
                                                                                    ‫ٔ‬
‫اگر چه نگارنده هم معتقد است که ای کاش شریعتی چنین واژهای را به کار نمیگرفت. اما شریعتی زودتر از سید جواد طباطبایی گفت که مشکل و‬
         ‫ِ ِ‬                                     ‫ِ‬               ‫ِ‬
‫مساله ایران سکوالریسم نیست تا اینکه بعد از سالها کسانی که در گذشته با مشت مالصدرا به دهان کانت میزدند، امروز به فکرِ بنا کردن اخالق سکوالر‬   ‫ٔ‬
‫در عرصه عمومی و دولت برای جامعه باشند. آن هم در جامعهای که هنوز مذهبی است. سید جواد طباطبایی با عمق بیشتر و به دور از سیاستی که در‬
                                 ‫ِ‬                                                                                                      ‫ٔ‬
‫ایران، اندیشه را دنباله روِ خود کرده و با استفاده از دیدگاههای عمیق کارل اشمیت متفکرِ آلمانی به برخی از دیدگاههای خود نقد میزند، امید است که‬
                                                                               ‫ِ‬
‫از افراطی گری در یونانی گری به سوی خوش بینی افراطی در توانایی فقهِ سنتی نیفتد. چرا که فقهِ اسالمی در عین برخی تواناییها، در اصول خود برای‬
           ‫ِ‬                        ‫ِ‬                                           ‫ِ‬              ‫ِ‬
           ‫ِ‬                                                       ‫ِ‬                        ‫ِ‬
‫اجتهادِ دوران ساز دارای محدودیت است. به این نقاط ضعف، محمد عابد جابری مراکشی، نصر حامد ابوزیدِ مصری و بسیاری از اندیشمندان دیگر باور‬
‫دارند. اندیشمندانی ایرانی مانندِ شریعتی، بازرگان و حمید عنایت، فقه و توانایی و محدودیتهای آن را بهتر از سید جواد طباطبایی میشناختند. با این‬
‫وصف امید است که این فیلسوف محترم با استناد به دیدگاههای متفکران غربی، عاقبت به دریافت حقیقتی نائل آید که نقدِ دیدگاهِ گذشتهاش باشد که‬
                                                   ‫ِ‬                      ‫ِ‬                                   ‫ِ‬
                                    ‫لزوماً راهِ دیروزِ غرب، راهِ امروزِ ما نیست، و در عین حال، سنت ما میباید با تمامِ کاستیها و تواناییهایش نقد شود.‬
                                                                                      ‫ِ‬        ‫ِ‬

‫‪Print‬‬     ‫‪search‬‬                                            ‫‪Prev‬‬         ‫5‬         ‫‪Next‬‬                                 ‫‪Home‬‬         ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬            ‫ٔ‬                             ‫ِ ِ ِ‬
‫اگرچه به نظر میرسد که چنین اندیشمندانی حتی برای توجه به میراث سنت فکری قوی باز باید با توصیه و تجربه اندیشمندان غربی به توانایی و‬
‫کاستی میراث خود توجه کنند، اما باید توجه داشت که نه تحقیرِ ماکس وبر از سنت فکری اسالمی ـ ایرانی میتواند مِالک ما باشد و نه تأییدِ آرای هانری‬
                               ‫ِ‬                             ‫ِ ِ‬                                                                    ‫ِ ِ‬
                                                                         ‫ِ‬
                                                           ‫کربن از فلسفه اسالمی ـ ایرانی میتواند چندان تکیه گاهی برای اندیشه ورزی ما ایجاد کند.‬
                                                                                                                                  ‫ٔ‬
‫در خاتمه باید متذکر شد که سید جواد طباطبایی میتواند بر نفی روشنفکران مذهبی اصرار کند. اما باید روشن کند که تمجید از دیدگاهِ مرحوم‬
                                                             ‫ِ‬         ‫ِ‬
                                ‫آخوندِ خراسانی به معنی این است که وی نظرِ قبلی خود را در موردِ متصلب بودن سنت باز پس گرفته است یا نه ؟‬
                                                               ‫ِ‬                         ‫ِ‬                      ‫ِ‬




‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬        ‫6‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫1. طباطبایی، سید جواد، دیباچهای بر نظریه‬
                                   ‫ٔ‬
                                                                    ‫ِ‬
                                   ‫انحطاط ایران، ص 92 ـ 72. همچنین ر.ک‬
                                                             ‫ٔ ِ‬
                                         ‫به مقدمه کتاب خواجه نظام الملک.‬

                                   ‫2. طباطبایی، سید جواد، مقاله عدمِ تفاهم‬
                                   ‫ِ‬          ‫ٔ‬
                                   ‫تمدنها، مجله فرانسوی ‪ ،Gedebet‬شهریور‬
                                                             ‫ٔ‬
                                                                    ‫1831‬

                                   ‫3. رحمانی، تقی، روشنفکران مذهبی و عقل‬
                                                  ‫مدرن، ص 102 تا 792.‬

                                   ‫4. جدال قدیم و جدیدِ طباطبایی، ص 711‬
                                                                ‫ِ‬
                                                                  ‫تا 751.‬

                                   ‫5. ایران نامه، سال شانزدهم، شمارهٔ یک،‬
                                                       ‫ِ‬
                                                         ‫زمستان 6731.‬




‫‪back‬‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬   ‫‪Prev‬‬   ‫7‬   ‫‪Next‬‬               ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬        ‫‪Exit‬‬

More Related Content

What's hot

سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟کانون آرمان شریعتی
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستکانون آرمان شریعتی
 
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري دينيسوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري دينيکانون آرمان شریعتی
 
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسيرويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسيکانون آرمان شریعتی
 
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیاصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیکانون آرمان شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 

What's hot (20)

در ستایش و سنجش فلسفه
در ستایش و سنجش فلسفهدر ستایش و سنجش فلسفه
در ستایش و سنجش فلسفه
 
تعامل تاويل با تفسير
تعامل تاويل با تفسيرتعامل تاويل با تفسير
تعامل تاويل با تفسير
 
نسبت روشنفکری و دین
نسبت روشنفکری و دیننسبت روشنفکری و دین
نسبت روشنفکری و دین
 
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
 
درباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکريدرباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکري
 
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتيسيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
 
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيکچگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
 
رفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرمرفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرم
 
سرچشمه را نمي‌توان آلود
سرچشمه را نمي‌توان آلودسرچشمه را نمي‌توان آلود
سرچشمه را نمي‌توان آلود
 
شريعتي شاه بيت انديشه ايراني
شريعتي شاه بيت انديشه ايرانيشريعتي شاه بيت انديشه ايراني
شريعتي شاه بيت انديشه ايراني
 
تبیین رابطه فلسفه با دین
تبیین رابطه فلسفه با دینتبیین رابطه فلسفه با دین
تبیین رابطه فلسفه با دین
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
 
حیاتِ کاریزما در جامعه مدرن
حیاتِ کاریزما در جامعه مدرنحیاتِ کاریزما در جامعه مدرن
حیاتِ کاریزما در جامعه مدرن
 
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري دينيسوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
 
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسيرويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
 
حقیقت و ناکامیِ دموکراسی متعهد
حقیقت و ناکامیِ دموکراسی متعهدحقیقت و ناکامیِ دموکراسی متعهد
حقیقت و ناکامیِ دموکراسی متعهد
 
سال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نوسال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نو
 
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیاصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 
کدام روشنفکر
کدام روشنفکرکدام روشنفکر
کدام روشنفکر
 

Similar to توانايي سنت يا تصلب آن

ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانکانون آرمان شریعتی
 
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيداز انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيدکانون آرمان شریعتی
 
کتاب عرفان حلقه
کتاب عرفان حلقهکتاب عرفان حلقه
کتاب عرفان حلقهbankerfan
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیکانون آرمان شریعتی
 

Similar to توانايي سنت يا تصلب آن (14)

باز هم بازگشت به خویشتن خویش
باز هم بازگشت به خویشتن خویشباز هم بازگشت به خویشتن خویش
باز هم بازگشت به خویشتن خویش
 
مصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرقمصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرق
 
ما و ميراث شريعتي
ما و ميراث شريعتيما و ميراث شريعتي
ما و ميراث شريعتي
 
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
 
قدسیِ وحشی
قدسیِ وحشیقدسیِ وحشی
قدسیِ وحشی
 
نسبت ناموزون منافع و بينش
نسبت ناموزون منافع و بينشنسبت ناموزون منافع و بينش
نسبت ناموزون منافع و بينش
 
دعوت به آندلس
دعوت به آندلسدعوت به آندلس
دعوت به آندلس
 
دوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتیدوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتی
 
مصاحبه عابدی با سارا شریعتی
مصاحبه عابدی با سارا شریعتیمصاحبه عابدی با سارا شریعتی
مصاحبه عابدی با سارا شریعتی
 
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيداز انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
 
Modernite religiouse
Modernite religiouseModernite religiouse
Modernite religiouse
 
پروژه بازسازي
پروژه بازسازيپروژه بازسازي
پروژه بازسازي
 
کتاب عرفان حلقه
کتاب عرفان حلقهکتاب عرفان حلقه
کتاب عرفان حلقه
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
 

More from کانون آرمان شریعتی

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيکانون آرمان شریعتی
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيکانون آرمان شریعتی
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستکانون آرمان شریعتی
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامکانون آرمان شریعتی
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدکانون آرمان شریعتی
 

More from کانون آرمان شریعتی (20)

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
 
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحمانيدرمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی   تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی   تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 
من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنممن اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم
 
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زداییپروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
 
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیکدر میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
 
توسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيرانيتوسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيراني
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
 
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زنقرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
 
معرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآنمعرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآن
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
 
خاتمي ديگر يک خاطره است
خاتمي ديگر يک خاطره استخاتمي ديگر يک خاطره است
خاتمي ديگر يک خاطره است
 

