SlideShare a Scribd company logo
1 of 6
Download to read offline
‫‪sco‬‬                         ‫كنو‬
                                        ‫ا‬   ‫طه ت‬
                                                 ‫مش ر و‬   ‫بودن" متون؛ مشکل از‬
                                                                         ‫ِ‬
                                                                                    ‫دايی‬
                                                                                           ‫وص‬




                                                                                           ‫"د‬
                                    ‫ن‬
        ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬

           ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬




                                                                                                  ‫رضــا عليجاني‬



          ‫3001‬    ‫شماره مقالـه :‬

             ‫6‬   ‫تعـداد صفحـه :‬

        ‫50/78‬    ‫آخرين بررسی :‬

         ‫0000‬    ‫تاريــخ تحـرير :‬

                                                                                                 ‫‪www.shandel.org‬‬




                                    ‫موضـوع : گونه گونی مواجهه با متون از انقالبِ مشروطه تاكنون‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                                       ‫‪Prev‬‬       ‫1‬         ‫‪Next‬‬                           ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫"دوصدایی بود ِ" متون؛‬
                                                                   ‫ن‬

                                                            ‫مشکل از مشروطه تا کنون‬

‫حکایت مشروطه در ابعادِ مختلفاش، در صد سال پیش، همچنان حکایت امروز و مشکالت چند بعدی ماست. یکی از ابعاد این صورت مسئله پیچیده و‬
         ‫ٔ‬                                                                                                                      ‫ِ‬
                   ‫ِ‬                  ‫ِ‬                                                                              ‫ِ‬
‫چندالیه، موضوعِ نسبت دین و دنیای جدید در میان نو اندیشان مذهبی و رفرمیستهای حوزوی و چالش و تقابل آنها با اصولگرایان سنتی و بنیادگرایان‬
        ‫است. ما همچنان در بسترِ تقابل آیتالله نائینی و شیخ فضلالله نوری، البته با قالبها و مدلهای امروزین آنها، میاندیشیم و زندگی میکنیم.‬
                                                                                                            ‫ِ‬
‫اگر از جنبههای اصلیترِ این چالش، یعنی جنبههای جامعهشناختی و روانشناختی آن، بگذریم و تنها به جنبههای فکری و معرفتشناختی آن‬
    ‫ِ‬
‫توجه کنیم میبینیم شیخ فضلالله از اساس، "تقنین" و قانونگذاری توسط مردم را قبول ندارد و آن را کارِ خداوند، پیامبر و ائمه و در امتدادِ آنها، فقها،‬
                                                                               ‫ِ‬
                                                                                                                                        ‫میداند.‬
                                 ‫ِ‬                                       ‫ِ‬
‫وی "حریت" را کلمه ملعونهای میداند که به دنبال آزادی از عبودیت خداوند و احکامِ او و از جمله بیحجاب آمدن زنان به کوچه و خیابان است. او‬
                                                                                         ‫ِ‬                         ‫ٔ‬            ‫ُ‬
                                                  ‫ِ ِ‬                                      ‫ِ‬
‫همچنین کلمه ملعونه دیگر یعنی "مساوات" را خالف احکامِ خداوندی و شرعِ مبین در تفاوت حقوق مرد و زن، مسلمان و کافر، عالم و عوام و... میداند.‬
                                                                                                                      ‫ٔ ٔ‬
‫اما نائینی مبنای فکریاش را با استنادات فراوانی به قرآن و سنت رسول و ائمه شیعه، بر "توحید" (که از آن نفی شرک به معنای ردِ اطاعت مطلقه‬
      ‫ِ‬                        ‫ِ‬                             ‫ٔ‬           ‫ِ‬                    ‫ِ‬
‫از هر فردِ بشر، به ویژه حاکمان پُراختیارِ ستمکار و غیرپاسخگو را میفهمد)، "عدالت" (به معنای نفی ظلم و جور و ستم بر مردمان) و"شورا" (به معنای‬
                                             ‫ِ‬                                                               ‫ِ‬
                                                                                ‫ِ‬         ‫ِ‬
                                                   ‫نظارت بر قدرت و نیز مشارکت در اداره و مدیریت امورِ جاری زندگی خویش) استوار میسازد.‬
                                                                          ‫ِ‬
                                       ‫ِ‬                 ‫ِ‬
‫وی در پاسخ به مشروعهخواهان، که صدایی دیگر را کوک میکنند، اما؛ در چارچوب همان تفکرِ کالسیک حوزوی، پاسخهایی میدهد که بر این پایهها‬
                                                                                                                        ‫استوار است :‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬        ‫2‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫در رابطه با تقنین :‬
‫ما در عصرِ غیبت و بیبهره از عصمتایم. پس وظیفه ما تنها محدود کردن استیالی قدرتهای غاصب و ستمگر است (شستن دستهای آلودهٔ یک‬
                 ‫ِ‬                                           ‫ِ‬                 ‫ٔ‬
                                ‫کنیزِ سیاه؛ تمثیل امام زمان در تأییدِ مشروطه که میرزا حسین تهرانی در خواب با نائینی در میان میگذارد).‬
                                                                                                                    ‫ِ‬
‫مجلس شورا در امور سیاسی شرعی دارای نَص، ورود نمیکند. در این حوزه، قوانین مصوب از سوی مجتهدین با شرع تطبیق داده میشود. ولی در امورِ‬
                                                          ‫ِ‬
 ‫عرفی، جاری و ادارهٔ زندگی که نَص شرعی ندارد، قوانین تصویب و اجرا میشود و بر اجرای آنها نظارت صورت میگیرد ("تطبیق" در امورِ شرعی،"شورا"‬
                                                                                                         ‫ِ‬
                                                                                                                           ‫در امورِ عرفی).‬