توانايي سنت يا تصلب آن

  • 1. ‫‪sco‬‬ ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬ ‫توانايی سنت يا تصل ِ‬ ‫ب آن ؟‬ ‫ِ‬ ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬ ‫تقـی رحمـانی‬ ‫0101‬ ‫شماره مقالـه :‬ ‫7‬ ‫تعـداد صفحـه :‬ ‫50/78‬ ‫آخرين بررسی :‬ ‫5831‬ ‫تاريــخ تحـرير :‬ ‫‪www.shandel.org‬‬ ‫موضـوع : نقدی بر آرای سید جواد طباطبايی‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫1‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 2. ‫توانایی سنت یا تَصلّب آن ؟‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫هنگامی که به سید جواد طباطبایی در سمینارِ بزرگداشت مشروطیت فرصت داده شد که سخن بگوید، وی از مرحوم آخوندِ خراسانی تجلیل کرد و با‬ ‫ِ‬ ‫نقدِ آرای فریدون آدمیت که معتقد بود که روحانیون مشروطه را فهم نمیکردند، در حقیقت بخش مهمی از آرای خودش را نیز به نقد کشاند.‬ ‫ِ‬ ‫سید جواد اندیشمندی دقیق و نکته گیر و باریک بین است. آرای وی دربارهٔ اندیشه ایرانی ـ اسالمی دو خطی است. چرا که از طرفی همه شاهکارِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫1‬ ‫تمدنی بعد از اسالمِ ما را به عقالنیت یونانی ربط میدهد که واردِ تمدن و فکرِ اسالمی و ایرانی شده و دورهٔ طالیی ایران و اسالم را باعث شده است. در‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عین حال وی معتقد است که برای عبور از سنت باید از درون آن عبور کرد اما راهِ امروزِ ما، همان راهِ دیروزِ غرب است.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عقالنیت با اکویناس قدیس واردِ گوهرِ سنت غربی شد، در نتیجه پروتستانتیسم درغرب، محصول رنسانس داده و موفق و سربلند از آب بیرون آمده‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫است.‬ ‫وی معتقد است که سنت اسالمی ـ ایرانی سیاسی و فاقدِ عقالنیت فلسفی و متصلب است که توان بیرون رفت از آن وجود ندارد، اما سنت مسیحی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫2‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سیاسی نبوده و دارای عقالنیت فلسفی میباشد و توان بیرون رفت از درون سنت را داشته است.‬ ‫به عبارتی سید جواد در مجموعه کتابهای منتشر شدهٔ خود در اجرای پروژهٔ نقدِ سنت در ایران، در عمل، به بن بست رسید که البته نگارندهٔ این‬ ‫ٔ‬ ‫3‬ ‫مقال در فصل چهارم و پنجم کتاب روشنفکران مذهبی و عقل مدرن به نقد و بررسی دیدگاهِ سید جواد طباطبایی پرداخته است. ولی ما از دوصدایی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫بودن آراء و افکارِ سید جواد طباطبایی گفتیم.‬ ‫ِ‬ ‫این فیلسوف دقیق، معتقد است که اندیشه ایرانشهری حرفی برای گفتن داشته است. وی در نقدِ دیدگاهِ آقای آرامش دوستدار در مقدمه کتاب مکتب‬ ‫ٔ ِ ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫تبریز، دین خو دانستن ایرانیان را سخنی نادرست میداند.‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫2‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 3. ‫ایشان در سمیناری در دانشگاهِ پاریس در آذرماهِ 1831 دربارهٔ دستاوردهای انقالب مشروطه معتقد بود که قانون مدنی 4031 هجری شمسی قانونی‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫مترقی است که از تعامل فقه و قوانین مدرن بیرون آمده و قانون مزبور از قوانین مدنی بعد از انقالب مترقیتر است و به این ترتیب او دستاوردِ دادگستری‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مدرن مشروطه را ستود.‬ ‫ُ‬ ‫ِ‬ ‫بد نیست که در اینجا یادآور شوم که بسیاری از حقوق دانان ایرانی به ویژگی فوق اشاره کردهاند و سید جواد سخنان این افراد را تأیید میکند.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اما این نگاهِ سید جواد در موردِ شایستگیها و تواناییهای سنت، مذهب و فقهِ اسالمی در سیطرهٔ تحلیل عقلی فلسفی یونانی ـ غربی کم فروغتر بوده‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫است.‬ ‫اما سخنان وی در موردِ سمینارِ مشروطیت با تأکیدِ افراطی بر فهم روحانیون در درک درست مشروطیت و نقدِ کینه ورزانه وی به شریعتی به طورِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مستقیم و ردِ تلویحی دیدگاهِ هرمنوتیکی به اسالم ( بخوانید دیدگاه شبستری و دیگران ) و کالمِ جدید ( بخوانید دیدگاهِ دکتر سروش ) انعکاس تقویت‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫همان صدای مغلوب در دیدگاهِ سید جواد طباطبایی است.‬ ‫مُقیم شدن در فرانسه، و دور شدن از ایران که اندیشه ورزی را سیاست زده میکند به سید جواد فرصت داده که عمیق شود، اما این عمق تا چه میزان‬ ‫است ؟‬ ‫کسانی که کتاب جدال قدیم و جدیدِ ایشان را خوانده باشند، متوجه میشوند که سید جواد طباطبایی از دو اندیشمندِ غربی یاد میکند که یکی از‬ ‫ِ ِ‬ ‫آنان کارل اشمیت آلمانی که معتقد است : مدرنیته تداومِ سنت گذشته است و دستاوردهایش مانندِ پارلمان و دموکراسی و سمبلهای ملی چیزی نیست‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مگر همان نظامِ کلیسایی کاتولیک که بعد از رنسانس به شکل عرفی سازمان داده شده. نظامِ جدید از دل نظامِ قدیم بیرون آمد و در حقیقت گسستی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫میان دنیای جدید و قدیم صورت نگرفته است و در تقابل این دیدگاه، اندیشه متداول در غرب است که معتقد به گسست میان دنیای جدید و دنیای قدیم‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫3‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 4. ‫است. که بسیاری از اندیشمندان به خصوص هانس بلومنبرگ به نظریه گسست معتقد است. 4 آیا میتوان گفت که سید جواد طباطبایی به دیدگاهِ اول‬ ‫ٔ‬ ‫نزدیک شده و این نزدیکی باعث تقویت دیدگاهِ مغلوب در تفکرِ دوصدایی وی گشته است ؟‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اما ایشان که در تعریف و تمجیدِ کتاب مشروطه ایرانی آجودانی سنگ تمام میگذارد، حقیقت این کتاب توضیح و توجیه و تأکیدِ تفکرِ کتاب فریدون‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫آدمیت در موردِ مشروطه است، 5 این بار سخن دیگری میگوید که عمیق است اما نه چندان دقیق در عمق.‬ ‫ِ‬ ‫سید جواد طباطبایی اندیشمندی است که کاوش در سنت و عبور از درون آن را تبلیغ و ترویج میکند. و میپندارد که با نقدِ سنت از درون، در عمل،‬ ‫ِ‬ ‫همان تجربه غرب در جامعه ما تکرار میشود.‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫وی سنت ایرانی ـ اسالمی را متصلب میداند و فاقدِ عقالنیتی که آن را نجات دهد.‬ ‫ِ‬ ‫حال اگر ما تعریف و تأییدِ سید جواد را از دیدگاههای مرحوم آخوندِ خراسانی جدی بگیریم و در عین حال از بغض وی نسبت به روشنفکران مذهبی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به خصوص شریعتی بگذریم، این فیلسوف عمیق شده باید توضیح دهد که چرا دیدگاههای فقهی مرحوم آخوندِ خراسانی و نائینی در حوزهٔ علمیه تبدیل‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به جریان نشدند. به عبارتی اصول و مبانی فقهی نتوانست به اندیشههای مرحوم آخوند و نائینی یاری رسانَد و بعد از مدتی به اصول گرایی مرحوم آیت الله‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بروجردی ختم شود که نوآوری چندانی در فقهِ مدنی صورت نداد.‬ ‫ِ‬ ‫همین کمبودها بود که شریعتی را به نقدِ سنت و نقادی از فقهِ سنتی کشاند و هم او بود که سید جمال، آیت الله خمینی و... کُل جنبش تاریخ صدساله‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫را فاقدِ سنت فکری و اندیشه دوران ساز دانست و در کتاب "جهت گیری طبقاتی" خود در این مورد سخن گفته است. اگر سید جواد طباطبایی عمیقتر‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫شود و تاریخ تحول فقهِ مسیحی به حقوق جدید را دنبال کند متوجه میشود که روشنفکران مذهبی و به خصوص شریعتی متوجه این نُقصان در آرای‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫مرحوم آخوندِ خراسانی و مرحوم نائینی شده بودند. یعنی همان فقدان سنت فکری قوی که در دوران الهیات مسیحی وجود داشت اما به دلیلی الهیات و‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫4‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 5. ‫فقهِ ما به فراموشی رفته بود. مطالعه آثارِ نصر حامد ابوزید و محمد عابد جابری برای سید جواد میتواند بسیار مفید باشد. توصیه ما به این فیلسوف عزیزِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫عمیق شده این است که آرای شریعتی را مرور کند. اگر چه چنین درخواستی غیرِ ممکن است اما شاید نگاهِ خوشبینانه ایشان به مرحوم آخوند و مرحوم‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫نائینی را کمی تعدیل کند. چون قاعده بر این است که اندیشمندانی بدون سنت فکری مشخص، نوسانات فراوان پیدا میکنند. چنین نوسانی را در دکتر‬ ‫سروش نیز شاهد بودیم. ایشان چون کَشتی بیلنگر گاه کَج و گاه مَج میشوند.