                                                                                                                           ‫در رابطه با حریت :‬
                          ‫ِ ِ‬                   ‫ِ‬                                                            ‫ِ‬
         ‫مسئله، فرار از عبودیت خدا و احکامِ شرع و بیحجابی زنان نیست، بلکه محدودسازی و نظارت بر قدرت در دوران غیبت امامِ معصوم است.‬
                                                                                  ‫ِ‬

                                                                                                                          ‫در رابطه با مساوات :‬
          ‫ِ‬     ‫ِ ِ ِ‬                                                                                             ‫ِ ِ‬
‫منظور، تساوی حقوق مرد و زن، مسلمان و کافر و... نیست. بلکه هدف، تساوی در برابرِ قانون است (قانونی که تفاوت حقوق صنوف مختلف آدمیان را‬
                                         ‫به رسمیت شناخته و در بر گرفته است). مساوات، تساوی "در برابرِ" قانون است، نه تساوی "در قانون".‬
‫نائینی اما مشروطهخواهان استبدادگرا را بیشتر تحلیل روانشناختی و جامعهشناختی میکند و خصایص روانی و منافع فردی و جمعی آنها را مقدم بر‬
                             ‫ِ‬            ‫ِ‬                                        ‫ِ‬                       ‫ِ‬
‫مسائل معرفتیشان می داند. وی از "شاخه دینی استبداد" یاد میکند و "عالج این شعبه" را دشوارترین بخش حل مسئله دیکتاتوری، و در حدِ ناممکن،‬
                            ‫ِ ِ ٔ‬                               ‫ِ‬                          ‫ٔ ِ‬                                  ‫ِ‬
                                                                                                                            ‫میخواند.‬
                                                                                                    ‫ِ ِ‬
‫طالقانی 24 سال پس از نگارش کتاب نائینی آن را با توضیحاتی منتشر کرد (4331) و هفتاد سال پس از او چنین گفت :"استبداد زیرِ پردهٔ دین را‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬        ‫3‬         ‫‪Next‬‬                              ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬          ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬                                                       ‫ِ‬
‫کنار بگذارید". وی همچنین از "حریت" فهم فربهتری داشت و مثالً رعایت حجاب را امری اعتقادی میدانست و نه اجباری و یا از تساوی حقوق وآزادی‬
                                                                                               ‫ِ‬        ‫ُ‬
‫افرادِ غیرمذهبی (مانند مارکسیستها) حمایت میکرد. اما نو اندیشان مذهبی ـ تقریباً تمامی آنها ـ در موردِ "اجباری شدنِ" حجاب، همچون مسائلی‬
                                                                        ‫ِ‬
                  ‫دیگر (مانند قاضی و حاکم شرع شدن روحانیون بالفاصله پس از انقالب) سکوت اختیار کردند و یا برایشان مسئله پراهمیتی نبود.‬
                                  ‫ٔ‬                                                                   ‫ِ‬       ‫ِ‬
                               ‫ِ ِ‬
‫09 سال پس از نائینی، وقتی برخی متأثرین از دکتر شریعتی، سخن از عدمِ اجباری بودن حجاب و یا ضرورت آزادی غیردینداران و نظایر آن به میان‬
                                                     ‫ِ‬
‫آوردند، محکوم به ارتداد و اعدام شدند (اِشکوری و آغاجری). سخنان اینان هر چند فربهتر از سخنان نائینی بود، اما منطق مخالفان قضایی و امنیتیشان‬
                    ‫ِ‬        ‫ِ‬                  ‫ِ‬                           ‫ِ‬           ‫َ‬
                                                                                       ‫ِ ِ‬
                                                                           ‫بسیار شبیه منطق شیخفضلالله و مشروعهخواهان مخالف نائینی بود.‬
                                                                                                                          ‫ِ‬
‫ِ‬
‫در این میان، نکته مهم، مستند و متکی بودن هر دو نَحله ـ که از مشروطه تاکنون تداوم داشتهاند و جریان غالب نیز نامِ اُسوهٔ تاریخیاش را بر تارک‬
                                         ‫ِ‬                                                        ‫ِ‬                      ‫ٔ‬
                                                                                                     ‫ِ‬     ‫ِ‬
‫اتوبانی در تهران نهادهاست ـ به میراث فرهنگ اسالمی است. مشروعهخواهان، نو اندیشان را متهم میکنند که التقاطیاند و "بخش"هایی از دین و "متون"‬
                      ‫ِ‬                                         ‫ِ ِ‬
‫و منابع دینی را نادیده میگیرند. این اتهامی است که بخشهایی از روشنفکری عرفی غیرمذهبی نیز به روشنفکران و نو اندیشان مذهبی وارد میکند و‬   ‫ِ‬
           ‫آنها را متهم به برخوردِ گزینشی و نادیده گرفتن بخشهای دیگری از دین، که از قضا مشروعهخواهان بر آنها تکیه و تأکید دارند، مینماید.‬
                                                                                                  ‫ِ‬
‫نو اندیشان مذهبی در همه عرصهها و در تبیین نسبت دین با بسیاری از امورِ دنیای جدید (مانند حقوق بشر، دموکراسی، عدالت، حقوق زن، توسعه‬
           ‫ِ‬                              ‫ِ‬                                                 ‫ِ‬                    ‫ٔ‬            ‫ِ‬
‫و...) با همین صورت مسئله مواجهاند : از درون متون و منابع دینی (نه صرفاً فقه حوزوی)، جدا از صدایی که آنان میشنوند و باز میتابانند، صدای دیگری‬
                                                                                    ‫ِ‬            ‫ِ‬
              ‫ِ ِ ٔ‬                         ‫ِ‬              ‫ِ‬
‫نیز به گوش میرسد که مشروعهخواهان به آنها تکیه میکنند. صدایی که نه بر سرشت مساوی و مشترک زن و مرد و یا کرامت ذاتی همه انسانها، بلکه‬
                                              ‫ِ‬     ‫ِ‬                                  ‫ِ‬             ‫ِ‬         ‫ِ‬
                ‫بر تفوق مرد بر زن و عدمِ تساوی حقوقی آنها و یا تفوق مسلمان بر غیرِمسلمان و عدمِ تساوی حقوقی آنها و نظایرِ آن تأکید میکند.‬
                                                                                                                                  ‫ِ‬
                                ‫اما اینک و پس از یک تجربه عملی سی ساله، چه رفرمیستها و چه نو اندیشان و روشنفکران مذهبی میبایست :‬
                                                ‫ِ‬                                                 ‫ٔ ِ‬


‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬         ‫4‬         ‫‪Next‬‬                              ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬                 ‫ِ‬               ‫ِ ِ‬            ‫ِ‬
‫الف ـ تبیین و تحلیل صریح و دقیقی از وضعیت دوصدایی متون دینی (برای انسان معاصر، و نه انسان همعصرِ خویش) ارائه دهند. دور زدن و فرار و‬
                                                                                                                         ‫ِ‬
‫طفره از توجهِ مشخص و دقیق به این موارد؛ انکارِ این موارد و یا توجیهِ آنها با شکنجه کلمات برای در آوردن تعابیری متفاوت (به دور از قواعدِ ادبی و‬
                                        ‫ِ‬                   ‫ٔ‬
        ‫افق معنایی تاریخی) از آنها؛ توجیهِ مُتکلفانه و دفاعِ امروزین از آنها و نظایرِ این شیوهها؛ ناکارآمدی و بنبست عملی خویش را نشان داده است.‬
                                 ‫ِ ِ‬                                                                                                 ‫ِ‬      ‫ِ‬
‫همانطور که به حوزهٔ خصوصی راندن دین و پاک کردن صورت مسئله نیز، هم "نادرستی" (در برخوردِ روشمند با متون دینی) و هم "ناکارآمدی"‬
                       ‫ِ‬                                                         ‫ِ‬                  ‫ِ‬
                                         ‫خود در جهان اسالم (در رقابت با سنتگرایی و به ویژه بنیادگرایی) را در نظر و عمل، برمال ساخته است.‬
                                                                                                                             ‫ِ‬
‫ب ـ طرح نظریات، برنامهها و مدلهای تحققی روشن و بدون ابهام در حوزههایی که از نائینی تاکنون با آن مواجه بودهاند مانند "حریت" و "مساوات"‬
                                                                                              ‫ِ‬                               ‫ِ‬
                                                                                 ‫ِ‬                   ‫ِ‬                    ‫ِ‬
                                                 ‫که اینک در الفاظ دیگری همچون حقوق بشر، دموکراسی، حقوق زنان، عدالت و... مطرح میگردد.‬
                                   ‫ٔ‬                                                         ‫ِ‬
‫اگر چنین نشود علیرغم مبناسازیهای فکری عمیق و قوی (همچون نائینی تاکنون) در حوزههایی چون فلسفه انسانشناسی، جامعهشناسی، حقوق،‬
                                                                                                               ‫ِ‬
         ‫ِ‬                                                          ‫ِ‬                              ‫ِ‬
‫سیاست و... ؛ و بهرغم کارکرد و تأثیرگذاری تدریجی و مدتدارِ اینگونه اصالح نگرشها و مبناسازیها، اما؛ در عمل و در زندگی روزمره و عینی انسانهای‬
                                                                                                                      ‫ِ‬
‫گوشت و خوندار و واقعی یا باید چون نائینی به تقلیل معنای حریت و مساوات و تقنین دست زنند (همچون خاتمی در بحث از جامعه مدنی و تحویل‬
             ‫ٔ‬                                                                           ‫ِ‬
‫آن به مدینةاُلنبی) و یا باید با کلی و اجمالگویی و برخوردِ گزینشی با متون و منابع دینی، صرفاً به اصالح اندیشه، بدون خروجیها و برنامههای مشخص‬
                              ‫ِ‬             ‫ِ‬                  ‫ِ‬
‫و دقیق بپردازند و در عمل، برتری قدرت و اَعمال و تحقق نگرشها و برنامههای مشروعهخواهان را نظارهگر شوند؛ و یا باید با طفره رفتن از حل بنیادی‬
‫ِ‬      ‫ِ‬                                                                              ‫ِ‬                   ‫ِ‬
‫مسائل حتی در رابطه با مسائل پیشافتادهای چون دست دادن مردان و زنان (در مسئله اخیرِ مرتبط به آقای خاتمی) با تذبذب و ضعف و مصلحتاندیشی‬
                                                             ‫ٔ‬                     ‫ِ‬                         ‫ِ‬
                                                                           ‫سازشکارانه خویش، شاهدِ مانور و قدرتنمایی مشروعهخواهان باشند.‬
                                                                                               ‫ِ‬                                ‫ٔ‬
‫تنها راه برای نو اندیشانی که میراثدارِ مشروطهخواهان دیندارِ آن زمان، در زمانه ما هستند، مواجهه روشن و همه جانبه با "حریت" و "مساوات"‬
                                          ‫ٔ‬              ‫ٔ‬                       ‫ِ‬
‫است. مشروعهخواهان چه بر چوبه دار و چه بر مسندِ قدرت؛ جدا از منافع و شخصیات و روحیات خویش، منطق و رویکردِ اسالمشناسانه ویژهای دارند که‬
                ‫ٔ‬                                 ‫ِ‬                                                      ‫ٔ‬
‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬        ‫5‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫فراتر از جایگاهِ سیاسی مغلوب یا غالبشان، بسیار جدی است.‬
                                                                                                                   ‫ِ‬
‫فهم این "صورت مسئله" و عمق و ژرفایاش، عزمِ جزمِ درونی و روانی برای مواجهه با آن، و تعمق و تأمل در راهحلهایی که ارائه میشود و ملتزم‬
                                                            ‫ٔ‬                                                                      ‫ِ‬
‫بودن به لوازمِ منطقی آنها و گامی به پیش نهادن از اجمالگویی و کلیگراییهای البته مثبتی، چون "فرم و محتوا" ، "انواع قرائتها" ، "ذاتی و عرضی"‬
                                                                                                                       ‫ِ‬
      ‫و... در دین؛ وظیفه مُبرم و راهگشا و مسئله حلکن برای نو اندیشان مذهبی است. شاید در جامعه ما، روزی، اتوبانی نیز به نام نائینی کشیده شود.‬
                                                     ‫ٔ‬                        ‫ِ‬                                           ‫ٔ‬




‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬         ‫6‬         ‫‪Next‬‬                              ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬

More Related Content

Similar to دو صدایی بودن متون از مشروطه تا کنون

روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستکانون آرمان شریعتی
 

Similar to دو صدایی بودن متون از مشروطه تا کنون (12)

جنبش زنان، جنبشي مستقل و مرتبط
جنبش زنان، جنبشي مستقل و مرتبطجنبش زنان، جنبشي مستقل و مرتبط
جنبش زنان، جنبشي مستقل و مرتبط
 
سال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نوسال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نو
 
کدام مطهري؟
کدام مطهري؟کدام مطهري؟
کدام مطهري؟
 
در چشم پاک‌بين نبود رسم امتياز
در چشم پاک‌بين نبود رسم امتيازدر چشم پاک‌بين نبود رسم امتياز
در چشم پاک‌بين نبود رسم امتياز
 
دوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتیدوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتی
 
درباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکريدرباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکري
 
سه ابهام در روشنفکري ديني
سه ابهام در روشنفکري دينيسه ابهام در روشنفکري ديني
سه ابهام در روشنفکري ديني
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
 
سايه حقوق جهاني بشر بر ايران
سايه حقوق جهاني بشر بر ايرانسايه حقوق جهاني بشر بر ايران
سايه حقوق جهاني بشر بر ايران
 
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
 
جامعه‌شناسي هزاره‌گرايي
جامعه‌شناسي هزاره‌گراييجامعه‌شناسي هزاره‌گرايي
جامعه‌شناسي هزاره‌گرايي
 
مصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرقمصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرق
 

More from کانون آرمان شریعتی

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيکانون آرمان شریعتی
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيکانون آرمان شریعتی
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامکانون آرمان شریعتی
 

More from کانون آرمان شریعتی (20)

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
 
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحمانيدرمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی   تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی   تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 
کدام روشنفکر
کدام روشنفکرکدام روشنفکر
کدام روشنفکر
 
من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنممن اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم
 
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زداییپروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
 
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیکدر میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
 
توسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيرانيتوسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيراني
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
 
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفرزبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
 
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زنقرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
 
معرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآنمعرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآن
 