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫اگر چه سروش و سید جواد طباطبایی متفکران برجسته این سرزمین هستند، اما نوسانات فکری ایشان قابل تأمل و نقد است.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫زمانی که سید جواد طباطبایی میگوید که راهِحل ما پروتستانتیسم نیست، اگر به دقت در دیدگاهِ شریعتی مطالعه کند، متوجه میشود که پروتستانتیسم‬ ‫ِ‬ ‫در دیدگاهِ شریعتی، اعتراضی به سنت است نه تقلیدِ تجربه پروتستانتیسم در غرب.‬ ‫ٔ‬ ‫اگر چه نگارنده هم معتقد است که ای کاش شریعتی چنین واژهای را به کار نمیگرفت. اما شریعتی زودتر از سید جواد طباطبایی گفت که مشکل و‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مساله ایران سکوالریسم نیست تا اینکه بعد از سالها کسانی که در گذشته با مشت مالصدرا به دهان کانت میزدند، امروز به فکرِ بنا کردن اخالق سکوالر‬ ‫ٔ‬ ‫در عرصه عمومی و دولت برای جامعه باشند. آن هم در جامعهای که هنوز مذهبی است. سید جواد طباطبایی با عمق بیشتر و به دور از سیاستی که در‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ایران، اندیشه را دنباله روِ خود کرده و با استفاده از دیدگاههای عمیق کارل اشمیت متفکرِ آلمانی به برخی از دیدگاههای خود نقد میزند، امید است که‬ ‫ِ‬ ‫از افراطی گری در یونانی گری به سوی خوش بینی افراطی در توانایی فقهِ سنتی نیفتد. چرا که فقهِ اسالمی در عین برخی تواناییها، در اصول خود برای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اجتهادِ دوران ساز دارای محدودیت است. به این نقاط ضعف، محمد عابد جابری مراکشی، نصر حامد ابوزیدِ مصری و بسیاری از اندیشمندان دیگر باور‬ ‫دارند. اندیشمندانی ایرانی مانندِ شریعتی، بازرگان و حمید عنایت، فقه و توانایی و محدودیتهای آن را بهتر از سید جواد طباطبایی میشناختند. با این‬ ‫وصف امید است که این فیلسوف محترم با استناد به دیدگاههای متفکران غربی، عاقبت به دریافت حقیقتی نائل آید که نقدِ دیدگاهِ گذشتهاش باشد که‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫لزوماً راهِ دیروزِ غرب، راهِ امروزِ ما نیست، و در عین حال، سنت ما میباید با تمامِ کاستیها و تواناییهایش نقد شود.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫5‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 6. ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫اگرچه به نظر میرسد که چنین اندیشمندانی حتی برای توجه به میراث سنت فکری قوی باز باید با توصیه و تجربه اندیشمندان غربی به توانایی و‬ ‫کاستی میراث خود توجه کنند، اما باید توجه داشت که نه تحقیرِ ماکس وبر از سنت فکری اسالمی ـ ایرانی میتواند مِالک ما باشد و نه تأییدِ آرای هانری‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫کربن از فلسفه اسالمی ـ ایرانی میتواند چندان تکیه گاهی برای اندیشه ورزی ما ایجاد کند.‬ ‫ٔ‬ ‫در خاتمه باید متذکر شد که سید جواد طباطبایی میتواند بر نفی روشنفکران مذهبی اصرار کند. اما باید روشن کند که تمجید از دیدگاهِ مرحوم‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫آخوندِ خراسانی به معنی این است که وی نظرِ قبلی خود را در موردِ متصلب بودن سنت باز پس گرفته است یا نه ؟‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫6‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 7. ‫1. طباطبایی، سید جواد، دیباچهای بر نظریه‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫انحطاط ایران، ص 92 ـ 72. همچنین ر.ک‬ ‫ٔ ِ‬ ‫به مقدمه کتاب خواجه نظام الملک.‬ ‫2. طباطبایی، سید جواد، مقاله عدمِ تفاهم‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫تمدنها، مجله فرانسوی ‪ ،Gedebet‬شهریور‬ ‫ٔ‬ ‫1831‬ ‫3. رحمانی، تقی، روشنفکران مذهبی و عقل‬ ‫مدرن، ص 102 تا 792.‬ ‫4. جدال قدیم و جدیدِ طباطبایی، ص 711‬ ‫ِ‬ ‫تا 751.‬ ‫5. ایران نامه، سال شانزدهم، شمارهٔ یک،‬ ‫ِ‬ ‫زمستان 6731.‬ ‫‪back‬‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫7‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