دو صدایی بودن متون از مشروطه تا کنون

  • 1. ‫‪sco‬‬ ‫كنو‬ ‫ا‬ ‫طه ت‬ ‫مش ر و‬ ‫بودن" متون؛ مشکل از‬ ‫ِ‬ ‫دايی‬ ‫وص‬ ‫"د‬ ‫ن‬ ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬ ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬ ‫رضــا عليجاني‬ ‫3001‬ ‫شماره مقالـه :‬ ‫6‬ ‫تعـداد صفحـه :‬ ‫50/78‬ ‫آخرين بررسی :‬ ‫0000‬ ‫تاريــخ تحـرير :‬ ‫‪www.shandel.org‬‬ ‫موضـوع : گونه گونی مواجهه با متون از انقالبِ مشروطه تاكنون‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫1‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 2. ‫"دوصدایی بود ِ" متون؛‬ ‫ن‬ ‫مشکل از مشروطه تا کنون‬ ‫حکایت مشروطه در ابعادِ مختلفاش، در صد سال پیش، همچنان حکایت امروز و مشکالت چند بعدی ماست. یکی از ابعاد این صورت مسئله پیچیده و‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫چندالیه، موضوعِ نسبت دین و دنیای جدید در میان نو اندیشان مذهبی و رفرمیستهای حوزوی و چالش و تقابل آنها با اصولگرایان سنتی و بنیادگرایان‬ ‫است. ما همچنان در بسترِ تقابل آیتالله نائینی و شیخ فضلالله نوری، البته با قالبها و مدلهای امروزین آنها، میاندیشیم و زندگی میکنیم.‬ ‫ِ‬ ‫اگر از جنبههای اصلیترِ این چالش، یعنی جنبههای جامعهشناختی و روانشناختی آن، بگذریم و تنها به جنبههای فکری و معرفتشناختی آن‬ ‫ِ‬ ‫توجه کنیم میبینیم شیخ فضلالله از اساس، "تقنین" و قانونگذاری توسط مردم را قبول ندارد و آن را کارِ خداوند، پیامبر و ائمه و در امتدادِ آنها، فقها،‬ ‫ِ‬ ‫میداند.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫وی "حریت" را کلمه ملعونهای میداند که به دنبال آزادی از عبودیت خداوند و احکامِ او و از جمله بیحجاب آمدن زنان به کوچه و خیابان است. او‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ُ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫همچنین کلمه ملعونه دیگر یعنی "مساوات" را خالف احکامِ خداوندی و شرعِ مبین در تفاوت حقوق مرد و زن، مسلمان و کافر، عالم و عوام و... میداند.‬ ‫ٔ ٔ‬ ‫اما نائینی مبنای فکریاش را با استنادات فراوانی به قرآن و سنت رسول و ائمه شیعه، بر "توحید" (که از آن نفی شرک به معنای ردِ اطاعت مطلقه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫از هر فردِ بشر، به ویژه حاکمان پُراختیارِ ستمکار و غیرپاسخگو را میفهمد)، "عدالت" (به معنای نفی ظلم و جور و ستم بر مردمان) و"شورا" (به معنای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نظارت بر قدرت و نیز مشارکت در اداره و مدیریت امورِ جاری زندگی خویش) استوار میسازد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫وی در پاسخ به مشروعهخواهان، که صدایی دیگر را کوک میکنند، اما؛ در چارچوب همان تفکرِ کالسیک حوزوی، پاسخهایی میدهد که بر این پایهها‬ ‫استوار است :‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫2‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 3. ‫در رابطه با تقنین :‬ ‫ما در عصرِ غیبت و بیبهره از عصمتایم. پس وظیفه ما تنها محدود کردن استیالی قدرتهای غاصب و ستمگر است (شستن دستهای آلودهٔ یک‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫کنیزِ سیاه؛ تمثیل امام زمان در تأییدِ مشروطه که میرزا حسین تهرانی در خواب با نائینی در میان میگذارد).‬ ‫ِ‬ ‫مجلس شورا در امور سیاسی شرعی دارای نَص، ورود نمیکند. در این حوزه، قوانین مصوب از سوی مجتهدین با شرع تطبیق داده میشود. ولی در امورِ‬ ‫ِ‬ ‫عرفی، جاری و ادارهٔ زندگی که نَص شرعی ندارد، قوانین تصویب و اجرا میشود و بر اجرای آنها نظارت صورت میگیرد ("تطبیق" در امورِ شرعی،"شورا"‬ ‫ِ‬ ‫در امورِ عرفی).‬ ‫در رابطه با حریت :‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مسئله، فرار از عبودیت خدا و احکامِ شرع و بیحجابی زنان نیست، بلکه محدودسازی و نظارت بر قدرت در دوران غیبت امامِ معصوم است.‬ ‫ِ‬ ‫در رابطه با مساوات :‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫منظور، تساوی حقوق مرد و زن، مسلمان و کافر و... نیست. بلکه هدف، تساوی در برابرِ قانون است (قانونی که تفاوت حقوق صنوف مختلف آدمیان را‬ ‫به رسمیت شناخته و در بر گرفته است). مساوات، تساوی "در برابرِ" قانون است، نه تساوی "در قانون".‬ ‫نائینی اما مشروطهخواهان استبدادگرا را بیشتر تحلیل روانشناختی و جامعهشناختی میکند و خصایص روانی و منافع فردی و جمعی آنها را مقدم بر‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مسائل معرفتیشان می داند. وی از "شاخه دینی استبداد" یاد میکند و "عالج این شعبه" را دشوارترین بخش حل مسئله دیکتاتوری، و در حدِ ناممکن،‬ ‫ِ ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫میخواند.‬ ‫ِ ِ‬ ‫طالقانی 24 سال پس از نگارش کتاب نائینی آن را با توضیحاتی منتشر کرد (4331) و هفتاد سال پس از او چنین گفت :"استبداد زیرِ پردهٔ دین را‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫3‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 4. ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫کنار بگذارید". وی همچنین از "حریت" فهم فربهتری داشت و مثالً رعایت حجاب را امری اعتقادی میدانست و نه اجباری و یا از تساوی حقوق وآزادی‬ ‫ِ‬ ‫ُ‬ ‫افرادِ غیرمذهبی (مانند مارکسیستها) حمایت میکرد. اما نو اندیشان مذهبی ـ تقریباً تمامی آنها ـ در موردِ "اجباری شدنِ" حجاب، همچون مسائلی‬ ‫ِ‬ ‫دیگر (مانند قاضی و حاکم شرع شدن روحانیون بالفاصله پس از انقالب) سکوت اختیار کردند و یا برایشان مسئله پراهمیتی نبود.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫09 سال پس از نائینی، وقتی برخی متأثرین از دکتر شریعتی، سخن از عدمِ اجباری بودن حجاب و یا ضرورت آزادی غیردینداران و نظایر آن به میان‬ ‫ِ‬ ‫آوردند، محکوم به ارتداد و اعدام شدند (اِشکوری و آغاجری). سخنان اینان هر چند فربهتر از سخنان نائینی بود، اما منطق مخالفان قضایی و امنیتیشان‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ِ ِ‬ ‫بسیار شبیه منطق شیخفضلالله و مشروعهخواهان مخالف نائینی بود.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در این میان، نکته مهم، مستند و متکی بودن هر دو نَحله ـ که از مشروطه تاکنون تداوم داشتهاند و جریان غالب نیز نامِ اُسوهٔ تاریخیاش را بر تارک‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اتوبانی در تهران نهادهاست ـ به میراث فرهنگ اسالمی است. مشروعهخواهان، نو اندیشان را متهم میکنند که التقاطیاند و "بخش"هایی از دین و "متون"‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫و منابع دینی را نادیده میگیرند. این اتهامی است که بخشهایی از روشنفکری عرفی غیرمذهبی نیز به روشنفکران و نو اندیشان مذهبی وارد میکند و‬ ‫ِ‬ ‫آنها را متهم به برخوردِ گزینشی و نادیده گرفتن بخشهای دیگری از دین، که از قضا مشروعهخواهان بر آنها تکیه و تأکید دارند، مینماید.‬ ‫ِ‬ ‫نو اندیشان مذهبی در همه عرصهها و در تبیین نسبت دین با بسیاری از امورِ دنیای جدید (مانند حقوق بشر، دموکراسی، عدالت، حقوق زن، توسعه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫و...) با همین صورت مسئله مواجهاند : از درون متون و منابع دینی (نه صرفاً فقه حوزوی)، جدا از صدایی که آنان میشنوند و باز میتابانند، صدای دیگری‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نیز به گوش میرسد که مشروعهخواهان به آنها تکیه میکنند. صدایی که نه بر سرشت مساوی و مشترک زن و مرد و یا کرامت ذاتی همه انسانها، بلکه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بر تفوق مرد بر زن و عدمِ تساوی حقوقی آنها و یا تفوق مسلمان بر غیرِمسلمان و عدمِ تساوی حقوقی آنها و نظایرِ آن تأکید میکند.‬ ‫ِ‬ ‫اما اینک و پس از یک تجربه عملی سی ساله، چه رفرمیستها و چه نو اندیشان و روشنفکران مذهبی میبایست :‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫4‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 5. ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫الف ـ تبیین و تحلیل صریح و دقیقی از وضعیت دوصدایی متون دینی (برای انسان معاصر، و نه انسان همعصرِ خویش) ارائه دهند. دور زدن و فرار و‬ ‫ِ‬ ‫طفره از توجهِ مشخص و دقیق به این موارد؛ انکارِ این موارد و یا توجیهِ آنها با شکنجه کلمات برای در آوردن تعابیری متفاوت (به دور از قواعدِ ادبی و‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫افق معنایی تاریخی) از آنها؛ توجیهِ مُتکلفانه و دفاعِ امروزین از آنها و نظایرِ این شیوهها؛ ناکارآمدی و بنبست عملی خویش را نشان داده است.‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫همانطور که به حوزهٔ خصوصی راندن دین و پاک کردن صورت مسئله نیز، هم "نادرستی" (در برخوردِ روشمند با متون دینی) و هم "ناکارآمدی"‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خود در جهان اسالم (در رقابت با سنتگرایی و به ویژه بنیادگرایی) را در نظر و عمل، برمال ساخته است.‬ ‫ِ‬ ‫ب ـ طرح نظریات، برنامهها و مدلهای تحققی روشن و بدون ابهام در حوزههایی که از نائینی تاکنون با آن مواجه بودهاند مانند "حریت" و "مساوات"‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫که اینک در الفاظ دیگری همچون حقوق بشر، دموکراسی، حقوق زنان، عدالت و... مطرح میگردد.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫اگر چنین نشود علیرغم مبناسازیهای فکری عمیق و قوی (همچون نائینی تاکنون) در حوزههایی چون فلسفه انسانشناسی، جامعهشناسی، حقوق،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سیاست و... ؛ و بهرغم کارکرد و تأثیرگذاری تدریجی و مدتدارِ اینگونه اصالح نگرشها و مبناسازیها، اما؛ در عمل و در زندگی روزمره و عینی انسانهای‬ ‫ِ‬ ‫گوشت و خوندار و واقعی یا باید چون نائینی به تقلیل معنای حریت و مساوات و تقنین دست زنند (همچون خاتمی در بحث از جامعه مدنی و تحویل‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫آن به مدینةاُلنبی) و یا باید با کلی و اجمالگویی و برخوردِ گزینشی با متون و منابع دینی، صرفاً به اصالح اندیشه، بدون خروجیها و برنامههای مشخص‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و دقیق بپردازند و در عمل، برتری قدرت و اَعمال و تحقق نگرشها و برنامههای مشروعهخواهان را نظارهگر شوند؛ و یا باید با طفره رفتن از حل بنیادی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مسائل حتی در رابطه با مسائل پیشافتادهای چون دست دادن مردان و زنان (در مسئله اخیرِ مرتبط به آقای خاتمی) با تذبذب و ضعف و مصلحتاندیشی‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سازشکارانه خویش، شاهدِ مانور و قدرتنمایی مشروعهخواهان باشند.‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫تنها راه برای نو اندیشانی که میراثدارِ مشروطهخواهان دیندارِ آن زمان، در زمانه ما هستند، مواجهه روشن و همه جانبه با "حریت" و "مساوات"‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫است. مشروعهخواهان چه بر چوبه دار و چه بر مسندِ قدرت؛ جدا از منافع و شخصیات و روحیات خویش، منطق و رویکردِ اسالمشناسانه ویژهای دارند که‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫5‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 6. ‫فراتر از جایگاهِ سیاسی مغلوب یا غالبشان، بسیار جدی است.‬ ‫ِ‬ ‫فهم این "صورت مسئله" و عمق و ژرفایاش، عزمِ جزمِ درونی و روانی برای مواجهه با آن، و تعمق و تأمل در راهحلهایی که ارائه میشود و ملتزم‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫بودن به لوازمِ منطقی آنها و گامی به پیش نهادن از اجمالگویی و کلیگراییهای البته مثبتی، چون "فرم و محتوا" ، "انواع قرائتها" ، "ذاتی و عرضی"‬ ‫ِ‬ ‫و... در دین؛ وظیفه مُبرم و راهگشا و مسئله حلکن برای نو اندیشان مذهبی است. شاید در جامعه ما، روزی، اتوبانی نیز به نام نائینی کشیده شود.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫6‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